اسناد
ابنقیم فضائل غلوآمیز عجیبی را در مورد ابن تیمیه میگوید: «یکبار ابنتیمیه به من گفت: یاران من نزد من میآیند و من در سیمای آنها و دیگران چیزهایی میبینم که به آنها خبر نمیدهم؛ من به ابنتیمیه گفتم: به غیر از من، ای کاش به آنها خبر میدادی!
در سه جای صحیح بخاری به نقل از ابوهریره آمده است: «زمانی که پیامبر از دنیا رفت و ابوبکر خلیفه شد، گروه زیادی از مردم عرب، کافر شدند.»
«لمّا توفّی النبی-ص- و استخلف ابوبکر و کفر من کفر من العرب.»
صحیح بخاری، ج4، ص360.
شوکانی در معرفی محمد بخاری حنفی (841هجری) میگوید: «محمد بخاری حنفی از ابن تیمیه بسیار متنفر و منزجر بود، تا جایی که در مجلسش تصریح میکرد که هر کس ابن تیمیه را شیخ الاسلام بنامد، کافر است.»
«... ثمّ صار یصرّح فی مجلسه انّ من اطلاق علی ابن تیمیه انّه شیخ الاسلام فهو بهذا الاطلاق کافر»
ابنقیم فضائل غلوآمیز عجیبی را در مورد ابن تیمیه میگوید: «چندین بار ابن تیمیه از امور باطنی که من قصد داشتم آنها را انجام دهم خبر داد، که نمیتوانم آنها را به زبان بیاورم، و نیز از برخی حوادث بزرگ آینده خبر داد، اما زمان وقوع آن را مشخص نکرد...»
در روایاتی از اهل سنت وارد شده، که پیامبراکرم تصریح فرمودند: «من کسی از صحابه را نمیبینم که اهل نجات باشد، مگر تعداد بسیار کمی از آنان.»
«فلا أراد یخلص منهم الاّ مثل همل النعم.»
صحیح بخاری، ج4، ص207.
در جواب ابن تیمیه که گفته: شیعیان از امامی پیروی میکنند که هیچ دلیل مستندی برای وجود آن ندارد، باید بگوییم که طبق برخی از آیات قرآن و خصوصاً روایات نبوی در کتب اهل سنت نقل شده، آمده است: «جانشینان و امامان از امت من دوازده نفرند که اول ایشان علی و آخرین آن مهدی است.»
در صحیح مسلم در دو حدیث از کعب بن عجره و بشیر بن سعد نقل شده، خدمت پیامبر مشرف شدند، و عرض کردند یا رسول الله! سلام بر تو را دانستهایم، اما صلوات بر تو چگونه باید باشد؟
در صحیح بخاری آمده که کعب بن عجره خدمت پیامبر مشرف شد، و عرض کرد یا رسول الله! سلام بر تو را دانستهایم، اما صلوات بر تو چگونه باید باشد؟
در صحیح بخاری در دو حدیث از کعب بن عجره و ابوسعید خدری نقل شده، خدمت پیامبر مشرف شدند، و عرض کردند یا رسول الله! سلام بر تو را دانستهایم، اما صلوات بر تو چگونه باید باشد؟
در صحیح بخاری آمده که کعب بن عجره خدمت پیامبر مشرف شد، و عرض کرد یا رسول الله! سلام بر تو را دانستهایم، اما صلوات بر تو چگونه باید باشد؟
قندوزی حنفی نقل میکند از پیامبر دربارهی برترین نعمتهایش سؤال کردند و پیامبر فرمود:
«... قیل و ما اولی النعم؟ قال طیب الولاده و لایحبّنا الاّ من طابت ولادته.»
... برترین نعمتها حلالزادگی است، و ما را دوست نمیدارد، مگر آنکه حلالزاده باشد.
در حدیث صحیحی نقل شده است که پیامبر اکرم در زمان رحلتشان، طلب کاغذ و قلم و دوات کردند؛ شخصی که در بسیاری از کتب حدیثی مشخص شده است خلیفه دوم بوده، مطلبی توهین آمیز گفت؛ پس از آرام شدن غائلهی نزاع و درگیری میان اصحاب حضرت، ابن عباس میگوید از پیامبر اکرم سؤال کردم
در حدیث صحیحی نقل شده است که پیامبر اکرم در زمان رحلتشان، طلب کاغذ و قلم و دوات کردند؛ شخصی که در بسیاری از کتب حدیثی مشخص شده است خلیفه دوم بوده، مطلبی توهین آمیز گفت. در برخی از منابع توهین او به این صورت آمده که گفت: پیامبر هذیان میگوید.
«ان الرجل لیهجر.»
عمر بن خطاب اقرار میکند که پیامبر نه یک بار، بلکه دوبار درخواست کاغذ و دوات کرد.
«... قال: لمّا مرض النّبی-ص- قال ادعوا لی بصحیفه و دوات اکتب لکم کتاباً لاتضلّوا بعده ابداً... ثمّ قال: ادعوا لی بصحیفه اکتب لکم کتاباً لاتضلّوا بعده ابداً.»