وهابیت
البانی محدث بزرگ وهابی در رابطه با اصلاح صورت زنان میگوید: زمانی که بر صورت زن ریش بروید، جایز نیست، آن را بتراشد یا از بین ببرد، زیرا خداوند هر چیزی را به نیکویی آفریده است و اگر بر صورت زن مو روییده، این نیز یک نوع زیبایی است، و در صورتی که آن زن موها را زایل کند، موجبات لعنت خداوند را فراهم کرده است.
روزی رسول خدا (ص) فرمود: «خدایا کشور شام را برای ما مبارک گردان! خدایا کشور یمن را نیز برای ما مبارک گردان! صحابه گفتند: یا رسول الله، برای سرزمین نجد نیز دعا بفرمایید، تا مبارک شود. حضرت وقتی اصرار صحابه را شنید، فرمود: در این سرزمین آشوبها و فتنهها رخ خواهد داد و شاخ شیطان از این سرزمین بیرون خواهد آمد!
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: تا زمانی با مردم بجنگید که «لا اله الا الله» را بر زبان جاری کنند و زمانی که شهادتین را گفتند، دیگر خون و مالشان محترم است و تعدی بر آن حرام است. اما محمد بن عبدالوهاب میگوید: مراد از شهادت به وحدانیت خداوند، شهادت زبانی نیست و با شهادت زبانی، مال و خون کسی حرام نمیشود.
در میان عالمان اهل سنت، معدود عالمنماهایی یافت میشدند که حقیقت مسلّم «مهدویت» را انکار میکردند؛ در عصر حاضر نیز برخی از روشنفکران به تبع آنان، حقیقت مهدویت و خروج مهدی موعود در آخرالزمان را انکار میکنند. اما البانی عالم متعصب وهابی، احادیث مهدویت را غیر قابل انکار دانسته و منکرین مهدویت را بسانِ منکران الوهیت خدا میداند.
مضاوی الرشید، فعال سیاسی و از شاهزادگان سعودی است. وی در علت عدم مقبولیت علمای سعودی مینویسد: «روحانیون دینی سعودی تنها با ثروت نفت است که در خارج، شأن و جایگاهی پیدا میکنند. زیرا گفتمان وهابی نتوانسته با مسائل فکری و سیاسی فکری که ذهن متفکران و فعالان مسلمان را در سراسر قرن بیستم اشغال کرده بود، درگیر شود.»
ابن بشر مورخ سعودی با افتخار جنایات وهابیت را چنین تعریف میکند: «هنگامیکه سعود بن عبدالعزیز به شهر زبیر رسید، همه آن منطقه را ویران کردند و افراد بسیار زیادی را کشتند. بعد از آن به سوی زبیر حرکت کرده و شهر زبیر را محاصره کردند. تمام مراقد و قبور را از جمله مرقد «حسن بصری» و «طلحه» را با خاک یکسان کردند، و هیچ اثری باقی نماند.
دکتر عصام العماد مستبصر شیعه شده میگوید: «هنگامیکه ما در مدارس وهابیت در عربستان بودیم، همیشه میگفتند، که محمد فرزند عبدالله برانگیخته شد، در حالیکه همهی جزیره العرب مشرک بودند و محمد فرزند عبدالوهاب نیز در حالی ظهور کرد، که مردم جزیره العرب مشرک بودند. همیشه و در همهی مسائل این دو را با هم مقایسه میکردند.»
وهابیت با زیرکی خاصی در صددند که همه اهل سنت را با خود همراه کنند و به همین جهت از الفاظی استفاده میکنند که خوشایند دیگران است. مثلا در کتابهایشان نام اهل سنت و الجماعه را بر خود مینهند، تا از این طریق بگویند ما اهل سنت هستیم، این در حالی است که وهابیت غیر از خودشان را مسلمان نمیدانند، بلکه همه را مشرک و کافر خطاب میکنند.
معمولا سرسلسله و پیشوای هر نهضت و جریانی را فردی متفکر و باسواد برعهده دارد. شخصی که دارای ایئدولوژی مشخص و معینی باشد، اما در مورد پیشوای وهابیت این چنین نیست، بلکه محمد بن عبدالوهاب نه علم کافی دارد و نه تفکری که بتواند نهضت را اداره کند و به همین جهت است که وهابیت از عقاید ابن تیمیه و ابن قیم جوزیه استفاده میکنند.
در تاریخ آمده است که وهابیان همانند سیل ویرانگر وارد شهر طائف شدند، آنان در کوچه و بازار میگشتند و به زور وارد خانهها میشدند. اموال را غارت میکردند و اهل خانه را میکشتند و جان و مال مسلمین را برخود حلال میدانستند. آنان حتی مفتی شافعی مذهبان و پسران شیخ عبدالقادر الشیبی از خادمان کعبه را نیز کشتند.
نامه پادشاهان عربی در حمایت از اسرائیل خطاب به معترضین فلسطینی: به فرزندان عرب ما در فلسطین! اوضاع جاری فلسطین، ما را بهشدت ناراحت کرده و اکنون ما پادشاهان عرب، شما را برای جلوگیری از خونریزی بیشتر به آرامش دعوت میکنیم و به حسن نیت دولت دوست خود بریتانیا، و به قولی که در خصوص اجرای عدالت در فلسطین داده اعتماد و اطمینان داریم.
یکی از مصادیق تحریف، تغییر محتوایی و تغییر مفهومی یک معنی است. وقنی یک جریان فکری برای به دست آوردن اهداف مشخصی نتواند از سد شریعت بگذرد، دست به تغییر مفاهیم دینی زده و آنها را تحریف و به نفع خود معنی میکند. این دقیقا اتفاقی است که درباره موضوعات فقهی افتاده است. وهابیت در تحریف مبانی دینی، دست بلند و سابقه طولانی دارد.
آل سعود و وهابیت در ظاهر به طرفداری از فلسطینیان سخن میگویند، اما در عمل اینگونه نیست. سلطان عبدالعزیز جد اعلای آل سعود به نماینده انگلیس کبیر میگوید: من هزار بار اقرار و اعتراف میکنم که از نظر من، هیچ مانعی برای بخشیدن فلسطین به فقرای یهود، یا غیر آنان، بدانگونه که انگلیس صلاح میداند، وجود ندارد.
وهابیها معتقدند که توسل به اموات جایز نیست، زیرا اموات قادر به عملی نیستند و هیچگونه قدرتی بر نفع و ضرر خود ندارند، چه برسد به اینکه بخواهند حاجت دیگران را پاسخ گویند. این در حالی است که قرآن با اعتقاد وهابیت مخالف کرده و میفرماید: گمان مکنید کسانیکه کشته شدهاند، مرده هستند بلکه زنده و در نزد خداوند روزی میخورند.