مباحث روایی
کتاب صحیح بخاری نوشته محمد بن اسماعیل بخاری است. او در خصوص انگیزه تالیف این کتاب گفته است: روزی نزد استاد خود اسحاق بن راهويه بوديم كه گفت: چه میشد اگر كتاب مختصری درباره سنت صحيح رسول اكرم فراهم میكرديد! اين امر در دلم نشست و شروع به گردآوری جامع روايی صحيحی نمودم و صحيح خود را از ميان ششصد هزار روايت گرد آوردم.
تاریخ مملو از ظلم هایی است که بر بندگان صالح و اولیاء خدا رفته است. وقتی به سخنان جانسوز امیرالمومنین حضرت علی(علیه السلام) نگاه می کنیم، به اوج مظلومیت آن حضرت پی می بریم. و به جرأت می توان گفت که مولا علی(علیه السلام) اول مظلوم عالم است چرا که با تمام سفارشات نبی خدا، او را از حقوق اولیه اش و جانشینی برحقش محروم کردند.
در برخی از منابع اهل سنت به برخی از رفتارها از ام الومنین اشاره شده است که دور از شان ایشان است. ان شاءالله که اینگونه سخنها درست نیست و الا برای مادر مسلمین خیلی ناگوار است که فرزندانش را به میدان قتلگاه جمل ببرد و چند هزار نفر از آنها را به کشتن دهد. یا اینکه از شنیدن خبر برادر رسول خدا سجده شکر بجا آورد.
روایات فراوانی در کتب صحاح اهلسنت نقل شده که گروه بیشماری از مردم از سوی پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) مورد لعن و نفرینهای نابهجا قرار میگرفتهاند که هدف از جعل اینگونه روایات، بیاثر و نامفهوم جلوه دادن روایاتی است که در لعن پیامبر اکرم نسبت به افرادی همچون معاویه و دیگر بزرگان اهلسنت است.
بهتانهای عظیمی به ساحت مقدس پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) وارد شده که برگرفته از روایات اسرائیلیات تازه مسلمانان یهودی همچون ابوهریره و کعب الاحبار است. به نحوی که هیچ شخص عاقلی نمینواند بپذیرد، صاحب رسالت، اسوه خلقت، حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) آنگونه باشد که حتّی از یک انسان معمولی توقّع نمیرود!
خشم و غضب فاطمه زهراء (سلام الله علیها) از شيخين تا واپسين لحظات زندگیاش و عدم رضايت از آن دو، از مسائلی است كه در صحيحترين كتاب اهل سنت پس از قرآن وارد شده است. نارضایتی حضرت زهراء، اتمام حجت و نشانی برحقیقت است نزد همگان.
مظلومیت حضرت زهرا(سلام الله علیها) بر هیچ انسان مسلمان آزاده پوشیده نیست و تنها برخی کوردلان هستند که این مظلومیت را انکار می کنند. برخی برای سرپوش گذاشتن بر این مظلومیت به دنبال عادی سازی روابط بین خلفا و حضرت زهرا هستند و با جعل روایاتی دروغین در صدد این امر هستند جفایی که بر دختر رسول خدا رفته است را بپوشانند. غافل از اینکه تاریخ هرگز فراموش نخواهد کرد.
با آنکس که نمیبایست، بیعت کردند، و با آنکس که شایسته بود، بیعت نکردند. انصار و مهاجرین به استمدادها و فریادهای حضرت علی و زهراء(سلام الله علیهم)توجه و دفاع نکردند با اینکه وظیفه آنها دفاع از حق غصب شده اهل بیت بود و باید دفاع می کردند. سکوت کردند در حالی که نباید میکردند.
يكي از دردناكترين وقايع عمر پيامبر(صلی الله علیه وآله) وصيتي بود كه هرگز نوشته نشد. حدیث قرطاس یا همان دوات و قلم از احادیث صحیحه و متیقن است که علاوه بر اینکه تمام علمای بزرگ شیعه آنرا در کتبشان نقل کرده اند؛ بسیاری از علمای اهل سنت نیز بدان اقرار کرده و آنرادر کتب صحیحشان ذکر کردهاند.
فضیلتی بیبدیل و بیمثال از حضرت زهراء (سلام الله علیها) در روایت، روایتی که ارزشش به درایت آن است. فقط صرف برداشت زیبا بدون درایت و تبعیت کافی نیست. بهخاطر همین تفاوت در دقت و درایت، برداشتها و در نهایت نتیجهگیریها، سرنوشت امتی را تغییر میدهد و راهی را میروند که مسیرش بینشان است و یا نشانش سکوت و کتمان حقیقت است. لازمه ذکر فضیلت، تبعیت از آن است.
فرزند ابن عساکر دربارهی وفات پدرش میگوید: «باران در این سال محبوس تا این که پس از وفات ابنعساکر و برداشتن نعش و جنازه او آسمان به شکلی باریدن گرفت که گویی اشک چشمان آسمان بود که به شدن و وفور باریدن گرفته بود.» اما خدا نکند که شیعیان این مطالب را درباره ابا عبدالله الحسین یا یکی پیشوایان معصوم خود بگویند.
از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابنتیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظز مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند.
مهدویت از اختصاصات اعتقادی مسلمانان است و همه مذاهب اسلامی به مهدویت معتقد هستند. بنابراین درست نیست که بگوییم مهدویت از اختصاصات اعتقادی مذهب شیعه است.
متهم کردن شیعه به تفرقه افکنی و اختلاف بین مسلمین امری ناجوانمردانه و به دور از حقیقت است. شیعیان هرگز درصدد ایجاد شکاف در جامعه اسلامی نبوده و نیستند. اگر به تاریخ مراجعه کنیم ریشه اختلاف را به راحتی می توان یافت که اگر همان موقع آن ریشه قطع خشکانده می شد، هرگز اختلاف و جنگ بین مسلمانان اتفاق نمی افتاد و خونی از آنها ریخته نمی شد.