اعتقادات
گروهی از شبههگران وهّابی، با عبارات و ترفندهای گوناگون کوشیدهاند، در اصل اینکه اساساً امام عسکری فرزندی داشته که غیبت نموده باشد یا خیر، تشکیک نمودهاند. از باب نمونه ناصر بن عبدالله قفاری در شبههای، قضیهی تقسیم میراث امام عسکری بین برادرش (جعفر کذّاب) و مادر امام عسکری را دلیلی بر عدم وجود امام زمان گرفته و گفته است.
در مبانی اعتقادی وهابیت آمده است: گرچه آنان از سوی خداوند دارای چنین مقام و حقی هستند، اما دیگران حق ندارند چنین چیزی از آنان طلب کنند که در آن صورت با کسیکه از بتها درخواست شفاعت کرده، تفاوتی نمیکند. در این صورت باید از ایشان پرسید: آیا خداوند مقامی را به ایشان داده است که موارد استفاده از آن نباید به وجود آید؟
عمر به پیامبر عرض کرد: تو با اجسادى سخن مى گویى كه روح ندارند، رسول الله فرمود: (و الذى نفس محمد بیده ما انتم باسمع لما اقول منهم)؛ سوگند به كسىكه جان محمد در دست او است، شما نسبت به آنچه مىگویم از آنها شنواتر نیستید.
فرقه افراطی وهابیت با عقاید انحرافی خود شکاف عمیقی را در میان فرق و مذاهب اسلامی بهوجود آوردند و از طرف دیگر با اینکه علمای اهل سنت خود را از این گروه جدا دانسته و از آنها کناره گیری میکردند اما اینان خود را داعیهدار تمامی اهل سنت دانسته و اگر کسی مخالف با ایشان بودند بلافاصله حکم ارتداد و تکفیر را به آن میزدند و خونش را حلال و مال و ... او را مباح اعلام میکردند
بیشتر علمای اهل سنت بر ولادت حضرت مهدی در سال 255 هجری و آغاز غیبتش در سال 260 هجری صراحت دارند، از باب نمونه مسعودی شافعی، یکی از بزرگان شافعی مذهب در کتاب معتبر «مروج الذّهب» تصریح به ولادت حضرت مهدی کرده است. اما در این میان، گروهی از شبههگران وهّابی با ترفندهای گوناگون به تشکیک در این موضوع پرداختهاند.
از جمله راهکارهای ضد شیعی در خدشه و شبههسازی برای عزاداران حسینی (علیه السّلام) رفع اتهام از جنایتکار پلیدی همچون یزید بن معاویه و وجهه بخشیدن به اوست؛ به همین منظور از دیرباز برخی کوشیدهاند تا با وجود روشنی و آشکاری جنایات وی، قدری از لکهی ننگ ابدی وی بکاهند؛ در همین راستا با شبههافکنیهای گوناگون به تبرئه یزید پرداختند.
تربت سیدالشهداء (علیه السّلام) به واسطه عزیزی که در آن مدفون است از چنان احترام و جایگاهی برخوردار است که رعایت نکردن آن، عواقب دردناکی برای مرتکب آن خواهد داشت. روایات اهلبیت (علیهم السّلام) در منابع شیعی در این باب فراوان است. همچنین از کتابهای اهلسنت و مورد قبول وهّابیت نیز روایات صحیحالسند در اینباره فراوان است.
مسلمانی که برای خداوند شریک قائل شده و یا منکر نبوت پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) باشد، دیگر مسلمان نبوده و احکام اسلامی بر وی بار نمیشود. اما اگر شخصی منکر مسائل غیر اتفاقی (غیر ضروری) شود، مسلمان است؛ اما سلفگراها با ملاکهای خود، او را غیرمسلمان میدانند.
پیام محمد بن عبدالوهاب به تازه واردان: اگر قبلا حج انجام داده بود باید دوباره به زیارت خانه خدا رفته و حج بگذاری؛ چرا که حج تو در زمان شرک صورت گرفته و مقبول نمیباشد. 2. بار دیگر شهادتین خود را جاری سازی، چون در گذشته کافر بودی. 3. گواهی دهی که پدر و مادر تو در حال کفر از دنیا رفتهاند و...
از جمله راهکارهای ضد شیعی در خدشه و شبههسازی برای عزاداران حسینی (علیه السّلام) رفع اتهام از جنایتکار پلیدی همچون یزید بن معاویه و وجهه بخشیدن به اوست؛ به همین منظور از دیرباز برخی کوشیدهاند تا با وجود روشنی و آشکاری جنایات وی، قدری از لکهی ننگ ابدی وی بکاهند؛ در همین راستا با شبههافکنیهای گوناگون به تبرئه یزید پرداختند.
برخی عقاید وهابیت در کلام حضرت آیت الله سبحانی عبارتند از: 1. حرمت زیارت قبور؛ 2. حرمت بار بستن و سفر کردن برای زیارت قبر پیامبر گرامی (صلیاللهعلیهوآله)؛ 3. حرمت ساخت بنا بر قبور؛ 4. حرمت ساخت مسجد بر قبور و نماز گذاردن در آن و...
سردمدار وهابیت ابنتیمیه حرّانی ادعاهای کرده که اگر یکی از همین مطالب درباره اهل بیت (علیهم السّلام) بیان شود آسمان را به زمین دوخته و با فریاد «وا اسلاماه» گوش فلک را کر میکنند که ای وای! اسلام از دست رفت، بیایید و ببینید روافض (شیعیان) چه مطالب غلوآمیزی درباره امامان خود نقل میکنند. اما درباره خود این چنین نمیگویند.
یکی از شبهاتی که پیروان وهابیت به شیعه وارد میکنند این شبهه میباشد که آنان در یکی از حملههای خود علیه شیعه در موضوع اذان، خصوصا روی شهادت ثالثه یعنی «أشهد أنّ علیا ولی الله» تاکید و با جوسازی و مغلطه به کلام برخی علمای شیعه استناد کرده و شیعه را بدعتگذار و مخالف سنّت خوانده و با جملاتی تند به شبههپردازی میپردازند.
از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابنتیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظز مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند.