اعتقادات
حسینعلینوری در زمان حیات خود چندین بار ادعای خدایی نمود و مردم را به پرستش خود دعوت کرد. رهبران بعد از وی برای معقول جلوه دادن ادعای او دست به توجیهاتی زدهاند، از جمله اینکه مدعی شدهاند برای عبادت احاطهی علمی به معبود لازم است و چون ما نمیتوانیم به خدا علم پیدا کنیم، در نتیجه باید هنگام عبادت حسینعلی را مد نظر قرار دهیم.
از قرآن کریم و روایات به دست میآید که عالم آخرت، جای تکلیف نیست؛ بلکه محل جزاء و پاداش است. در آیات متعددی از روز قیامت به روز جزاء یاد شده است، و یا به صراحت آمده است که در روز قیامت، پاداش اعمال انسانها بطور کامل و مستوفی داده خواهد شد؛ در نتیجه آخرت جای پاداش است نه سرای عمل و لذا تکلیفی در قیامت بر انسان وجود ندارد.
بهائیان قیامت را انکار کرده و آن را به ظهور حسینعلینوری تعبیر کردهاند؛ از دلایلی که برای انکار معاد مطرح میکنند «عدم امکان معرفت عالم ملکوت است»، در پاسخ به این شبهه سه جواب میدهیم: اولاً: معرفت اجمالی کفایت میکند، ثانیاً: ابزار شناخت منحصر در حس نیست و ثالثاً: حقانیت قیامت به وسیله ادلّهی عقلی به اثبات رسیده است.
یکی از ادعاهای میرزا حسینعلی نوری، معروف به بهاءالله، ادعای امّی بودن است. با بررسی این ادعا در کتب بهائیان پی میبریم که نه تنها این شخص امّی نبوده و از علم الهی لدنی برخوردار نبوده است، بلکه با اثبات عدم امّی بودن بهاءالله، ثابت میشود که ادعای پیغمبری این شخص نیز کذب و دروغ بوده است و جهت عوامفریبی بوده است...
با توجه به اینکه بهائیان ادعای عصمت سران خود را دارند، اظهارات متناقض عباس افندی و شوقی درمورد صبحی، معصومیت یکی از آنان را خدشه دار میکند و چنین امامی لایق پیشوایی نیست. عبدالبهاء دربارهی صبحی چنین میگوید: «شکر کن خدا را که چنين پسر روح پروري به تو داد، جناب صبحي به خدمات مرجوعه مشغول و هذا من فضل ربنا الرحمن الرحيم !
بهائیان (که ادعا میکنند، پیرو یک دین آسمانی هستند) وجود قیامت را به عنوان عالمی غیر از عالم دنیا نفی میکنند و بر این عقیدهاند که منظور از قیامت، قیام و بعثت پیامبران در همین دنیاست. حسینعلیبهاء، قیامت را به عنوان عالمی دیگر غیر از این عالم که از معتقدات ادیان الهی است، به باد مسخره گرفته و اینچنین آن را امری موهوم و خرافی قلمداد کرده است!
آنچه در ادعای امیّ بودن پیامبران مهم و مورد استناد است، درس ناخواندگی فرستادگان الهی است و اینکه علوم ایشان باید لدنی باشد. بنابر اسناد و شواهد تاریخی خود بهائیان، ادعای امّی بودن باب، ادعایی باطل و دروغین میباشد و لذا وی چون دارای علم الهی نبوده و علم اکتسابی بشری داشت؛ لذا نمیتوانند فرستادهی الهی باشند.
عبدالبهاء، فرزند حسینعلی نوری، پس از مرگ پدر خویش سعی کرد با توجیهاتی بر سر ادعای خدایی پدرش سرپوش گذارد و تا حدودی ادعاهای پدر را معقول جلوه دهد. او با متوسل شدن به استدلالهای بیپایه و اساس در انجام این کار موفق نشد؛ زیرا به قدری ادعاهای حسینعلی نوری صراحت دارد که با هیچ بیانی قابل توجیه نیست.
حسینعلیبهاء، در تهمتی آشکار به ساحت مقدس انبیای الهی، مدعی شده است که آن منادیان توحید الهی برای خود چنین مقاماتی ارائه نمودهاند. چنانکه در کتاب ایقان میگوید: «این است که از آن جواهر وجود در مقام استغراق در بحار قدس صمدی و ارتقاء به معراج، معنای سلطان حقیقی، اذکار ربوبیت و الوهیت ظاهر شد».
رهبران و مبلّغان فرقهی ضاله بهائیت در شیطنتی آشکار تلاش گستردهای نمودند تا بتوانند در میان تودهی مردم جایگاهی پیدا نمایند. در تعقیب این هدف و توجیه خلأهای علمی، اعتقادی و فکری خود سعی کردند با سوء استفاده از متون اسلامی (آیات قرآن و روایات معصومين) پشتوانهای برای سخنان خود دست و پا کنند، اما در این راه موفق نشدند.
علی محمد شیرازی به ظاهر از ادعاهای خود دست برداشت و نوشت: «به من تهمت زدهاند که ادعای وحی، امامت، پیامبری و بابیت نمودهام. لعنت خدا بر ایشان و خدا آنها را به خاطر این تهمتها بکشد، بدانید که بعد از حضرت محمد (صلوات الله علیه و آله و سلم) پیامبری نخواهد آمد و امام دوازدهم نیز محمد بن الحسن العسکری بود و غیر از چهار نایب خاص هیچ فرد...
ساختار مشرق الأذکار و مراکز اینچنینی، بنایی برای مخالفت با اسلام است. طبق ادعای میرزا حسینعلی، این مراکز برای عبادت و ذکر پروردگار است، ولی اینکه در هر قارهای فقط یک یا چند مشرق الأذکار بیشتر وجود ندارد، شاهد بر این است که نه تنها این مراکز منسوب به بهائیت، موقعیت معنوی نداشته بلکه سیاسی و تشکیلاتیاند.
حسینعلیبهاء، کسی که بهائیان او را پیامبر خود میپندارند، ابتدا مدعی نوکری صبح ازل بود و رفته رفته پا را فراتر گذاشت و به تدریج ادعای پیامبری و سپس ادعای خدایی به سرش زد. وی توحید را در ایمان پیروانش به خود و قبول افکار و عقائدش خلاصه میکند و گفته است هرکس که خدایی او را قبول نداشته باشد در زمرهی مشرکین و کافران است...
حسینعلی نوری، معروف به بهاء الله، ادعاهای پوچ زیادی داشت؛ من جمله اینکه خود را پیامبر خدا میدانست و برای ادعاهای خود دلایلی بیپایه و اساس آورده است. طبق آیات قرآن، محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله) خاتم انبیا و رسولان است و بعد از وی پیامبری مبعوث نخواهد شد. خداوند متعال میفرماید: « محمد... فرستادهی خدا و خاتم پيامبران است...