معجونی که به زور به پیامبر خورانده شد
در روزهای پایانی عمر شریف پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) دارویی که مورد نهی ایشان بود توسط عایشه و حفصه به آن حضرت خورانده شد که حال ایشان را وخیمتر از قبل کرد به گونهای که پس از به هوش آمدن، خشم ایشان را بر انگیخت.
عایشه میگوید: در روزهای پایانی عمر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به زور در دهان آن حضرت دارویی ریختیم. حضرت با اشاره به ما فهماند که به من دوا نخورانید. ما گفتیم: این خودداری پیامبر به خاطر آن است که مریض از دارو بدش میآید و چون حضرت به هوش آمد، فرمود: آیا من شما را از این کار نهی نکردم؟ اکنون به جز عباس که شاهد ماجرا نبوده باید جلوی چشمان من به دهان همه آنان که در این خانه هستند از همان دوا ریخته شود.
صحیح بخاری، ج4، ص38، باب لدود، المکتبه السلفیه، قاهره.
Add new comment