مراتب مراقبه
پس از بيان مراحل سهگانه مشارطه، مراقبه و محاسبه، اكنون مىخواهيم درباره خصوص مرحله «مراقبه» مقدارى بيشتر صحبت كنيم. در مرحله مراقبه مهمترين مسأله اين است كه سالك بر انجام واجبات و ترك محرّمات مراقبت نمايد تا ملكه تقوا برايش حاصل شود و در پرتو آن، انجام واجبات و ترك گناهان برايش به صورت عادت درآيد و اينگونه نباشد كه براى ترك هر گناهى نياز به تأمل و تصميمگيرى داشته باشد. براى طى سير عرفانى و مراحل سير و سلوك، اين مرتبه از مراقبه (انجام واجبات و ترك محرّمات) امرى حياتى و ضرورى است و هم در روايات و هم در كلمات بزرگان اخلاق و سير و سلوك تأكيد فراوانى بر آن شده است. انسان تا زمانى كه به گناه مبتلا باشد هر سعى و كوششى در راه عبادت خداوند چندان تأثيرى برايش در پى نخواهد داشت. گناه اعمال نيك انسان و آثار آن را از بين مىبرد و انجام عبادت و اعمال صالح به همراه ارتكاب معاصى، مانند جيب سوراخى است كه هرچه پول در آن بريزند از آن سوراخ بيرون مىريزد و در نهايت چيزى باقى نمىماند. گناهان و صفات رذيله گوهر ايمان را زايل و اعمال نيك را محو و نابود مىكنند. در اين باره در روايات اسلامى مطالب و مضامين فراوان و مختلفى وارد شده است. براى مثال، در مورد حسد مىخوانيم:
اِنَّ الْحَسَدَ يَأْكُلُ الاْيمانَ كَما تَأْكُلُ النّارُ الْحَطَبَ؛(1) همانا حسد ايمان را مى خورد (و از بين مى برد) همان گونه كه آتش هيزم را مى خورد (و نابود مى سازد).
و يا در مورد غيبت چنين وارد شده است:
مَنِ اغْتابَ امْرَأً مُسْلِماً بَطَلَ صَوْمُهُ وَ نَقَضَ وُضُوءُهُ؛(2) هر كس مسلمانى را غيبت كند روزه اش باطل خواهد شد و وضويش از بين خواهد رفت.
مَنِ اغْتابَ مُسْلِماً اَوْ مُسْلِمَةً لَمْ يُقْبَلْ لَهُ صَلاتُهُ وَلا صِيامُهُ اَرْبَعينَ يَوْماً وَلَيْلَةً؛(3) هر كس مرد يا زن مسلمانى را غيبت كند نماز و روزهاش تا چهل روز قبول نمىشود.
البته در مورد غيبت و برخى گناهان ديگر كه اين قبيل تعبيرات وارد شده كه عباداتش قبول نمىشود، بايد توجه داشت كه با آن عمل اسقاط تكليف مىشود و آن عبادت نياز به قضا ندارد؛ ولى مورد قبول واقع نمىشود و اثر و فايده مطلوب براى انسان نخواهد داشت. در هر صورت، رعايت تقوا و انجام واجبات و ترك محرّمات، شرط موفقيت در مراحل بعدى سير و سلوك نيز هست.
به هر حال پس از آنكه ملكه تقوا در اين حد حاصل شد نوبت به مرتبهاى بالاتر از مراتب مراقبه مىرسد. تاكنون مراقب انجام واجبات و ترك محرّمات بوديم؛ ولى در اين مرتبه سعى بر اين است كه از ارتكاب «مشتبهات» نيز پرهيز كنيم. مشتبهات كارهايى هستند كه انسان يقين به گناه بودن آنها ندارد، ولى شبهه گناه بودن در مورد آنها وجود دارد؛ براى مثال، پيش از ارتكاب يك كار دليلى بر گناه بودن آن در دست نداريم اما اين احتمال مىرود كه پس از ارتكاب متوجه شويم كارمان درست نبوده است. كسى كه به دنبال جلب رضايت صددرصد و اطاعت كامل خداوند است تلاش مىكند كه از اينگونه امور نيز اجتناب ورزد.
پس از اين دو مرحله (انجام واجبات و ترك محرّمات، و اجتناب از مشتبهات) مرحله بعد براى سالك اين است كه مقدارى از مستحبات را هم انجام دهد و برخى از مكروهات را نيز ترك كند.
البته باب مستحبات بسيار وسيع است و اگر انسان تمام شبانهروز را هم به انجام مستحبات مشغول باشد باز هم از عهده انجام همه آنها بر نمىآيد. علاوه بر آن، در شرايطى نظير آنچه كه امروزه در كشور اسلامىمان با آن روبرو هستيم، تكاليف واجبى كه بر عهده ما است به حدى است كه نوبت به مستحبات نمىرسد. با اين حال مستحباتى هم هستند كه مزاحمتى با كارهاى واجب ندارند و مىتوان در عين پرداختن به واجبات آنها را نيز انجام داد. براى مثال، خواندن نماز در اول وقت از بزرگترين مستحبات و عملى است كه بسيار مورد تأكيد قرار گرفته است و غالباً مزاحمتى با تكاليف واجب ندارد. خواندن نماز در اول وقت، زمانى بيش از خواندن آن در وسط يا آخر وقت نياز ندارد. از اين رو انسان مىتواند سعى كند كه نمازهاى واجبش را در اول وقت بخواند تا ضمن انجام واجب، به مستحبى بسيار مهم و پر فايده نيز عمل كرده باشد. نماز اول وقت در برخى روايات بالاترين و برترين اعمال دانسته شده است:
سَأَلَ مُعاوِيَةُ بْنُ وَهَب اَباعَبْدِالله(عليه السلام) عَنْ اَفْضَلِ ما يَتَقَرَّبُ بِهِ الْعِبادُ اِلى رَبّهِمْ فَقالَ ما اَعْلَمُ شَيْئاً بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ اَفْضَلَ مِنْ هذِهِ الصَّلوةِ اَلا تَرى اَنَّ الْعَبْدَ الصّالِحَ عيسَى بْنَ مَرْيَمَ قالَ «وَ اَوْصاني بِالصَّلوةِ» وَ سُئِلَ النَّبِي(صلى الله عليه وآله) عَنْ اَفْضلِ الاَْعْمالِ قالَ الصَّلوةُ لاَِوَّلِ وَقْتِها؛(4) معاوية بن وهب از امام صادق(عليه السلام) در مورد بالاترين چيزى كه بندگان به وسيله آن به پروردگارشان نزديك مى شوند سؤال كرد. امام صادق(عليه السلام) فرمود: من پس از معرفت خداوند چيزى را نمىشناسم كه بالاتر از همين نماز باشد. آيا نمىبينى كه بنده شايسته خداوند، عيسى بن مريم(عليه السلام) گفت: «و پروردگارم مرا به نماز سفارش كرده است»، و از پيامبر(صلى الله عليه وآله) در مورد برترين اعمال سؤال شد، آن حضرت فرمود: نماز اول وقت.
در همين باره يكى از بزرگان و اساتيد علم اخلاق فرموده است، اگر كسى تعهد كند كه نمازهاى واجبش را در اول وقت بخواند من ضمانت مىكنم كه به مقامات بسيار عالى در عرفان نايل شود.(5)
از ديگر مستحباتى كه وقت اضافى نمىخواهد حضور قلب در نماز است. اين مستحبى است كه اگر رعايت شود، در عين حال كه نياز به هيچ فرصتى علاوه بر خود نماز ندارد كيفيت آن را صد چندان مىكند.
مستحب بسيار مهم و تأثيرگذار ديگر كه آن نيز فرصت اضافهاى نمىطلبد، رعايت ادب در حضور پدر و مادر است. برخى از بزرگان تا پدر و مادرشان اجازه نمىدادند در حضور آنها نمىنشستند.
در هر صورت، غير از اينگونه مستحبات، مستحباتى هم هستند كه پرداختن به آنها فرصتى جداگانه و اختصاصى مىطلبد. بسيار مناسب است كه انسان با مربى و استاد اخلاقى با تجربه و آگاه و مورد اعتماد درباره انتخاب اينگونه مستحبات مشورت كند تا از ميان آنها آنچه را كه مناسب حال او است انجام دهد. نوافل يوميه، به خصوص نافله شب، تلاوت قرآن، دعاهاى مختلف صبح و شام و تعقيبات نماز، اذكار مختلف، به ويژه تسبيحات اربعه و ذكر شريف «لا اله الا الله» و امثال آنها، همه مستحباتى مهمّ و پر فايده هستند، ولى ممكن است به تناسب حال و وضعيت و شرايط افراد، برخى از آنها اولويت و رجحان داشته باشند.
در اين ميان آنچه مهم است و در روايات اسلامى نيز بر آن تأكيد شده اين است كه اگر يك برنامه عبادى را براى خود معيّن كرديم بر آن مداومت داشته باشيم كه در غير اين صورت، آن اثرى را كه مىبايد داشته باشد نخواهد داشت. در كتاب شريف «اصول كافى» بابى به همين امر اختصاص يافته و رواياتى درباره آن نقل شده است. نمونههايى از اين روايات را در اينجا مرور مىكنيم:
عَنْ ابي جَعْفَر(عليه السلام) قالَ اَحَبُّ الاَْعْمالِ اِلَى اللهِ عَزَّ وَجَلَّ ما داوَمَ عَلَيْهِ الْعَبْدُ وَ اِنْ قَلَّ؛(6)محبوبترين اعمال نزد خداى متعال آن عملى است كه بنده بر آن عمل مداومت داشته باشد، گرچه آن عمل كم باشد.
عَنْ اَبي عَبْدِالله(عليه السلام) قالَ كانَ عَلَىُّ بْنُ الْحُسَيْن(عليهما السلام) يَقُولُ اِنّي لاَُحِبُّ اَنْ اُداوِمَ عَلَى الْعَمَلِ وَ اِنْ قَلَّ؛(7) امام صادق(عليه السلام)مىفرمايد: امام سجّاد(عليه السلام) مى فرمود: هر آينه من دوست مى دارم كه بر عمل مداومت داشته باشم، گرچه (آن عمل) كم باشد.
عَنْ اَبي عَبْدِالله(عليه السلام) اِذا كانَ الرَّجُلُ عَلى عَمَل فَلْيَدُمْ عَلَيْهِ سَنَةً ثُمَّ يَتَحَوَّلُ عَنْهُ اِنْشاءَ اِلى غَيْرِهِ...؛(8) از امام صادق(عليه السلام) نقل شده كه فرمودند: هنگامى كه آدمى به انجام عملى مبادرت مىورزد پس بايد يك سال بر آن مداومت ورزد و آنگاه اگر خواست آن را رها كند و به سراغ عملى ديگر برود.
در اين باره آنچه در سير و سلوك بر آن تأكيد شده اين است كه در ابتدا بايد برنامههايى انتخاب شود كه انجام آنها آسان باشد و نسبت به انجام هر عمل نيز همانگونه كه در روايت هم آمده، دستكم يك سال مداومت ورزيده شود. برخى اعمال (نظير نماز اول وقت) را نيز بايد آن قدر ادامه داد تا براى انسان به صورت ملكه درآيد و تا پايان عمر هيچگاه آن را ترك نكند. نشانه ملكه شدن هم اين است كه اگر اتفاقاً آن عمل از او فوت گردد ناراحت شود. از رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل شده است كه فرمودهاند: «عمل خير براى مؤمن عادتى خاص مىآورد، به گونهاى كه اگر يك روز آن عمل را انجام ندهد ناراحت مىشود و گويا چيزى را گم كرده يا گناهى مرتكب شده است».
پاورقی ها * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
1. بحارالانوار، ج 73، ص 244، باب 131، روايت 2.
2. همان، ج 75، ص 247، باب 66، روايت 10.
3. همان، ج 75، ص 258، باب 66، روايت 53.
4. بحارالانوار، ج 82، ص 225، باب 1، روايت 50.
5. در ظاهر مراد استاد مصباح دام ظلهـ اشاره به فرمايش عارف بزرگ مرحوم سيد على آقا قاضى است. در كتاب «در محضر بزرگان» (ص 99) اين مطلب از استاد مصباح چنين نقل شده است: مرحوم علامه طباطبايى و آيتالله بهجت حفظهاللهـ از مرحوم آقاى قاضى نقل مىكردند كه ايشان مىفرمودند: اگر كسى نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عاليه نرسد، مرا لعن كند! (و يا فرمودند: به صورت من تُف بيندازد!)
6. اصول كافى، ج 2، باب استواء العمل والمداومة عليه، روايت 2.
7. همان، روايت 4.
8. همان، روايت 1.