ملی گرایی
محمد بن موسی خوارزمی، ریاضیدان، ستارهشناس، فیلسوف و جغرافیدان مسلمان ایرانی است. او پدر علم جبر و از بزرگترین ریاضیدانان تاریخ بشر است. او یک روحانی مسلمان بود. تصیلات علوم دینی داشت و جالب اینکه در ابتدای کتابهایش (حتی در زمینه ریاضیات) همواره بر محمد و آل محمد درد میفرستاد.
محمد بن زکریای رازی از دانشمندان بزرگ مسلمان ایرانی در قرن 3-4 هجری بود. او طبیب، داروشناس و شیمیدان و فیلسوف بود. اما قبل از همه اینها یک عالم دینی بود. او آثاری در دفاع از دین تالیف کرده ولیکن برخی از سر حسادت و برخی از سر انتقامجویی به او تهمت کفر و الحاد زدند.
ابوریحان محمد بن احمد بیرونی خوارزمی (قرن 4-5 هجری)، دانشمند برجسته مسلمان ایرانی است. از او آثار بسیاری در ریاضیات، نجوم، دارو شناسی و جغرافیا به جا مانده است. لیکن او پیش از هر چیزی، یک عالم دینی و یک فقیه بود. ابوریحان معتقد بود که دین و سیاست باید عین هم باشند. او بر این باور بود که حکومت، باید اسلامی باشد و این اسلام است که باید بر جامعه بشری حکومت کند
خواجه شمس الدین محمد شیرازی، ملقب به «حافظ» و «لسان الغیب» در قرن هشتم از شاعران نامدار مسلمان ایرانی است. اما نکته جالب درباره حافظ آنجاست که او یک روحانی دینی بود. او شاگرد یکی از علمای پرآوازه آن دوران، قوامالدین عبدالله شیرازی، بود و در محضر او قرآن و فقه و حدیث آموخت و اشعار فراوان در مدح پیغمبر و آل پیغمبر دارد.
منطقه «آرارات کوچک» یک منطقه فوق العاده استراتژیک است که بر دره ارس و راه آهن جلفا و فلات مجاور تسلط دارد. پس از اینکه ترکیه این ناحیه را اشغال کرد، جمعی از مقامات سیاسی و نظامی ایران، در پی بازپسگیری این منطقه برآمدند. لیکن سرانجام بنا به نظر رضاشاه، این کوه راهبردی از قلمرو ایران خارج و به ترکیه تقدیم شد.
سعدی، مشهور به شیخ اجل درس خوانده مدرسه علمیه نظامیه بغداد بود. او یک عالم مسلمان بود. یک واعظ! یک روحانی منبری! و مدرس حوزه علمیه! در اشعار او آیات قرآن و احادیث، به فراوانی به چشم میآید و برای بیان مفاهیم دینی از زبان شعر و ادبیات استفاده میکرد.
جلال الدین محمد بن حسین بلخی مشهور به مولانا (قرن 6-7 هجری) آخوند و آخوندزاده بود. پدر او از علما و از عارفان بلخ بود. جلال الدین، خود نیز از کودکی به مکتب رفت و قرآن، حدیث، تفسیر و فقه اسلامی آموخت.
ابوعلی سینا، وی قبل از اینکه فیلسوف و طبیب بوده باشد، یک عالم دینی بود. او نزد اسماعیل زاهد درس فقه خوانده بود. آثار متعددی از او در باب الهیات و مسائل دینی و مذهبی وجود دارد.
اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم باید بگوییم که کفه ترازو جعلی بودن استوانه را نشان میدهد. به دو دلیل عمده: نخست: تناقضگویی هرمزد رسام درباره محل دقیق یافت شدن این استوانه. و دیگر: فرار موزه بریتانیا از انجام آزمایشهای باستانشناسی از قبیل ترمولومینسانس روی استوانه.
جریان کورشگرایی در قرن معاصر، اساساً زاییده استعمار است. تمام کسانی که در سده حاضر، به ترویج نام و یادِ کورش (آن هم در مقابلِ اسلام) پرداختند، یا فریب خورده بودند یا مزدور استعمار. اگر وابستگان دستگاههای استعماری را کنار بگذاریم، میبینیم که جایگاه کورش در تاریخ ایران به هیچ بند میشود.
یک دلیل واضح تاریخی بر اسلام اختیاری ایرانیها: زرتشتیان با سنگسار کردن مسلمانها و خراب کردن مسجدها میخواستند به زورِ شمشیر، مردمِ تازه مسلمان را به دین زرتشتی وادار کنند ولی مردم دست از اسلام برنمیداشتند.
اسدالله علم (نخست وزیر اسبق و وزیر دربار شاه) در کتاب خود درباره سلطان قابوس (پادشاه عُمّان) نوشت: «زمانی که سلطان قابوس آمد... هر شبی چهار پنج خانم در اختیارش بود... دخترهای ایرانی تمیز شدهاند و او هم خیلی آنها را دوست دارد.»
شاه، هم بحرین را از دست داد، هم ابوموسی را. چه اینکه در قرارداد 1971، حکومت پهلوی نه تنها حق مالکیت امارات بر بخشی از جزایر سه گانه را پذیرفت بلکه در قرارداد مذکور اقرار کرد که ایران "جزیره ابوموسی" را تحت "اشغال" دارد. (Within the agreed areas occupied by Iranian troops) که این لفظ occupied به معنی «در اشغال داشتن» و «اشغال کردن» است.
آیا اسم کورش به معنی «پسر خورشید» است؟ پاسخ: از لحاظ علمی در معنی نام کورش اختلاف است. اما دیدگاهی که امروزه بیشتر مورد قبول است این است که کورش در لغت یعنی «تحقیرکننده دشمن».