دلجویی خداوند، غلوی دیگر در مورد ابوزرعه
ابن عساکر از ابوالعباس واعظ رازی نقل میکند: شخصی ابوزرعه را در خواب دید و از وضعیت وی جویا شد. وی در پاسخ گفت: در مقابل پروردگار ایستادم و به خداوند عرض کردم: من به خاطر حفظ دین تو دچار مشکلاتی شدم و از ناحیه مردم، مورد آزار و اذیت قرار گرفتم. خداوند فرمود: چرا بندگانم را به من واگذار نکردی و خودت پیش من نیامدی؟ «رئی ابوزرعه فی النوم، فقیل: ما فعل الله بک؟ قال: وفقنی بین یدیه، فقلت: یا رب! لقد أوذیت فیک. فقال: هلا ترکتَ خلقی علیّ.» ابن عساکر دمشقی، تاریخ دمشق کبیر، دار الفکر، ج38، ص37. لینک مقاله: https://www.adyannet.com/fa/news/28191
Add new comment