اسناد
«نزد ابوسعید خدری رفته، سلام کردیم و نشستیم؛ او از پشت خوابیده و پای راست خود را به روی پای چپ انداخته بود؛ قتاده بن نعمان دستش را به روی پای ابوسعید گذارد؛ وی ناله شدیدی کرد و گفت: دردم گرفت.
«پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: دین من بر صراط مستقیم خواهد بود تا زمانی که شخصی از بنیامیه که به او یزید گویند در پیکره اسلام رخنه ایجاد کند.»
«قال رسول الله لا یزال هذا أمر أمتی قائما... .»
(مجمع الزوائد و منبع الفوائد، هیثمی، دار الکتاب العربی، قاهرة، ج 5، ص 241)
حبشی بن جناده میگوید: در غدیر خم از رسول خدا شنیدم که میفرمود: «هر که من مولای اویم، زین پس علی (علیه السّلام) مولای اوست؛ خدایا دوست بدار هر که او را دوست بدارد و دشمن بدار هر که او را دشمن بدارد و یاری کن هر که او را یاری کند.»
«و عن حبشی بن جناده قال سمعت رسول الله ...»
ابن حجر عسقلانی در مورد ابن تیمیه میگوید: «ابن تیمیه دربارهی علی (علیهالسلام) گفته علی در 17 مورد دچار خطا و اشتباه شده و با نص قرآن مخالفت کرده است.»
«و قال فی حقّ علیّ أخطاء فی سبعه عشر شیئاً ثمّ خالف فیها نص الکتاب.»
الدرر الکامنه، ابن حجر عسقلانی، ج1 ص154.
در روایتی آمده است: «وقتی فاطمه بنت اسد درگذشت، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) پس از شنیدن خبر فوتش، بر بالینش نشست و فرمود: ای مادرم! خدا تو را رحمت کند و سپس از اسامه و ابو ایوب و عمر و غلام سیاهی خواست که قبری آماده کنند.
در منابع اهل سنت با سند صحیح روایت شده: «ابورجاء عطاردی روایت کرده: به علی (علیه السّلام) و هیچیک از اهل بیت (علیهم السّلام) دشنام ندهید، چرا که ما همسایهای از قبیلهی «بلهجیم» داشتیم که روزی گفت: آیا این شخص فاسق یعنی ـ نعوذ بالله ـ حسین بن علی (علیه السّلام) را نمیبینید، که چگونه خداوند او ر
شخصی روی قبر حضرت سیدالشهداء (علیه السّلام) ـ العیاذ بالله ـ «عمل زشتی» انجام داد؛ در همان دم او و خانوادهاش دیوانه شده و به بیماری جذام، برص و فقر گرفتار شدند.
«و عن الاعمش قال خری رجل علی قبر الحسین...»
زید بنوهب میگوید: اطراف حذیفه جمع شده بودیم. حذیفه از ما پرسید: اگر اصحاب و یاران پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) دو گروه شده و با هم به نبرد پردازند، چگونه عمل خواهید کرد؟ بعضی از اصحاب حذیفه گفتند: ای اباعبدالله! اگر چنین اتفاقی افتاد، تکلیف چیست؟
ابوبکرهیثمی و محمد بن علی شوکانی از علمای اهلسنت درباره رسیدن پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به آستانه غار و حزن شدید ابوبکر نوشتهاند: «قریشیان به غاری که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و ابوبکر درآن بودند، رسیدند تا جایی که به بالای کوه ثوررسیدند و پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) صدای آنها را شنید، در
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: «حق با اوست(امیرالمؤمنین)، حق با اوست.» این روایت از نظر سندی هیچ اشکالی در آن نیست؛ چنانچه هیثمی پس از نقل این روایت میگوید: «... این روایت را ابویعلی نقل کرده و راویان آن ثقه هستند.»
در منابع أهلسنت آمده است که امام حسين (عليه السلام) میفرمايد:
«ألا ترون الحق لا يعمل به و الباطل لا يتناهي عنه، ليرغب المؤمن في لقاء الله، فإنی لا أری الموت إلا سعادة و الحياة مع الظالمين إلا برما.»
در مسند احمد بن حنبل و چندین کتاب دیگر آمده است:
در احادیث معتبر اهل سنت به مواردی بر میخوریم که از زبان خود پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) این مساله بازگو شده است.
ابويعلى و بزاز به سندى كه حاكم، ذهبى، ابنحبّان و ديگران آن را صحيح دانستهاند، از حضرت على (عليه السلام) روايت كردهاند كه آن حضرت فرمود: