بهائیت وشیخیه

10/18/1396 - 07:53

پیشوایان بهائی، بسیاری از آثار خود را به زبان عربی (آن هم برای مردم ایران زمین) نگاشته‌اند! اما از این عجیب‌تر اینست که تشکیلات بهائیت، اجازه‌ی ترجمه‌ی همین آثار عربی را نیز نمی‌دهد! در نتیجه آیا جز اینست که با ترجمه‌ی کتابی چون «اقدس» و مطالعه‌ی آن توسط بهائیان؛ پیروان بهائیت به سُستی و غیرالهی بودن اساس بهائیت پی خواهند برد؟!

10/18/1396 - 07:26

حسینعلی نوری پیامبرخوانده‌ی بهائیان در کتاب ایقان خود، صراحتاً با قِشر علمای دینی و روحانیون مخالفت ورزیده و آنان را عامل گمراهی بشریت در طول تاریخ معرفی می‌کند. این در حالیست که وی در کتاب اقدس خود، از علمای مسلکش به نیکی یاد و آنان را ملاک تشخیص میان حق و باطل و عامل نجات بشریت معرفی کرده است!

10/17/1396 - 00:20

مدعی پیامبر بهائیت در توجیه عجز خود، به انکار معجزات حضرت موسی (علیه السلام) نیز پرداخته و آیات قرآنی را که معجزات وی را شرح می‌دهد، تأویل کرده است. این در حالیست که وی در جای دیگر صراحتاً از تأویل نصوص الهی منع کرده؛ بعلاوه آن‌که تأویل سُست، خلاف ظاهر و بی‌سابقه‌ی او، به هیچ‌وجه نمی‌تواند عجز وی را توجیه کند.

10/16/1396 - 05:30

مبلّغان بهائی مدعی‌اند با توجه به مقتضیات هر زمان، لازم است دینی جدید بیاید. در پاسخ می‌گوییم یکی از علّت‌های تجدید رسالت، تحریف‌هایی بود که در آموزه‌ها و کتاب مقدس پیامبران پیشین صورت می‌گرفت، که اسلام و قرآن از آن‌ها مصون هستند. بعلاوه در اسلام یک سلسله اصول کلی تعیین شده که جزئیات آن بر اساس نیازمندی‌های هر عصر تعیین می‌شود.

10/16/1396 - 04:28

اعتقاد اجمالی به معاد و رستاخیز، از جمله مسائلی است که پیروان ادیان الهی را با یکدیگر مشترک ساخته است. اما فرقه‌ی بهائیت بر خلاف ادیان الهی، معاد موعود ادیان الهی را منکر شده و تفسیر بی‌سابقه‌ای از آن ارائه داده است. حال آن‌که مخالفت با این اصلِ مشترک همه‌ی ادیان الهی، در تعارض با ایمان به خداوند است.

10/16/1396 - 02:14

در الواح وصایای عبدالبهاء، دو رکن جدا نشدنی برای رهبری جامعه‌ی بهائیت، به نام‌های «بیت‌العدل و ولی‌امر» تعیین شده است. عبدالبهاء وظیفه‌ی بیت‌العدل را قانون‌گذاری در امور غیرمنصوص و وظیفه‌ی ولی‌امر را ریاست بر آن تعیین کرده است. اما اینک که تشکیلات بهائیت از وجود ولی‌امر تُهی است، بی‌تردید نهاد بیت‌العدل حیفا، مشروعیت ندارد.

10/16/1396 - 01:28

سرکرده‌ی بهائیان، در حالی تمامی آیات محکم قرآنی در خصوص وقوع و ویژگی‌های قیامت را مورد تأویل‌های بی‌پایه و اساس خود قرار داده که از هرگونه تأویل سخنان سر تا پا اشکال و متناقض خود، نهی کرده است! سرکردگان بهائی در عوض تأویل آیات صریح و روشن قرآن به معنایی خلاف ظاهر، خود پیرامون سرنوشت ابدی انسان، به چند جمله‌ی مُبهم اکتفا کرده‌اند.

10/16/1396 - 00:53

دفتر جامعه‌ی جهانی بهائی با ارسال پیامی مدعی شد: واکنش بهائیان در مقابل ظلم، نه قبول خواسته‌های سرکوب‌گران بوده است و نه پیروی از خوی و روش آنان. اما این ادعا در حالی مطرح می‌شود که نه تنها بهائیان و پیشوایان‌شان در مقابل ظالمین کُرنش کرده‌اند، بلکه حتی در مقابل کسانی که در برابر متجاوزین ایستادگی کرده‌اند نیز، موضع‌گیری داشته‌اند.

10/14/1396 - 13:52

شوقی افندی به عنوان اولین ولی امر بهائیان، یکی از پایه‌های نظام رهبری بهائیتِ پس از خود را مقام موروثی ولایت امری معرفی می‌کند. اما ترسیم چنین نظام رهبری برای بهائیان، با عقیم ماندن شوقی افندی، هیچ‌گاه محقق نشد و پیش‌گویی غلطِ پیشوایان بهائی را، سندِ رسوایی دیگری بر غیرالهی بودن اساس بهائیت نمایان ساخت.

10/10/1396 - 23:23

محقق آمریکایی «آبراهم ويليامز جكسن»، در جریان سفر خود به ایران، رویکرد و مواضعی که بی‌ارتباط با حکومت آمریکا نیست، در خصوص جریان بابیت و بهائیت در ایران، اتخاذ می‌کند. چرا که وی با اطلاع از دستورهای غیرانسانی جناب باب، که به خشونت و برادرکُشی گسترده‌ای در سراسر ایران انجامید، وی را مُصلح و معلّم اخلاق می‌نامد!

10/10/1396 - 23:13

پیامبرخوانده‌ی بهائیان در توجیه ناتوانی خود از توان پاسخ به درخواست معجزه‌ی مردم، اساساً حجیت معجزه را منکر می‌شود و تنها کلمات انبیاء را بزرگ‌ترین نشانه‌ی مظهریت آنان معرفی می‌کند. این در حالیست که وی از یک‌سو حجیت عامه‌ی کلام الهی را منکر شده و آن را قابل تأویل می‌داند و از سویی دیگر دلیلیت معجزه را منکر می‌شود!

10/10/1396 - 22:29

یک کانال تشکیلات بهائی، مطلبی با عنوان پیام شوقی افندی در خصوص زلزله‌زدگان (گرگان) انتشار داد. در این پیام که نوعی کُددهی به بهائیان می‌باشد، آمده است که به کمک آسیب‌دیدگان شتافته و به تبلیغ بهائیت اشتغال یابید. گویا بهائیت برنامه دارد تا با سوءاستفاده از آلام مردم و در نقاب کمک، به تبلیغ فرقه‌ی ضالّه‌ی خود اشتغال یابد.

10/10/1396 - 12:04

بهائیان استقامت و شهرت را به عنوان دلیلی بر حقانیت خود معرفی می‌کنند. این ادعا در حالیست که استقامت و شهرت پیشوایان بهائی را نمی‌توان پذیرفت (چرا که بهائیت در دو قرن فعالیت تنها 7 میلیون جمعیت دارد و پیشوایان این فرقه عملا خود را تکذیب کرده‌اند) و بر فرض پذیرش لازم می‌آید پیامبرانی چون حضرت موسی (علیه السلام) تکذیب گردند.

10/04/1396 - 23:11

پیشوایان بهائی که به دلیل عدم حقانیت‌شان، قادر به پاسخ درخواست معجزه‌ی مردم نبودند، روی به انکار دلیلیت معجزه آورده و آن را مخالف عقل پنداشتند. این در حالیست که فطرت انسانی اقتضا دارد، شخص مدعی نبوت، توان ارائه‌ی دلیلی بر اثبات حقانیت خود داشته باشد تا از این طریق، مدعیان دروغین از فرستادگان الهی، تمییز داده شوند.

صفحه‌ها