اعتقادات
از جمله شبهات اساسی وهّابیت در موضوع مهدویت شبههی «عدم امکان طول عمر آن حضرت» است؛ ابنتیمیه، بنیانگذار فرقهی ضالّهی وهّابیت در شبههای گوید: عمر طولانی و بیش از معمول، آن هم بیش از هزار سال در امّت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) موضوعی است که دروغ بودن آن آشکار است که پاسخ میگوییم طولانی بودن عمر امکان عقلی دارد.
از جمله شبهات اساسی وهّابیت در موضوع مهدویت شبههی «عدم امکان طول عمر آن حضرت» است؛ ابنتیمیه، بنیانگذار فرقهی ضالّهی وهّابیت در شبههای گوید: عمر طولانی و بیش از معمول، آن هم بیش از هزار سال در امّت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) موضوعی است که دروغ بودن آن آشکار است. که پاسخ میگوییم طولانی بودن عمر امکان قرآنی دارد.
از جمله شبهات وهّابیت در موضوع مهدویت شبههی «عدم امکان طول عمر آن حضرت» است؛ ابنتیمیه، در این شبهه به روایتی از پیامبر استناد کرده: «پیامبر آخرین نماز عشای عمرش را با ما خواند، پس از سلام نماز، ایستاد و فرمود: امشب را به خاطر بسپارید؛ زیرا پس از گذشت 100 سال از این تاریخ، هیچیک از افراد موجود روی زمین، زنده نخواهند ماند.»
آرامش و امنیت در جامعه اسلامی، امری ضروری است و این امر وظیفه تمام مسلمانان است و معرفی صحیح دین اسلام به جهانیان، وظیفهی همهی مسلمین خصوصاً علما است که به درستی عمل نکردهاند ؛ برخی از علمای افراطی و مفتیان جاهل وهابی با برداشتهای غلطشان از آیات و روایات عرض و ناموس مسلمانان را به خطر انداخته و اسلام را دین شمشیر، و جنایت معرفی کردهاند و تکفیری بودن خود را نیز نمیپذیرند.
تکفیر زمانی بر افراد صدق میکند که به خداوند یکتا ایمان نداشته و اعتقاد به سنت پیامبر خاتم در او رسوخ نکرده باشد. اما محمد بن عبدالوهاب میگوید اعتقاد به خداوند قلبی و یا زبانی باشد به جهتی از جهات اگر افکار ما قبول نشود، مرتد و کافر است.
سردمدار وهابیت ابنتیمیه حرّانی مخالفت خود را با احادیث فضایل اهلبیت بیان کرده است که در این مقاله به برخی از آنها اشاره میکنیم و از خوانندگان گرامی به قوت استدلال و استحکام بیان ابن تیمیه که در این مقاله میآید، توجه کنند که وی چگونه بدون ارائه هرگونه دلیل و مدرک، به راحتی روایات وارده در کتابهای خودشان را انکار کرده است.
وهابیت وقتی که به روایتی در فضیلت اهلبیت در کتابهای مورد قبول خود میرسند که به وسیلهی دلایل قرآنی و روایی به خوبی قابل اثبات میباشد آن را جعلی میدانند از باب نمونه: محمد ناصر الدین البانی، از بزرگان وهابیت در زمان حاضر، ذیل همین حدیث میگوید: «حدیث «أصحابی کالنّجوم ...» صحیح نبوده و پوچ و واهی است.»
وهابیت خود را برتر از دیگران دانسته و با خود برتر بینی که ناشی از عدم فهم و درک درست واقعیت است، اموری را جزء مبانی اعتقادی خود قرار دادند. ایشان به عنوان نمونه صرف گفتن شهادتین: «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد انّ محمدا رسول الله» را برای ورود به اسلام کافی نمیدانند...
از جمله شبهات اساسی وهّابیت در موضوع مهدویت شبههی «عدم امکان طول عمر آن حضرت» است؛ ابنتیمیه، بنیانگذار فرقهی ضالّهی وهّابیت در شبههای میگوید: عمر طولانی و بیش از معمول، آن هم بیش از هزار سال در امّت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) موضوعی است که دروغ بودن آن آشکار است؛ در پاسخ میگوییم دجّال میتواند حضرت مهدی نمیتواند.
محمد سعید رمضان بوطی، یکی از علمای بزرگ دمشق در کتاب خود میگوید: اگر یک مسلمان خود را پیرو مذهبی معرفی کند که امروز به مذهب سلفیه خوانده میشود، بدون شک چنین شخصی بدعتگذار است.
اجماع علمای مسلمان بر این است که توسل و شفاعت جایز است، ولی با این وجود محمد بن عبدالوهاب ادعای اجماع کرده است که کسی که به پیامبر (صلی الله علیه و آله) متوسل شود کافر است!
در حالی که بیشتر بزرگان و علمای اهل سنت بر ولادت حضرت مهدی در سال 255 هجری و آغاز غیبتش در سال 260 هجری صراحت دارند، اما ابنتیمیه حرّانی، تئوریسین فکری وهّابیت میگوید: «محمد بن جریر طبری و دیگر علمای علم تاریخ و انساب گفتهاند: حسن بن علی عسکری (علیهما السّلام) فرزندی نداشته و اولادی هم از خود باقی نگذارده است.»
از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابنتیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظر مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند.
با صرف نظر از هر دین و مذهب، سنّت عزاداری بر مرگ عزیزان، علاوه بر فطری بودن، خدادادی است که در قرآن کریم و سنّت نبوی نیز ریشه داشته و بر همین اساس سیره صحابه و دیگر مسلمانان نیز بر آن استوار بوده است؛ نکته درخور توجه این است که امثال ابنتیمیه و پیروان او به عزاداری شیعیان مخصوصا عزاداری برای اهلبیت (علیهم السّلام) خرده گرفته و آن را بدعت میدانند.