زردشتیان مورد حمایت اسلام

  • 1394/06/11 - 09:14
این حقیقت را نباید نادیده انگاشت که اسلام آوردن ایرانیان به همان سرعتی که مجاهدان اسلام پیش می‌رفتند، نبوده است. فتوحات حیرت انگیز و خیره کننده مسلمانان، برق آسا صورت گرفت و در اندک مدتی سلطنت ساسانی به حکومت خلف تبدیل یافت. لیکن اسلام آوردن ایرانیان به همان درجه که اسلام رفته‌رفته در دل‌های ایرانیان جا باز می‌کرد، به همان نسبت، آیین زردشتی از رونق می‌افتاد و از پیروانش کاسته‌ می‌شد...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ این حقیقت را نباید نادیده انگاشت که اسلام آوردن ایرانیان به همان سرعتی که مجاهدان اسلام پیش می‌رفتند، نبوده است. فتوحات حیرت انگیز و خیره کننده مسلمانان، برق آسا صورت گرفت و در اندک مدتی سلطنت ساسانی به حکومت خلف تبدیل یافت. لیکن اسلام آوردن ایرانیان به همان درجه که اسلام رفته‌رفته در دل‌های ایرانیان جا باز می‌کرد، به همان نسبت، آیین زردشتی از رونق می‌افتاد و از پیروانش کاسته‌ می‌شد. در حقیقت ایرانیان اسلام را به میل و رغبت خود پذیرفتند و هیچ وقت مسلمانان آن‌ها را مجبور به ترک آیین و عقاید پیشین خود نکرده‌ بودند .
مستشرق معروف "هانری ماسه" می‌نویسد: «درباره دین باستانی، باید گفت که مسلمانان همان امتیازی که برای دین یهود و مسیحیت قایل بودند برای آن نیز قایل می‌شدند؛ زیرا این دین نیز دارای کتاب‌هایی بود. آزادی دین زردشت با پرداخت جزیه و تضمین احترام آتشکده‌ها همراه بود. چنانکه تا سه قرن پس از هجوم عرب‌های مسلمان هنوز از این آتشکده‌ها دیده می‌شد  و برای رتق و فتق امور داخلی، حکام عرب غالباً به مؤبدان متوسل می‌شدند. انحطاط دین زردشت بیشتر به دست همین مؤبدان بوده است نه مسلمانان؛ زیرا سرسختی و آشتی ناپذیری آنان و آداب دینی محدودشان با نرمش و سادگی دین ا سلام منافات داشت».[1]
هانری در کتابی دیگر می‌گوید: «ایران در تصرف عرب‌های مسلمان درآمد، حکام عرب ... با مغلوبین عهدی گذاشتند که طبق آن حق مالکیت برای ایرانیان تضمین می‌گردید و فقط مالیات از آنها گرفته می‌شد و حتی به کسانی‌که نمی‌خواستند دست از مذهب قدیمی خود بردارند اجازه حفظ مذهب قدیم داده شد به شرط آن که دارای کتاب آسمانی باشند، مانند یهودیان و مسیحیان. پذیرش اسلام در بیشتر شهرها به سهولت انجام می‌گرفت و علت مهم پیشرفت آن تبلیغات و وعده سبک کردن مالیات و ساده بودن مراسم مذهبی بود که با مراسم دشوار و پیچیده مذهب زردشت تفاوت بسیار داشت. مردم ایران به یک باره مسلمان نشدند و مردم تمام نواحی دفعتا دین اسلام را نپذیرفتند و مقاومتی را که مذهب زردشتی در مقابل آنان به خرج داد نمی‌توان نادیده گرفت».[2]
طبق تصریح مورخان مسلمانان، با زردشتیان، معامله اهل کتاب می‌کردند[3] و آزادی و آسایش آن‌ها را تا حد ممکن تضمین می‌نمودند. اهل کتاب یهود و نصاری و صائبین و مجوس اگر به حقانیت اسلام پی نمی‌بردند نمی توانستند در مذهب خود باقی بمانند و از امنیت حکومت اسلامی استفاده کنند و در عوض مالیات بپردازند، یا اینکه آیین جدید را پذیرفته در شمار مسلمانان درآیند. ادوارد براون در ذیل این سوال كه آیا اسلام به زور به ایران تحمیل شده یا ایرانیان به رغبت اسلام را پذیرفته‌اند، می‌نویسد: «مسلم است که قسمت اعظم کسانی که تغییر مذهب دادند با طیب خاطر و اختیار و اراده خودشان بود. پس از شکست ایران در قادسیه، فی المثل چهار هزار سرباز دیلمی از نزدیک بحر خزر پس از مشاوره تصمیم گرفتند به میل خود اسلام آورند و به مسلمانان ملحق شوند. این عده در تسخیر جلولا به تازیان کمک کردند و سپس با مسلمانان در کوفه سکونت اختیار کردند و اشخاص دیگر نیز گروه گروه به رضا و رغبت به اسلام گرویدند».[4] مؤلف تاریخ طبرستان نقل می‌کند وقتی که عمر بن علا آمل را تصرف کرد مردم از گستاخی و جور اسپهبد، به ستوه آمده بودند، دسته دسته به دین اسلام در آمدند.[5] پورداود با ناراحتی و تأسف زیاد چنین می‌نویسد: «شیخ ابواسحاق کازرونی که بعدها مسلمان شد، 24 هزار نفر از گبر و یهود به دست او مسلمان گشتند».[6]
همچنین در تاریخ می‌نویسند همین‌که "‌برمک" پدر خالد اسلام را پذیرفت، یکی از ملوک آن سامان به نام "‌نیزک طرخان" به وی نامه نوشت و او را به ترک دین جدید و رجوع به دین آباء و اجداد خود دعوت نمود، برمک در جواب نوشت، من دین اسلام را به میل و رغبت اختیار نمودم و فضیلت و برتری آن را بر سایر ادیان بشناختم و بی‌ترس و بیم و هراس، بدین جدید گراییدم و البته بدین نیاکان بازنگردم که عیب و رسوایی آن آشکار است.[7] از اینجاست که می‌گویند ایرانیان تا روزی که اسلام را نمی‌شناختند، در مقابل آن ایستادگی می‌کردند و روی خوش به آن نشان نمی‌دادند ولی همین‌که به حقیقت دین اسلام پی بردند نه تنها از دشمنی باز ایستادند، بلکه تمام نیروهای خود را در اختیار اسلام قرار دادند و در نشر و ترویج این آیین نوخاسته از هیچ‌گونه تلاش و فداکاری دریغ ننمودند. همچنین تاریخ نویسان از چندین خانواده نام می‌برند که تا قرن‌های دوم و سوم حتی تا قرن چهارم هجری همچنان به آیین زردشت باقی بوده‌اند و در اجتماع مسلمانان محترم می‌زیسته‌اند و سپس با طیب خاطر و رضایت کامل د ین خود را ترک گفته، مسلمان شده‌اند.
آمده است سامان جد اعلای سامانیان که از بزرگان بلخ بوده در حدود قرن دوم، کریم فرزند شهریار، مؤسس سلسله خاندان قابوس در اوایل قرن سوم و ابوالحسن مهیار دیلمی که در ادبیات عرب شهرت به سزائی دارد، در اواخر قرن چهارم به آیین اسلام گرویدند.[8] همچنین بنا به نوشته ‌ابن خرداذبه بیشتر مردم کرمان در تمام مدت خلافت اموی‌ها در دین زردشتی باقی بوده‌اند[9] و در زمان "اصطخری " صاحب کتاب (مسالک الممالک) هنوز بیشتر مردم فارس زردشتی بودند.[10] کتاب مسالک الممالک در حدود (340 هجری) تألیف شده است و همچنین  مقدسی که از جغرافی‌دانان بزرگ جهان اسلام است و خود به ایران مسافرت کرده است، در صفحات مختلف کتاب خویش از زردشتیان فارس و نفوذ بسیار و احترام آن‌ها نزد مسلمانان، که از سایر اهل ذمه محترم ‌تر بودند، یاد کرده است. طبق نوشته این مورخ زردشتیان ایران آزادانه مراسم و تشریفات مذهبی خود را انجام می‌دادند.[11]

پی نوشت:
[1]. هانری ماسه، فردوسی و حماسه ملی، ترجمه مهدی روشن ضمیر، دیباچه ص15-16 .
[2]. تمدن ایران ترجمه چند تن از خاور شناسان، ترجمه بهنام ص239  
[3]. بلاذری، فتوح البلدان ص266-267، المسالک و الممالک ص126-194
[4]. ادوارد براون، تاریخ ادبیات ایران ج1ص299
[5]. ظهیر الدین، تاریخ طبرستان ج1ص197-198
[6]. پورداود، کتاب آناهیتا ص250
[7]. میرزا عبدالعظیم خان گرگانی، تاریخ برامکه، دیباچه.
[8]. فرهنگ ایرانی ص28
[9]. ابن خراذبه، المسالک و الممالک ،ص126-194  .
[10]. ابراهیم بن محمد الفارسی الاصطخری، مسالک الممالک ص139.
[11]. مقدسی، کتاب احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم ص42-29-39 .

تولیدی

دیدگاه‌ها

شعر زیر معروف و گویای رفتار اعراب با ایرانیان آن زمان است: ایــمـت بـوات کـذ پـیـکی آیـذاچ هـنـدوکـان کـذمـت هـانی شـه و هـرام اچ دو تـک کیــان کذ پیل هست هزار اپر سرآن سرهست پیل پان کذا راسـتـک درفـش دارد پوا دوینی هو سروان پـیش لـشـکـر بـرنــــد پـوسـپـاه ســر داران مـرتـی بـُسیل اپـایت کـردن زیـرک تــرگمان کـــــذ شـوت بـرگـویـت پـو هــــنــدوکـان کـذا مـاخ چـی دیـت اچ دشـت­ی تـاژیـکـــان ایـرایـوگ گـروه دیــن و زار کــــرد و بـرفـت شـاهـان شـاهـیـه امـــاه اچ هــــیری اویشان چیگون شیدا دین دارند چیگون سگ خورند نان بـرگرفتـــند پـاتخـشا پیدی اج هوسروان… اِلَخْ ترجمه شعر: چـنیـن بـاد کــه پـیـکی آیـد از هـنـدوســتـــان کــه آمـد آن شـــاه بـهـرام از دوره کــیــــــــان کجا پیل هست هزار و بر مَسِرِ هر پیل هست پیل بان کـجـا آراسـتــه درفـــش دارد بـــه آئین خسـروان پـیــشاپیـش لشــــــکر برند به همراه سپهسالاران مـردی گـسیـل بــاید کــــردن زیــرک و ترجمان کــه رفـــــتـــه و بــگـــوید به مردم هنـدوستان کــــه مـا چـه دیـدیـم از دســـت تــــازیـــــان

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.