.
گریه بدعت نیست و در سیرهی پیامبران موارد بسیاری نقل شده است و منابع مختلفی آوردهاند. مثل ماجرای شنیدن خبر شهادت زید بن حارثه در جنگ موته که پیامبر وارد خانهی زید شد، دختر او پس از آنکه حضرت را مشاهده میکند، گریه کرده، رسول خدا(ص) هم همراه او میگریند و وقتی علت گریه سوال میشود، میفرمایند: علاقه و محبت دوست به دوست.
عدهای از اصحاب پیامبر(ص) و علماء اهل سنت، لمس و یا بوسیدن قبر پیامبر(ص) را جایز دانستهاند. پس لمس و بوسیدن به شخص پیامبر و لباس وی به طریق اولی امر مجاز در اسلام و از دید بزرگانی است که خود اهل سنت، ایشان را بهعنوان الگو میدانند. بسیاری از بزرگان اهل سنت در کتابهای فقهی به این مسئله پرداخته و این امر را مسلم میدانستهاند.
عالم وهابی میگوید: «شیعیان با سجده بر تربت کربلا به یاد امام حسین (علیه السلام) میافتند و مشرک میشوند» میگوییم پس شما از ما مشرکترید؛ چون در سلام نماز به یاد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و عباد صالح خدا و در سوره حمد به یاد کسانی که نعمت داده شده و همچنین کسانی که مغضوب واقع شدهاند میافتید و مشرک میشوید.
خداوند در قرآن تصریح کرده است، که بعثت نبی، و نزول قرآن در بین اعراب، بهخاطر لجاجت و تعصب آنهاست، نه بهخاطر هوش و ذکاوت آنها؛ زیرا به تصریح خداوند در این آیه، اگر قرآن و پیغمبر (صلی الله علیه و آله) بر قوم دیگری غیر از عرب فرستاده میشد، اعراب حاضر به تبعیت و دینداری نمیشدند، و در جهالت چند هزار سالهی خویش باقی میماندند. اما خداوند با این راهبرد، اعراب و غیر اعراب را به دین الهی دعوت کرد و همه را بر سر سفره الهی نشاند.
یکی از مستحبات روز غدیر اینست که شیعیان علی(علیه السلام) وقتی یکدیگر را ملاقات میکنند، خداوند را برای نعمت پذیرش ولایت امیرالمومنین سپاس می گویند و این جمله را تکرار میکنند: «حمد و سپاس مخصوص خداوندیست که قرار داد ما را از پیروی کنندگان ولایت امیر المومنین و ائمه (علیهم السلام).» این شادباش گفتنها، در آن واقعه نیز صورت پذیرفت
در فرهنگ اسلام، بین «سبّ» و «لعن» تفاوت است. قرآن در 41 آیه، از آیات الهی ظالمین را لعن کرده است. پیامبر اسلام (ص) و صحابه نیز افراد زیادی را لعن کردهاند، و اهل بیت نیز لعن را جایز دانسته و ظالمین را لعن کردهاند. چنانچه لعن به ظالمین و قاتلین امام حسین(ع) در زیارت عاشورا نمایان است؛ ولی سبّ، را هرگز جایز نمیدانند.
یكی از شبهات مسيحيان بر قرآن اين است كه: «بخش مكى قرآن خالى از تشريع و احكام است، درحالیکه بخش مدنى مملو از قوانين و احكام است و اين امر دليل بر آن است كه محمد بهتبع تأثيرى كه از محيط زندگانى خويش مىپذيرفت قرآن را تأليف و تدوين مىكرده است.» لیکن اگر اين ادعا صحيح بود، مىبايست تأثير يهوديان و مسيحيان مدينه بر عربهايى كه در اين شهر با آنها زندگى مىكردند، ازجمله پيامبر و ائمه اطهار (عليهمالسلام) آشكار مىبود، درحالیکه چنين نبود.
وهابیان برای اثبات ادعای خود در متهم ساختن شیعه به اعتقاد به تحریف قرآن، به حدیث امام صادق (ع) مبنی بر آوردن کتاب جدید توسط امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) استناد میکنند، در حالی که این حدیث تنها میگوید امام زمان کتابی جدید با خود دارد، اما هرگز در حدیث، کلامی از قرآن به میان نیامده تا ثابت کند که آن کتاب یعنی قرآنی جدید.
سخن به حق و شنیدنی عالم سنی نسبت به ائمه اطهار (علیهم السلام) حقیقتی که قابل کتمان نیست، مقام شامخ اهلبیت برای همگان مثل روز روشن است، ذهبی در مورد امام سجاد و امام باقر (علیهما السلام) میگوید: «امام سجاد عظیم الشأن است و از علمای سادات، و برای امامت صلاحیت دارد، امام باقر بزرگ، امام و فقیه است و برای خلافت صلاحیت دارد.»
توسل جستن به پیامبر (ص) پس از وفات ایشان، توسط وهابیت امری شرک آلود خوانده شده است و کسیکه آن را انجام دهد، مشرک میدانند. در پاسخ میگوییم: این مساله از مسائلی است که تقریباً تمامی مسلمانان از ابتدای اسلام تا زمان پیدایش تفکرات اشخاصی چون ابن تیمیه و بهدنبال آن وهابیان، بر جایز بودن و حتی پسندیده بودن آن اعتقاد داشتند.
وهابیت انجام قربانی را در زیارتگاهها و مقابر حرام میدانند. به این دلیل که این اعمال مشرکانه است. اما وقتی معلوم شده که عمل مسلمانان برای خداوند است نه غیرخدا و فقط قربانی و ثواب آن را به اولیاء الهی تقدیم میکنند، انجام این عمل در زیارتگاهها اشکالی ندارد و حتی ذبح در زیارتگاه به دلیل احساس نزدیکی با ولی الهی ارجحیت دارد
یکی از شبهات مهم وهابیت درباره ذبح و قربانی و اهداء ثواب آن به اولیاء الهی است. ایشان با مبانی سطحی خود مسلمانان را به کفر متهم میکنند. در حالی که هیچ مسلمانی قصد غیر خداوند و تواضع و تقرب به غیر خداوند را در انجام عمل ذبح ندارد و تنها عمل را به نیت اهداء به اموات و بزرگان انجام میدهد. وهابیت باید در نظراتش تامل کند.
كشيش ساسان توسلی ادعا میکند كه: «قسمت زيادی از قرآن قبل از جمعآوری از بين رفته است.» اما حضرت آیتالله خويی (رحمتالله عليه) در كتاب البيان، بيش از شش دليل قطعی بيان میکند و ثابت میکند كه جمع قرآن بهطور حتم در زمان پيامبر اكرم (صليالله عليه و آله) انجامشده است و آن حضرت (كه عقل كامل است) چنين امر مهم و خطيری را به زمان آينده موكول نكرده است.
عکرمه، کسی است که قائل به جسمانیت خداوند متعال است. احمد بن حنبل (متوفای 241 قمری) از عکرمه نقل میکند: «خداوند متعال با دست خود چیزی را لمس نکرد، مگر در سه مورد: یک: آدم را با دست خود خلق کرد. دو: بهشت را با دست خود غرس نمود. سه: تورات را با دست خود نوشت.»