تلاش ابنتیمیه بر انکار ولادت
در حالیکه بیشتر بزرگان و علمای اهل سنت بر ولادت حضرت مهدی در سال 255 هجری و آغاز غیبتش در سال 260 هجری صراحت دارند، اما ابنتیمیه حرّانی، تئوریسین فکری وهّابیت میگوید: «محمد بن جریر طبری و دیگر علمای علم تاریخ و انساب گفتهاند: حسن بن علی عسکری (علیهماالسّلام) فرزندی نداشته و اولادی هم از خود باقی نگذارده، امّا امامیه (شیعیان) میپندارند که او فرزند داشته و مدعیند او در خردسالی داخل سرداب سامرا شده و در آنجا غیب گردیده است... .»[1] که در بررسی دقیق کتاب تاریخ طبری میبینیم تنها یکبار کلمه «العسکری» درباره «ابراهیم بن مهران النصرانی العسکری» آمده که به خوبی روشن است، ابراهیم بن مهران النصرانی العسکری هیچ ارتباطی با امام حسن عسکری ندارد.
در این میان برخی از هواداران ابنتیمیه که متوجه این رسوایی و دروغگویی ابنتیمیه شدهاند، برای رفع و رجوع این دروغ گفتهاند: این جمله در کتاب «صلة التاریخ الطبری (تکمله تاریخ طبری)» اثر عریب بن سعد قرطبی آمده؛ در حالیکه این مطلب، در این کتاب نیز نیامده و او نیز مطلب دیگری را با مطلب مورد نظر ابنتیمیه اشتباه گرفته و گفته: این «حسن» همان امام حسن عسکری (علیهالسّلام) است؛ در حالیکه منظور حسن بن علی بن موسی الرضا (علیهالسّلام) است. چرا که آنچه در کتاب «صلة التاریخ طبری» آمده از این قرار است که در زمان مقتدر عباسی، مردی نزد مقتدر آمده، میگوید: کار مهمی با مقتدر دارم و اگر این خبر را زود به او نرسانم، اتفاق ناگواری خواهد افتاد، از او میپرسند: تو کیستی؟ میگوید: من محمد بن حسن بن علی بن موسی بن جعفر الرضا، یعنی نوهی امام رضا هستم. مقتدر دستور میدهد تا افرادی از آل ابوطالب را بیاورند، تا آنها ادعای او را تایید کنند که با آمدن آنان معلوم شد، این شخص نوهی امام رضا (علیه السّلام) نبوده، بلکه فرزند ضبعی بوده است. پدرش را حاضر میکنند و این شخص رسوا شده، به پای مقتدر میافتد. مقتدر میگوید: چون این شخص دروغ گفته، باید شدیدترین مجازات را تحمل کند. اینجاست که ابنطومار میگوید: «لم یعقّب الحسن» فرزند امام رضا که جناب حسن است، اصلاً فرزندی نداشته است. یعنی امام رضا از فرزندش حسن، نوهای نداشته است.[2] در نتیجه، بحث سر حسن بن علی بن موسی الرضا (علیهماالسّلام) است، نه حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی الرضا (علیهمالسّلام) و ارتباطی با امام حسن عسکری (علیهالسّلام) ندارد، و پاسخ دیگر اینکه نویسنده کتاب «صلة التاریخ طبری» مجهول بودن است.
پینوشت:
[1]. «قد ذکر محمّد بن جریر الطبریّ و غیرهما من أهل العلم بالأنساب و التواریخ أنّ الحسن بن علیّ العسکری لم یکن له نسل و لا عقب والامامیّة الّذین یزعمون أنّه کان له ولد یدّعون أنّه دخل السّرداب بسامرا و هو صغیر... .» منهاج السنة النبویة، ابنتیمیه، مؤسسة قرطبة، مصر، ج 4، ص 87. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. «جاء رجل حسن البزّة طیّب الرّائحة إلی باب غریب خال مقتدر... فاستأذن للدّخول فمنعه البوّاب... قال أنا رجل من ولد علیّ بن أبی طالب و عندی نصیحة للخلیفة لا یسعنی أن یسمعها غیره و هی من المهمّ الّذی إن تأخّر وصولی إلیه حدث أمر عظیم... و أمر عظیم... و أمر المقتدر أن یحضر إبن طومار نقیب الطّالبیبن و مشایخ آل أبی طالب فیسمعون منه و یفهمون أمره... فسأله إبن طومار عن نسبته فزعم أنّه محمّد بن الحسن بن علیّ بن موسی بن جعفر الرّضا و أنّه قدم من البادیة فقال له إبن طومار لم یعقّب الحسن و کان قوم یقولون إنّه أعقب و قوم قالوا لم یعقّب... .» صلة تاریخ طبری، عریب بن سعدالقرطبی مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ص 34.
افزودن نظر جدید