نصیحتپذیری در بهائیت؟!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در یکی از کانالهای تبلیغی تشکیلات بهائیت، مطلبی در خصوص توصیهی پیامبرخواندهی بهائیان به نصیحتپذیری پیروان، انتشار یافت. همچنان که در این نقل قول آمده است: «لاتَعتَرِض عَلیٰ مَن یُذکِّرُک و لاتَضجَر مَن یَعِظُکَ و لاتعقَّب العطاء بالأذیّ؛ (معنی:) بر کسی که تو را تذّکری دهد اعتراض مکن، و کسی که تو را پندی دهد دلتنگ و اندوهگین مساز و عطا را با اذیت پاسخ مگو».[1]
با توجه به این توصیهی پیشوای بهائیان، حال فرض کنیم شخصی مسلمان بخواهد یکی از پیروان فرقهی بهائیت را با استدلال به کتاب خدا نصیحت کند؛ نتیجه چیست؟! پاسخ پیامبرخواندهی بهائیان را در این خصوص میخوانیم: «جمیع اَحباء الله لازم است که از هر نفسی که رائحه بغضاً از جمال عِزِّ أبهی ادراک نمایند، از او احتراز جویند؛ اگر چه به کُلّ آیات ناطق و به کُلّ کتُب تمسک جوید...، چه که نَفَسِشان مثل سَمّ سرایت کننده است».[2]
آری؛ این دو رویی پیشوای بهائیان، آدمی را به تعجب وا میدارد! وی از یک سوی فرمان به نصیحتپذیری میدهد و از سویی دیگر، حتی نَفَس نصیحتکنندگان را سَمّی توصیف میکند! جالب اینجاست که میگوید، حتی اگر به تمام کتابهای آسمانی نیز استدلال کرده بود، باز هم از وی دوری نمای! آیا به راستی معنی تحری حقیقت و مفهوم نصیحتپذیری در بهائیت، چنین است؟!
پینوشت:
[1]. حسینعلی نوری، اقتدارات و چند لوح دیگر، نسخهی الکترونیکی، ص 202.
[2]. اشراق خاوری، گنجینهی حدود و احکام، بیجا: موسسهی ملی مطبوعات امری، بیتا، باب 70، ص 450. (این جمله را عبدالبهاء از طرف بهاءالله نقل قول نموده است).
افزودن نظر جدید