تاریخچه
بنا بر متون صوفیه، شقیق بلخی که او را اولین کسی میدانند که در خراسان از طریقت سخن گفت، تحت تاثیر عالمی بودایی به تصوف روی آورد و حال آنکه او در سفر حج با امام کاظم (علیه السلام) نیز ملاقات داشته و از او کراماتی دید. اما با این حال به تشیع مشرف نشد.
شقیق بلخی از شخصیتهای شناخته شده تصوف است. تذکره نویشان صوفیه، مهمترین عامل صوفی شدن شقیق را نصیحت عالمی بودایی ذکر کردهاند و برای آن داستانی ساختگی بیان میکنند. با نگاهی دقیق در مساله روشنی میشود تصوفی که منشا آن سفارش عالمی بودایی باشد، چه مقدار ارزش دارد.
به شواهد کتب معتبر صوفیه، ابوهاشم کوفی موسس صوفیه و اولین شخصی است که او را صوفی خواندند. امام صادق (ع) ابوهاشم کوفی را فاسد العقیده خوانده و مذهب او را مفری برای فرار از عقیده فاسدش عنوان کرد. علاوه بر آن مسعودی او را جبری و ملحد خطاب کرده است.
عدهای از صوفیه بایزید را از شاگردان امام صادق (علیه السلام) دانسته و درباره او داستانسراییهایی کردهاند. و حال آنکه با بررسی زمان تولد و وفات بایزید و تطبیق آن با زمان شهادت امام صادق (علیه السلام) تناقض سخن صوفیان آشکار میشود. زیرا بایزید سالها بعد از شهادت امام صادق (علیه السلام) به دنیا آمده است.
محققین بر این باورند که پیدایش تصوف بهصورت تصادفی نبوده و ایجاد آن را از جمله برنامههای زیرکانه یهود برای اسلام میدانند. چنانچه رهبانیت ایجاد شده در مسیحیت را بهوسیله پشمینهپوشی در اسلام وارد کردند تا مسلمانان را در انفعال و سستی قرار دهند و تا بتوانند روحیه جهاد و مقاومت را از آنها بگیرند.
در میان صوفیه مشهور است که عده ای از بزرگانشان علوم خود را از اهل بیت (علیهم السلام) فرا گرفتهاند و جزو یاران ائمه هستند. یکی از کسانی که این مطلب را بیان کرده است، سید حیدر آملی است. در صورتی که عدهای دیگر منکر چنین ارتباطی شده و ارتباط افراد نامبرده را با اهلبیت (علیهم السلام) منکر شده و منبعی برای این ادعا نیافتهاند.
همواره صوفیان، علما و فقها را تنها گروهی میدانند که حکم به قتل حلاج کردهاند. درحالیکه محققین به این نتیجه رسیدهاند که نه تنها فقهایی از شیعه و سنی حکم بر کفر حلاج کردهاند، بلکه صوفیان مشهوری از همعصران حلاج نیز حکم به کفر او کردهاند. کما اینکه جریری صوفی مشهور، حلاج را به خاطر اعتقادات کفرآمیزش مستحق قتل میداند و یکی از صوفیان در کتاب خود صوفیان مکتب صحو را عاملان اعدام حلاج دانسته و معتقد است که حلاج توسط صوفیان اعدام شد.
علی تابنده از اقطاب فرقه نعمت اللهی گنابادی بهمانند بسیاری از صوفیه معتقد است که تصوف از زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) شروع شده است چراکه بهخاطر نامیده شدن مؤمنین حقیقی به زهاد و شیعه است که بزرگانی از شیعه مثل سلمان و ابوذر و عمار در متون صوفیه از اولین صوفیه نامبرده شدهاند. حالآنکه حضرت با پیشگویی آمدن تصوف در زمانهای دیگر خط بطلانی بر این ادعا میکشند.
برخی حسن بصری را یار و مرید خاص امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) میدانند و از او بهعنوان محرم اسرار آن حضرت نام میبرند. حالآنکه قول و فعل حسن بصری برخلاف این نظریه است. زیرا در قبول کردن منصب فتوا و قضاوت دربار بنیامیه و همچنین فتوا به یاری بنیامیه، نمیتوان جز مخالفت با امر اهلبیت (علیهمالسلام) چیزی دید. همچنین دوستی حسن بصری با حجاج و تمجید و تعریف حجاج بن یوسف از حسن بصری نشانی دیگر از دشمنی حسن بصری با اهلبیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام) است.
ریشه و سرچشمه اعمال و آیین صوفیه همواره مورد مناقشه بین صوفیان و غیرصوفیان بوده است. در حالی صوفیه ریشه اعمال و آیین و روش خود را اسلام معرفی میکنند که بسیاری از محققین مسلمان و غیرمسلمان بر غیر اسلامی بودن این اعمال تأکید دارند. کما اینکه ابوریحان بیرونی بسیاری از اعمال و ریاضتهای هندی را مشابه اعمال و رفتار صوفیان میداند.
سران صوفیه در تمام مقاطع زمانی، مدعی این مسئله بودهاند که تصوف ریشه در اسلام ناب دارد و بدعت گونه بودن و ریشه داشتن در فرق و ادیان دیگر را رد کردهاند. حالآنکه بسیاری از محققین سرچشمه تصوف را نه در اسلام، بلکه در بیرون از اسلام میدانند. چنانچه برخی از محققین صوفی نیز به این مطلب اعتراف کردهاند که برخی از اعمال صوفیه ریشه در مکاتب غیر اسلامی دارد.
برخلاف ادعای برخی از صوفیه که فرقه خود را اصیل و اسلامی معرفی میکنند، برخی دیگر معتقدند صوفیه فرقهای التقاطی است و آداب و رسوم خود را از دیگر ادیان و فرقههای مختلف اخذ کرده است. بنابراین برای صوفیه نمیتوان چهارچوب مشخصی درنظر گرفت، لذا در هر دوره این فرقه راه خود را به سویی کج کرده است.
ابوهاشم کوفی که به عنوان اولین صوفی مشهور است، در منابع اسلامی مورد مذمت بزرگان شیعه واقع شده است. این مساله تا جایی پیش میرود که امام صادق (علیه السلام) او را فاسد العقیده میداند. وقتی امام صادق (علیه السلام) اولین کسی که مشهور به صوفی است را فاسد العقیده میداند، چطور صوفیان امروزی راه درست را در پیش گرفته و منحرف نیستند؟
بعد از آنکه حسین بن منصور ادعای وکالت امام زمان (عج) را کرد، سعی کرد علما و بزرگان شیعه را به خود جلب کند. در این زمان تصمیم گرفت ابوسهل نوبختی را در زمره یاران خود درآورد و به تبع او هزاران شیعه امامی را به عقاید خود معتقد سازد. ولی نوبختی ادعاهای حسین بن منصور را تکذیب کرد و با منطق آن را رد کرد.