کافر خواندن مسلمانان توسط مفتیان معاصر وهابی

  • 1397/01/07 - 18:32
آرامش و امنیت در جامعه اسلامی، امری ضروری است و این امر وظیفه تمام مسلمانان است و معرفی صحیح دین اسلام به جهانیان، وظیفه‌ی همه‌ی مسلمین خصوصاً علما است که به درستی عمل نکرده‌اند ؛ برخی از علمای افراطی و مفتیان جاهل وهابی با برداشت‌های غلطشان از آیات و روایات عرض و ناموس مسلمانان را به خطر انداخته و اسلام را دین شمشیر، و جنایت معرفی کرده‌اند و تکفیری بودن خود را نیز نمی‌پذیرند.

.

در جامعه اسلامی امری که ضروری است، ایجاد آرامش و امنیت است و این امر وظیفه تمام مسلمانان است، و از طرف دیگر معرفی صحیح دین اسلام به تمام مردم جهان، وظیفه‌ی همه‌ی مسلمین، خصوصاً علما و دانشمندان است که البته تا امروز علمای راستین تمام فرق و مذاهب اسلامی به درستی و با دیده‌ی انصاف به این تکلیف همه جامعه‌ی عمل پوشانیده‌اند و تلاش‌های گسترده‌ای انجام داده‌اند، اما با این حال برخی از علمای افراطی و مفتی‌های خشک و جاهل بعضی از فرقه‎های نوظهوری مانند فرقه‌ی ضاله‌ی وهابیت با برداشت‌های غلط خود از آیات و روایات نبوی، آبروی اسلام و مسلمانان را به خطر انداخته و دین سراسر مهر و محبت اسلام را دین زور و شمشیر، انفجار و خونریزی، قتل و غارت معرفی کرده‌اند و شگفت‌آور این‌که وقتی به فتاوا و ... آنان اشکال و اعتراض مستدل می‌شود، اتهام تکفیری بودن را نمی‌پذیرند و این مفتی‌های افراطی وهابی با تحریف و تزویر، خود را مبرّای از این‌گونه فتاوا دانسته و طرفدار بشریت نشان داده و صدور هر نوع فتوایی را ردّ می‌کنند.
در این نوشتار مختصر لیستی از فتواهای ریز و درشت جریان‌های تکفیری وهابی در عصر حاضر را مرور می‌کنیم که صادر شد و پیروان آنان با عمل به همین فتاوا، هم‌کیشان مسلمان را کشته و مال و نوامیس آن‌ها مورد تجاوز قرار گرفت. این فتاواها توسط این افراد صادر شد:
اول: عبدالرحمن بن حسن آل شیخ از نوادگان محمد بن عبدالوهاب است که درباره‌ی اشاعره و معتزله می‌گوید، اینان چون صفات خدا را انکار می‌کنند و آن را به تاویل می‌برند کافرند: «فاذا کان المشرکین جحدوا اسماء من اسمائه تعالی، و هو من الاسماء التی دلت علی کماله سبحانه و بحمده، فجحود معنی هذا الاسم و نحوه من الاسماء یکون کذلک، فان جهم بن صفوان و من تبعه یزعمون انّها لاتدل علی صفه...[1] ... زمانی‌که مشرکان اسمی از اسمای خدا را انکار کردند، انکار معنای این اسم و مانند آن نیز هم‌چنین است چون جهم بن صفوان و پیروان او گمان کرده‌اند که این اسم بر صفتی که قائم به ذات خداوند باشد، دلالت ندارد، گروه‌هایی از معتزله و اشاعره و غیر آن‌ها او را در این عقیده پیروی نمودند، از این رو بسیاری از اهل سنت آن‌ها را تکفیر کردند.»
دوم: عبدالعزیز بن باز مفتی اسبق وهابیون یکی از افراطیانی است که وقتی از او سؤال شد که بسیاری از مردم عوام در مخالفت‌های آشکار با توحید، گرفتار شده‌اند، حکم آنان چیست؟ آیا عذر جهل آن‌ها پذیرفته می‌شود؟ آیا ازدواج با آنان جایز است؟ آیا جایز است که وارد مکه شوند؟ او در پاسخ گفت: «... من عرف بدعاء الاموات و الاستغاثه بهم و النذر لهم، و نحو ذلک من انواع العباده فهو مشرک کافر لاتجوز مناکحته، و لادخوله المسجد الحرام و لامعاملته معامله المسلمین...[2] ... کسانی‌که به خواندن اموات، استغاثه و نذر برای آن‌ها و امثال این عبادت‌ها مشهور هستند، مشرک و کافرند. ازدواج با آنان جایز نیست و هم‌چنین جایز نیست که وارد مسجدالحرام شوند و معامله مسلمان با آن‌ها نمی‌شود بلکه واجب است با آن‌ها معامله کفار شود، تا این‌که توبه کنند.» در جای دیگر درباره‌ی شیعیان قطیف عربستان و ایران که از او سؤال شده بود، می‌گوید: «الرافضه الغلاه فی علی-رضی الله عنه- و من یسبون الصحابه کفار کرافضه ایران و اهل القطیف...[3] رافضان در حق علی (علیه‌السلام) غلو می‌کنند و به صحابه فحش می‌دهند کافرند همانند رافضی‌های ایران و قطیف.»
سوم: ابن عثیمین یکی دیگر از این مفتیان افراطی دیگر وهابی که توسل به مردگان را شرک می‌داند، او تصریح کرده که توسل به زنده و مرده، شرک اکبر است و در پاسخ به سؤالی درباره‌ی خواندن مخلوقات می‌گوید: «... الدعا ینقسم الی ثلاثه اقسام: الاول: جائز... الثانی: ان تدعو مخلوقاً مطلقا... الثالث: ان تدعو مخلوقاً لایجیب بالوسائل.. فهذا شرک اکبر...[4] خواندن و طلب کردن سه قسم است، اول: طلب کردن جایز است و آن در جایی است که از مخلوقی چیزی بخواهی که می‌تواند آن را درک کند با امور حسی و مشخص و پیامبر درباه‌ی حق مسلمان بر برادر مسلمان فرمود: اگر برادر مسلمان تو را خواند، اجابت کن... دوم: این‌که مخلوقی را به صورت مطلق بخوانی، زنده باشد یا مرده، در اموری که کسی غیر از خدا قدرت برانجام آن را نداشته باشد، این شرک اکبر است، چون این از کارهای خداست و بشر ناتوان است... سوم: این‌که مخلوقی را بخوانی که با وسایل حسی جواب ندهد، مثل خواندن مردگان، این کار نیز شرک اکبر است، چون میت نمی‌تواند اجابت کند...»
چهارم: ملا عبدالرحمن سربازی از مولوی سهانپوری عالم مشهور شبه قاره‌ی هند نقل می‌کند که: «علمای نجدی و پیروان آن‌ها به کسی‌که کلمه –سیدنا- می‌گفت، مشرک و مبتدع می‌گفتند.»[5]

پی‌نوشت:

[1]. فتح المجید کتاب شرح التوحید، عبدالرحمن بن حسن آل شیخ، دارالبیان، بیروت، لبنان،(1402ق)،ص480.
[2]. تحفه الاخوان باجوبه مهمه تتعلق بارکان الاسلام، بن باز، وزاره الشئون الاسلامیه و الاوقاف و الالدعوه و الارشاد، عربستان، (1423ق)، ص37-39.
[3]. مسائل الامام بن باز، المجموعه الاولی، بن باز، دارالتدمریه، ریاض، (1428ق)، عربستان، ص48.
[4]. مجموعه فتاوی و رسائل، ابن عثیمین، دارالوطن، ریاض، عربستان، (1413ق)، ج2 ص159-160.
[5]. عقائد اهل سنت و جماعت در ردّ وهابیت و بدعت، خلیل احمد سهانپوری، مدیر مدرسه عربیه اسلامیه چابهار، شرکت چاپ و انتشارات علمی زمستان، سیستان و بلوچستان، ایران، (1370ش)، مقدمه کتاب، ص5.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.