رفع اتهام از جنایتکار پلید
از جمله راهکارهای ضد شیعی در خدشه و شبههسازی برای عزاداران امام حسین (علیهالسّلام)، رفع اتهام از جنایتکار پلیدی همچون یزید بن معاویه و وجهه بخشیدن به اوست؛ به همین منظور از دیرباز برخی کوشیدهاند تا با وجود روشنی و آشکاری جنایات وی، قدری از لکهی ننگ ابدی وی بکاهند؛ در همین راستا با شبههافکنیهای گوناگون به تبرئه یزید پرداخته و انگشت اتّهام را از او برداشتهاند که ذیلاً به برخی از آنها اشاره مینماییم:
- ابو حامد غزالی با تشکیک در قاتل بودن یزید و احتمال توبه وی، گفته است: اساساً این مطلب، ثابت نیست که یزید، قاتل امام حسین (علیهالسّلام) و یا حتی امر کننده به چنین کاری بوده باشد؛ به همینرو، نمیتوان گفت یزید، قاتل امام حسین (علیه السّلام) بوده تا چه رسد به اینکه بخواهیم او را لعن کنیم، زیرا نسبت دادن گناه کبیره به مسلمان جایز نیست...؛ پس اگر پرسیده شود آیا جایز است گفته شود: لعنت خدا بر قاتل حسین (علیهالسّلام) یا لعنت خدا بر دستور دهنده بر قتل او بهتر است بگوییم اگر قاتل حسین (علیهالسّلام) توبه نکرده و از دنیا رفته، پس لعنت خدا بر او باد؛ زیرا ممکن است او پیش از مرگ، توبه کرده باشد.»[1]
همچنین ابنتیمیه حرّانی، مدافع همیشگی بنیامیه در دفاع از یزید و تبرئه وی از این ننگ ابدی در دفاعی جانانه و تمام قد از یزید میگوید: «یزید نه تنها قصد بیاحترامی به حسین (علیهالسّلام) را نداشته و دستور کشتن او را صادر نکرده، بلکه بر اساس وصیت پدرش او را اکرام نموده و مقام او را شامخ میدانسته است.»[2] و یا در جایی دیگر میگوید: «یزید دستور کشتن حسین (علیهالسّلام) را نداده و به آن راضی هم نبوده، بلکه از چنین رویدادی متاثر گشته و اظهار تاسف نموده و به همینرو، حتی اجازه نداد سر حسین (علیهالسّلام) نزد او فرستاده شود، بلکه (قاتلان کربلا) سر او را نزد ابنزیاد فرستادند.»[3]
پینوشت:
[1]. «فإن قیل هل یجوز لعن یزید لأنّه قاتل الحسین أو أمر به قلنا هذا لم یثبت أصلا فلا یجوز أن یقال إنّه قتله أو أمر به ما لم یثبت ، فضلا عن اللّعنة لأنّه لا تجوز نسبة مسلم إلی کبیرة من غیر تحقیق؟... فإن قیل فهل یجوز أن یقال قاتل الحسین لعنه الله أو الآمر بقتله... .» إحیاء علوم الدین، أبو حامد غزالی، دارالمعرفة، بیروت، ج 3، ص 125.
[2]. «والّذی نقله غیر واحد أنّ یزید لم یأمر بقتل الحسین و لا کان له عرض فی ذلک بل... .» منهاج السنة النبویة، ابنتیمیه، مؤسسة قرطبة، مصر، ج 4، ص 557.
[3]. «و أمّا قتل الحسین فلم یأمر به و لم یرض به بل ظهر منه التّألّم لقتله و ذمّ من قتله و لم یحمل الرّأس... .» مجموع الفتاوی، ابنتیمیه، مکتبة ابنتیمیه، ج 4، ص 486.
افزودن نظر جدید