دیده نشدن دلیل بر نداشتن نیست

  • 1397/01/02 - 23:25
گروهی از شبهه‌گران وهّابی، با عبارات و ترفند‌های گوناگون کوشیده‌اند، در اصل این‌که اساساً امام عسکری فرزندی داشته که غیبت نموده باشد یا خیر، تشکیک نموده‌اند. از باب نمونه ناصر بن عبدالله قفاری در شبهه‌ای، قضیه‌ی تقسیم میراث امام عسکری بین برادرش (جعفر کذّاب) و مادر امام عسکری را دلیلی بر عدم وجود امام زمان گرفته و گفته است.

گروهی از شبهه‌گران وهّابی، با عبارات و ترفند‌های گوناگون کوشیده‌اند، در اصل این‌که اساساً امام عسکری (علیه‌السّلام) فرزندی داشته که غیبت نموده باشد یا خیر، تشکیک نموده‌اند. از باب نمونه ناصر بن عبدالله قفاری در شبهه‌ای، قضیه‌ی تقسیم میراث امام عسکری (علیه‌السّلام) بین برادرش (جعفر کذّاب) و مادر امام عسکری را دلیلی بر عدم وجود امام زمان گرفته و گفته است: «همان‌گونه که کتاب‌های شیعه اعتراف کرده‌اند، پس از وفات حسن عسکری (علیه‌السّلام) ـ امام یازدهم شیعیان ـ در سال 260 هجری برای او جانشینی دیده نشد و فرزندی آشکار نشد؛ به همین‌رو میراث او را برادر و مادرش تقسیم نمودند؛ شیعه به‌خاطر نداشتن امام در آن زمان، دچار سردرگمی و تفرقه شد؛ چرا که آن‌ها امام نداشتند و از دیدگاه آنان دین بدون امام معنا ندارد؛ چرا که امام حجت خداوند بر اهل زمین است.»[1] هم‌چنین احسان الهی ظهیر در این‌باره می‌گوید: «حسن عسکری (علیه‌السّلام) بدون جانشین و فرزند از دنیا رفت؛ چنان‌چه نوبختی به همین مسأله تصریح کرده است؛ آن‌جا که گفته: او در حالی از دنیا رفت، که جانشینی برای او دیده نشد و مردم فرزند آشکاری برای او نمی‌شناختند؛ پس برادرش جعفر و مادرش میراث او را تقسیم کردند.»[2]

در پاسخ می‌گوییم: سخن این دو (دیده نشدن فرزند برای [امام] حسن عسکری (علیه‌السّلام) دلیل بر نداشتن فرزند است)، نه‌تنها ردی بر نظریه شیعه نیست، بلکه با مدّعای شیعه مبنی بر غیبت آن حضرت، سازگار و تاییدی بر آن است؛ چرا که دیده نشدن، همان غیبت است و دیده نشدن، دلیل بر نبودن نیست؛ چنان‌که گفته‌اند: «عدم الوجدان لا یدلّ علی عدم الوجود». پس نیافتن و ندیدن مردم ـ آن‌گونه که شبهه‌گران گفته‌اند ـ دلیل بر وجود نداشتن و عدم ولادت حضرت مهدی نیست. شیخ صدوق در این‌باره سخن منطقی و زیبایی دارد: «شهادتی که مورد قبول واقع می‌گردد، شهادت مثبتین است (سخن مدعیان وجود مهدی بر سخن منکران مقدم است، یعنی سخن کسانی‌که می‌گویند حضرت مهدی متولد شده و دیده شده، بر سخن کسانی‌که می‌گویند ندیده‌ایم، اولویت دارد)، حتی اگر منکران در اکثریت باشند.»[3]

پی‌نوشت:

[1]. «إذ بعد وفاة الحسن ـ امامهم الحادی عشر ـ سنة 260 لم یر له خلف و لم یعرف له ولد ظاهر فاقتسم ما ظهر من میراثه أخوه جعفر و امّه کما تعترف بذلک کتب الشّیعة نفسها و بسبب ذلک اضطرب أمر الشِعة و تفرّق جمعهم لأنّهم أصبحوا بلا إمام و لا دین عندهم بدون إمام لأنّه هو الحجّة علی أهل الأرض... .» اصول المذهب الشیعة الاثنا عشریة، دار الرضا، الجیزة، ج 2، ص 1004.
[2]. «مات الحسن العسکری بدون خلف و لا عقب، کما نصّ علی ذلک النّوبختیّ حیث قال: «توفّی و لم یر له أثر، و لم یعرف له ولد ظاهر، فاقتسم میراثه أخوه جعفر و امّه.» الشیعة و التشیع، احسان الهی ظهیر (معاصر)، ص 261.
[3]. «الشهادة الّتی یجب قبولها هی الشهادة المثبت لا شهادة النّافی و إن کان عدد النّافین أکثر من عدد المثبتین.» کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، جامعة المدرسین، قم، ص 80.

برچسب‌ها: 
بازنشر

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.