اگر شما 1400 سال پيش وجود داشتيد...!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مدتی است در شبکههای اجتماعی، متنی منتشر شده است که لازم دیدیم آن را بررسی کرده و پاسخ دهیم. متن مذکور از این قرار است:
میخواهیم برگردیم به ۱۴۰۰ سال پیش؛ در خانه، کنار خانواده هستی، که خبر میرسد که به کشورت حمله شده و طبق نظر پیامبر و کتاب مقدسشان، اگر بتوانند شهری را اشغال کنند، خواهر و مادر و همسرت را میدزدند و تا آخر عمرشان باید به عنوان کنیز به آنها خدمت کنند. و برادر و پدرت را اگر بدن و دندان سالمی داشته باشد به غلامی و بردگی میبرند و هر که مخالفت کند سر از تنش جدا میشود. البته به دستور خدا (در قرآن). چیزی شبیه داعش! فکر کن به مردم آذربایجان که مردهایشان را دسته دسته در زنجیر میکنند و در جلوی چشمان آنها به همسر و دخترشان تجاوز میکنند و بعد از ارضا شدن، آن مردهایی که حاضر به غلامی و بردگی نشدند را گردن میزنند (تاریخ ایران ج ۳ ص ۳۵۹ ش ۱۹۰). به مهربانوهای ۱۵ سالهٔ خراسانی فکر کن که به فاحشهخانههای شام بردندشان، تا قبل از هر حمله لشکریان خدا برای جهاد، به آن دخترکها تجاوز کنند! (تاریخ طبری، ج ۴، ش ۲۴ ص ۱۴). فکر کن اگر شهر را بگیرند و اسیر شوی، اربابت مشغول تجاوز به دختر ۹ سالهای است که معلوم نیست از کدام جهاد فی سبیل الله به پاداش گرفته، و تو باید به اندازه ده گاو کار کنی، بار بیاوری و ببری وگرنه شلاق میخوری و صد البته آن دنیا به جهنم میروی چون طبق قرآن کنیز و غلام باید مطیع اربابشان باشند، و وقتی شهوت اربابت بالا رفت، دختران برده را برای نکاح با او میبرند، و تو صدای نالههای آنها را میشنوی... در زیر بدن یک عرب که از صحابه است! و آن صحابه حتماً به بهشت میرود چون جهاد در راه خدا کرده! و خبرهایی میشنوی از اینکه هموطنت یعنی بابک خرمدین و هفتاد یارش را مسلمین در راه خدا زنده زنده سوزاندند. یا میشنوی سفید رود را که به خاطر قطع گردن هزاران هموطنت به رنگ قرمز درامده (تاریخ ۶۳۰۰ ساله ایران؛ رابرتن. ون ص ۲۵۰، تاریخ طبری ج ۴ ص ۳۱۰).
حال ۲ سؤال میپرسم،
یک: اگر ۱۴۰۰ سال پیش وجود داشتی، به جنگ این وحشیها میرفتی؟
دو: اگر تو از شهیدان یا اسیران در راه دفاع از وطن در مقابل حمله مسلمانان بودی؛ آیا باور میکردی ۱۴۰۰ سال بعد یک عده بگویند، ایرانیان با آغوش باز اسلام را پذیرفتند؟! باز هم میتوانی خودت را گول بزنی؟ اندیشه کنید و دیگران هم به اندیشیدن وادارید لطفاً!
پاسخ:
- اسلامِ انقلابی (به ویژه با گرایشِ شیعه) اصلیترین عامل ناکامی استعماگران در خاورمیانه بوده و هست. مروری بر تاریخ، این امر را بر ما روشن میسازد. از فتوای تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی گرفته، تا حکم جهاد علیه متجاوزین، و استقرار روحیه انقلابی و جهادی در مسلمانان انقلابی، همواره موجب خشم و کینه استعمارگران و دولتهای غارتگر بوده است. آنان به خوبی میدانند که قرآن و مکتب سرخ حسین (علیه السلام) بزرگترین مانع بر سر راه چپاولگریها و تجاوزگریهای غرب است. تا وقتی که مسلمانان، قرآن را دارند، تا وقتی که پیامبر و اهل بیت، الگوی مسلمانان باشند، استعمارگران در رسیدن به اهداف خود ناکاماند.[1] از همین روی، مدتهاست که استعماگران، پیاده نظام خود در خاورمیانه را به رقص درآوردهاند، از جمله در ایران، جریان باستانگرا، با سوء استفاده از حس وطندوستی مردم و استفاده ابزاری از زرتشت و کورش و... به مقابله و دشمنی ناجوانمردانه عليهِ اسلام میپردازد. این تلاشها در مسیر پیاده ساختنِ اهداف استعماری غرب، و خوشرقصی برای دشمنانِ این مرزوبوم است، پر واضح كه جریان باستانگرا در یک قرن اخیر، هیچ تلاش روشنی برای استقلال و مقاومت دربرابر دشمنان نداشته است. حتی در زمان 8 سال دفاع مقدس، این جریان (که مدعی وطنپرستی و پیروی از کورش و زرتشت هستند)، فرار از کشور و حضور در کابارههای لس آنجلس و عیاشی را بر حضور در جبهههای نبرد، ترجیح میدادند! و اكنون با وقاحتِ تمام عربده وطنپرستی سرمیدهند.
- مغالطهای که در کلامِ باستانگرایانِ اسلامستیز موج میزند، استفاده از روش «استقراء ناقص» است. یعنی با دیدن چند گزارشِ مبهم تاریخی، قضاوت کُلّی کرده و بر این اساس، حکم نیز صادر میکنند! که چنین روشی در ظالمانهترین محکمهها نیز وجود ندارد. لیکن چه میشود کرد، وقتی عدهای باستانگرا با مغزهای پوسیده و ذهنی مُختَل، خود را پیشگامِ وطنپرستان میپندارند![2]
- دیگر مغالطهای که در متن، وجود دارد، یکسان انگاری روشِ داعش با سیره قرآن و عترت است! این در حالی است که قرآن میفرماید: «لا یَنْهَاکُمُ اللَّـهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُم مِّن دِیَارِکُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّـهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ [الممتحنة/٨] خدا شما را از کسانی که در [کار] دین با شما نجنگیده و شما را از دیارتان بیرون نکردهاند، باز نمیدارد که با آنان نیکی کنید و با ایشان عدالت ورزید، زیرا خدا دادگران را دوست میدارد.» و نیز خدا هرگونه تجاوزگری را منع نموده است: «وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّـهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّـهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ [البقرة/١٩٠] و در راه خدا، با کسانی که علیه شما میجنگند، بجنگید، ولی از حد نگذرید، زیرا خداوند تجاوزکاران را دوست نمیدارد». و اگر اندكی با قرآن آشنايی داشتند، هيچگاه داعش را پيرو قرآن نمیناميدند.
- کسی که متن شبهه فوق را نوشته است، از اهل سنت بوده است! یعنی شخصی سنّی مذهب که از مذهبِ خود بیزار شد و اکنون به مبارزه علیه قرآن و پیامبر مشغول است! اینکه گفتیم وی (نویسنده متن شبهه) قبلاً سنّی بوده، از این بابت است که در متن آورده است: «در زیر بدن یک عرب که از صحابه است! و آن صحابه حتماً به بهشت میرود چون جهاد در راه خدا کرده!» این عقیده (که صحابه همه به بهشت میروند) از عقائد اهل سنت است و هیچ شیعهای به چنین چیزی معتقد نیست. شیعیان معتقدند که صحابه (یاران پیامبر) نیز مانند دیگر مردم، بخشی اهل بهشت و بخشی اهل جهنم هستند.
- بنا بر قرآن و سنت و عترت، اسیران بیگناه، آزاد میشوند و کسی حق تعرض به آنان را ندارد. و از سویی مردان و زنانی که به هر نحو در جنگ علیه مسلمانان شرکت دارند، به اسارت گرفته میشوند و در اینجا ولیّ (پیامبر و یا امام معصوم) بر اساس موقعیت زمان و مکان، چند راه پیش میگیرد. اسیرانی که جرمشان سنگین باشد (مانند قتل و...) قصاص میشوند (یا بخشیده میشوند، مانند قاتلِ حمزه، که توسط پیامبر بخشیده شد)، یا در مقابل گرفتنِ غرامت (و یا در مقابلِ انجام کار خیر) آزاد میشوند، و در صورتی که هیچ یک از موارد فوق ممکن نباشد، به بردگی و کنیزی گرفته میشوند و البته فقه اسلام، به گونهای برنامه ریزی کرده است که این بردگان و کنیزان، پس از مدتی -که در محیط اسلامی تربیت شدند- آزاد شوند. سابقاً در این باره اسناد، مدارک و نمونههایی بس جالب و شگفت انگیز از قرآن و عترت ارائه کرده بودیم که مطالعه آن به همگان (از مسلمانِ مؤمن گرفته تا سرسختترین و متحجرترین دشمنانِ اسلام) پیشنهاد میشود.[3] و البته به بردگی گرفتن مردم بیگناه و تجاوز به زنانِ اسیر، در سنت شاهانِ و سران اجتماعیِ ایران باستان نیز وجود داشت که باستانگرایان از بیان آن گریزاناند. [4]
- شخصَ اسلامستیزی که شبهه فوق را نوشته است، حتی احترام مخاطبین و همفكران خود را نیز نگه نداشته و آنان را در جایگاه گاو قرار داده است: «...تو باید به اندازه ده گاو کار کنی»...!
- از دیگر مغالطاتی که در متن فوق وجود دارد، روش سند دادن به مبهمترین شیوه است. یعنی گذشته از اینکه بخشی از سخنان وی بدون ذکر سند است، مابقی نیز به شیوهای مبهم بیان شده است. مثلاً در «تاریخ ایران ج ۳ ص ۳۵۹ ش ۱۹۰» به راستی منظور ایشان به کتاب «تاریخ ایران» از کدام نویسنده است؟!
- وی در ادامه مدعی شده است که «سفیدرود، به خاطر قطع گردن هزاران هموطنت به رنگ قرمز درآمده» (با استناد به تاریخ طبری ج ۴ ص ۳۱۰). اين در حالی است كه در تاريخ طبری نشر روائع التراث العربي بيروت، جلد 4، صفحه 310 چنين مطلبي نيامده است. همچنين در ترجمه تاريخ طبری چاپ انتشارات اساطير (تهران) نيز چنين مطلبی نيامده است.
- در پایان، این شخص اسلام ستیز، دو سؤال مطرح کرده است!
یک: اگر ۱۴۰۰ سال پیش وجود داشتی، به جنگ این وحشیها میرفتی؟
پاسخ:
نیازی نیست که ما به سؤال این شخص پاسخ دهیم! چون ایرانیان 1400 سال پیش، خود به این سؤال پاسخی بس محكم و شگرف دادند. ایرانیان جندیشاپور، حاضر نشدند به جنگ اعراب بروند، بلکه صلح را پذیرفتند و اعراب نیز با آنان به نیکی و بر اساس قرارداد صلح رفتار کردند.[5] سیاه اسواری (از فرماندهان نظامی ساسانی) به همراه جمع زیادی از نیروهای نظامی ساسانی، با شنیدن ندای اسلام، از جنگیدن صرف نظر کردند، و به اسلام گرویدند. مسلمانان نیز با آنان پیمان برادری و برابری بستند.[6] مردم اصفهان نیز حاضر نشدند علیه سپاه اعراب بجنگند، بلکه پیمان صلح بستند.[7] در آذربایجان نیز پس از چند درگیری کوچک، چون مردم حاضر نشدند در مقابل سپاه عرب بجنگند، نهایتاً منجر به صلح شد، و آذربایجان بر اساس قرارداد صلح به سرزمینهای اسلامی ملحق شد.[8] مردم دینور (غرب ایران) نیز حاضر به جنگیدن علیه سپاه اعراب نشدند، بلکه آنان نیز با سپاه عرب قرارداد صلح امضا نمودند.[9] در جنگ مذار نیز اکثر ایرانیان با ارتش ساسانیان همراهی نکردند، و همین سبب شد ساسانیان شکست سختی متحمل شوند.[10] همچنین مردم قومس (غرب خراسان و منطقه سمنان) نیز به جنگ عرب نرفتند و با سپاه عرب قرارداد صلح بستند.[11] اکثر مردم ایران، نه تنها در مقابل سپاه عرب نجنگیدند، بلکه پیمان صلح را ترجیح میدادند. حتی از ایرانیان، کسانی بودند که به سپاه عرب برای ورود به ایران کمک میکردند. از جمله در هنگام عبور از فرات، ایرانیان به کمک سپاه عرب رفتند و برای آنان پل ساختند.[12] اينها متن تاريخ است. مردم ایران، 1400 سال پیش به جنگ در مقابل عربها نرفتند! و ما هم اگر بودیم چنین بودیم. چرا؟ مرحوم استاد عبدالحسین زرینکوب در کتاب «دو قرن سکوت» میگوید: «دستگاه دین و دولت -ساسانیان- با آن هرج و مرجِ خونآلود و آن جور و بیداد شگفت انگیز که در پایان عهد ساسانیان وجود داشت، دیگر چنان از هم گسیخته بود که هیچ امکان دوام و بقا نداشت» و «مردم که از جور فرمانروایان و فساد روحانیان به ستوه بودند، آیین تازه -اسلام- را نوید و بشارتی یافتند و از این رو بسا که به پیشواز آن میرفتند».[13]
دو: اگر تو از شهیدان یا اسیران در راه دفاع از وطن در مقابل حمله مسلمانان بودی؛ آیا باور میکردی ۱۴۰۰ سال بعد یک عده بگویند، ایرانیان با آغوش باز اسلام را پذیرفتند؟! باز هم میتوانی خود را گول بزنی؟ اندیشه کنید و دیگران هم به اندیشیدن وادارید لطفاً!
پاسخ:
این سؤال، برخلاف سؤال پیشین، پرسشی خوب است. به راستی لازم و ضروری است که انسانها بیاندیشند و دیگران را به اندیشیدن فراخوانند. در هر صورت، به تعبیر استاد زرینکوب، فتوحات اسلامی، با شمشیر بود (البته در آن عصر، عادی بود، همان گونه که ساسانیان و زرتشتیان در حمله به سرزمینهای دیگر بسیاری را کشتند و بسیاری را غارت کردند و شهرهایی را ویران نمودند، و اسناد تاريخی در اين زمينه فراوان است)، لیکن اسلام آوردنِ ایرانیان، بنا بر اسناد تاریخی و گواهی بزرگترین تاریخپژوهان، از روی اختیار بود. توضیح اینکه مسلمین، اهل کتاب را در انتخاب سه راه مخیّر میکردند. یا اسلام، یا جنگ، یا پرداختِ جزیه (مالیات) و باقی ماندن بر دین خود. یعنی ایرانیانِ غیرمسلمان (زرتشتیان و مسیحیان و...) میتوانستند با دادنِ جزیه (مالیات) بر دین خود باقی بمانند (و البته جزیهای که میپرداختند، معادل همان مالیاتی بود که در زمان ساسانیان پرداخت میکردند.)[14] امروزه تقریباً تمام اندیشمندان و تاریخپژوهان (از مسلمان و غیرمسلمان) معتقدند که اسلامِ اکثریت قاطع ایرانیان، از روی اختیار و با شور و شوق بود، پژوهشگرانی چون دکتر زرینکوب، برتولد اشپولر، پروفسور یارشاطر، ریچارد فرای، حتی تاریخپژوه زرتشتیِ ساکن انگلیس؛ جمشید گرشاسب چوکسی و... بر این امر شهادت دادهاند.[15] و نیز بیان داشتهاند که اسلام و ایران خدماتی بس شگرفت به یکدیگر داشتهاند و ایرانیان بزرگترین مبلغین و مروجین فرهنگیِ اسلام بودند. اسناد تاریخی درباره مسلمان شدنِ اختیاری ایرانیان، به قدری فراوان است که جز «افرادِ فراری از اندیشه» آن را انکار نمیکنند.
حال که ما به سؤالات ایشان پاسخ دادیم، لازم است سؤالاتی از ایشان و همفکرانشان بپرسیم!
1. اگر ایرانیان به زور شمشیر مسلمان شدند، پس چرا وقتی این شمشیر (؟!) از ایران دور شد، ایرانیان به آیین زرتشتی برنگشتند؟! برای مثال، سامانیان (که خود از نسل اشراف ساسانی بودند) به قدری در ایران قدرت یافتند که از خلافت بنی عباس مستقل شدند (و خلفای بنی عباس نيز تنها به يك مقام سمبليك مبدّل شده بود)، و سامانيان با تمام قدرت زبان فارسی را ترویج میکردند، و از سویی با شدت و حرارت بسیار، اسلام را نیز تبليغ و نشر میدادند. اگر ایرانیان به زور مسلمان شده بودند، پس چرا پس از استقلالِ از خلافت عرب، به آیین قدیمی برنگشتند؟[16]
2. چرا هنگامی که یک زرتشتی به نام بهآفرید علیه اسلام شورش کرد، ایرانیانِ مسلمان شده او را به هلاکت رساندند؟![17] چرا در شورشهای زرتشتیان علیه اسلام، مردم ایران از این شورشها حمایت نمیکردند؟!
3. اگر ایرانیان به زور شمشیر مسلمان شدند، پس چرا بزرگترین مروّجین و مفسرین قرآن، بزرگترین حدیثنویسان و بزرگترین شهدای راه اسلام، ایرانی بودند؟![18]
4. اگر ایرانیان، زور شمشیر مسلمان شدند، پس چرا بزرگترین عرفای ایرانی، خود را خاک پای اهل بیت پیامبر میدانستند؟![19]
5. ساسانیان و زرتشتیان در اواخر عصر ساسانی چنان در فساد و ظلم و استبداد غرق بودند، که مردم ایران با تمام وجود از آنان متنفر بودند. حتی در مقدمه جنگ قادسیه، نظامیان ساسانی از تزلزل حکومت سوء استفاده کرده به زنان ایرانی تجاوز نمودند و اموال مردم را غارت کردند.[20] حال سؤال نهایی ما این است که اين افراد -کسانی که شبهه فوق را مطرح کردند- اگر 1400 سال پیش حضور داشتند، چه میکردند؟! آیا با مردم کشورشان همراه میشدند؟! یا در تجاوز نظامیان ساسانی به زنان ایرانی با متجاوزین همراه میشدند؟! و آيا در ستم به مردم ايران، با اشراف ساسانی همگام ميشدند؟
پینوشت:
[1]. بنگرید به «افشاگری کیسینجر»، «خشم باستانگرایان افراطی از سخنان هِنری کیسینجر» و «نسخهای که غرب برای ما پیچید!»
[2]. بنگرید به «داستان ایمان آوردن گشتاسپ به زرتشت» این نوشتار دربردارنده اسنادی پیرامون مصرف مواد مخدر (بنگ/حشیش) توسط بزرگانِ جریان باستانگرایی است.
[3]. بنگرید به «سیره نبوی در رفتار عادلانه با زنان اسیرشده در جنگ»، «پاسخ مرحوم زرینکوب، به جریان های زرتشتی و باستانگرا درباره برده داری در اسلام» (در این مقاله -مربوط به پاسخ دکتر زرینکوب- نظرات ذیل مقاله نیز شنیدنی و راهگشا است».
[4]. بنگرید به مجموعه مقالات در «برده داری در ایران باستان»
[5]. بنگرید به «چگونگی فتح جندیشاپور»
[6]. بنگرید به «سیاه اسواری و مسلمان شدنِ بخشی از بدنهی ارتش ساسانی»
[7]. بنگرید به «حکایت فتح اصفهان به دست سپاه عرب»
[8]. بنگرید به «حقایقی از فتح آذربایجان توسط سپاه عرب»
[9]. بنگرید به «فتح دینور به دست سپاه عرب»
[10]. بنگرید به «جنگ مذار و ضربت بر پیکر امپراتوری ساسانی»
[11]. بنگرید به «حکایت فتح قومس»
[12]. بنگرید به «عبور فاتحین ایران از فرات، با حمایت جمعی از ایرانیان»
[13]. عبدالحسین زرینکوب، دو قرن سکوت، تهران: انتشارات سخن، ۱۳۸۱. ص 82.
[14]. در اين باره به زودی مقالهای مستند و مستدل ارائه خواهد شد.
[15]. بنگريد به مجموعه مقالات درباره «اسلام اختیاری ایرانیان»
[16]. بنگريد به «حکایت اسلام سامانیان»، «اسلام سیاه جامگان»
[17]. بنگريد به «دفاع ایرانیان از اسلام در مقابل بهآفرید»
[18]. درباره تفاسير قرآن، بزرگترين تفاسير شيعه و سنی توسط ايرانيان نوشته شد. همچنين مهمترين منابع روايی شيعه و سنی نيز به دست ايرانيان جمع آوری شد. درباره شهدای ايرانیِ اسلام، بنگريد به «ایرانیان و جهاد علیه اعراب مرتد در عصر پیامبر(صلی الله علیه و آله)» و «قیام یحیی بن زید و حمایت ایرانیان از او» و «مسلمانی آل شَنسَب و تلاش برای ترویج اسلام» و...
[19]. بنگريد به «امام موسی کاظم (علیه السلام) و بُشر حافی» همچنين بزرگترين منظومههاي عرفاني ايراني، پر است از مدح و ثناي محمد رسول الله و اهل بيت پيامبر. حتي حكيم ابوالقاسم فردوسي با اينكه شيعيان در عصر غزنوي تحت فشار بودند، ليكن بر شيعه بودنِ خود تصريح ميكرد و اشعار در مدح مولا علي (عليه السلام) در شاهنامه موجود است. عطار نيشابوري، مولوي، حافظ و... همگي خود را خاكسار درگاه پيامبر و اهل بيت ناميده اند.
[20]. بنگريد به «خودزنی قبل از جنگ قادسیه!»
دیدگاهها
مهران
1394/06/26 - 07:30
لینک ثابت
عالی بود فقط همین.
اهوازی
1395/03/26 - 20:46
لینک ثابت
حکومت ساسانی هرچه بود از
saman
1395/03/27 - 14:43
لینک ثابت
ساسانيان مشروعيت خود را از كه
اهوازی
1395/03/29 - 14:05
لینک ثابت
یعنی شما میخواهید بگویید که
saman
1395/03/29 - 14:20
لینک ثابت
پرسيدم ساسانيان مشروعيت خود
ناشناس
1403/07/28 - 13:59
لینک ثابت
اصلا مشروعیت نداشته باشه دلیل
saman
1403/07/29 - 08:44
لینک ثابت
یعنی یک حکومت نامشروع ایرانی
اهوازی
1395/03/29 - 14:12
لینک ثابت
جناب سامان عمر در ایران
سعد اسحاقزايی
1395/03/29 - 16:51
لینک ثابت
اهوازے كہ نامت عربے (جمع مكسر
اهوازی
1395/03/30 - 00:07
لینک ثابت
جناب سعد اسحاق زایی پاکستانی
اهوازی
1395/03/30 - 00:24
لینک ثابت
جناب سعد اسحاق زایی. خوزستان
ناشناس
1395/04/05 - 13:28
لینک ثابت
اهوازی چه طنز جالبی گفتی
خیلی خیلی خوب بود
1394/06/26 - 07:34
لینک ثابت
خیلی خیلی خوب بود این پیامها
ناشناس
1394/06/26 - 07:37
لینک ثابت
از زحمات شما تشکر میکنم - این
فراز
1394/06/26 - 13:45
لینک ثابت
به نظرم پاسخ خوبی دادید ولی
babak
1394/06/28 - 10:48
لینک ثابت
پاسخ شما جالب بود. در عجبم
پشیوتن
1394/07/03 - 19:07
لینک ثابت
بنویس ما هم حرف بزنیم اجازه
نادری
1395/03/16 - 11:08
لینک ثابت
عالی بود واقعا ممنونم از شما.
علی
1395/11/25 - 23:56
لینک ثابت
خیلی ممنونم ازشما دوستان
M.borhani798652
1396/01/16 - 19:38
لینک ثابت
مهم اینه که معلوم شد اسلام
مجتبی
1400/05/23 - 14:43
لینک ثابت
عین بدبختیه بدبختی که چه عرض
ناشناس
1403/07/28 - 14:00
لینک ثابت
کجا نوشته سپاه ساسانی به زنان
saman
1403/07/29 - 06:13
لینک ثابت
دست درازی برخی از نظامیان
saman
1403/07/29 - 06:13
لینک ثابت
اکثر مردم ایران در جنگ قادسیه
افزودن نظر جدید