احکام
برخی از گفته و مطالبی که در صفحات اجتماعی و دیگر گفته ها بیان می شود، چند همسری را تنها به دین اسلام اختصاص داده اند و آیین زرتشت و تاریخ ایران باستان را از این امر استثنا کرده اند. ولی آیا این امر درست هست و در ایران باستان بحث چند همسری وجود نداشته و تک همسری بوده است؟!
وقتی در آیین زرتشت سخن از روزه میشود، موبدان و سخنگویان این آیین در جمع دیگر ادیان و بخصوص مسلمانان بیان میدارند که مقوله روزه در آیین زرتشت به مانند دیگر ادیان وجود دارد. جامعه زرتشتیان در توصیف روزه چنین بیان میدارند که هر فرد زرتشتی در آیین زرتشت چهار روز هر ماه، باید از خوردن گوشت حیوانات امتناع کند.
بر اساس آمارهای متعددی که پیرامون ابتلا به بیماری MS در آسیا منتشر شده است، زرتشتیان هند، بیشترين درصد مبتلایان به این بیماری را دارند. پژوهشها نشان میدهد که شیوع اماس در پارسیان هند نسبت به سایر هندیها بسیار بالاتر است. از مهمترین علل ابتلا به MS نیز میتوان به «اختلالات ژنتیکی»، «کاهش ویتامین دی»، «مصرف دخانیات و مواد مخدر» و «عفونتهای ویروسی» اشاره کرد.
تعدد زوجات (چندهمسری) و فلسفه آن، امری است که در جای خود بحثی مفصل میطلبد. لیکن این مقاله در پی پاسخگویی به این سؤال است که آیا چندهمسری (تعدّد زوجات) در تاریخ زرتشتیگری وجود داشت یا نه؟ امروزه سران جریان باستانگرایی مدعی هستند که در ایران باستان، تعدد زوجات (چندهمسری) مرسوم نبود. برای پاسخ به این ادعا از متن اوستا آغاز میکنیم...
در پاسخ به گفتار موبد اردشیر آذرگشسب، نخست ابراز تأسف کنیم از کلام ایشان، چه اینکه تاکنون گمان میکردیم ایشان آشنا به دستور زبان اوستایی هستند، شاید هم عامدانه در ترجمه فارسی اوستا دست بردند. ایشان مدعی شدند چون در فقره مذکور، در عبارت «زن و فرزندان»، زن به صورت مفرد آمده، پس در آیین زرتشتی، مردان حق داشتند فقط یک همسر اختیار کنند! اما...
در دین زرتشتی، طلاق وجود دارد و این حق به مردان داده شده است. گفتنی است که در شریعت زرتشتی علاوه بر اینکه حق طلاق به مردان داده شده، بعضاً ازدواج اجباری نیز تأیید شده است. حتی ازدواج اجباری با محارم! اما در فقه اسلامی، مرد حق ندارد که زن خود را در اختیاری دیگران قرار دهد. ازدواج اجباری نیز مورد تأیید شریعت اسلام نیست. همچنین درباره طلاق...
موبدان زرتشتی، مردمان را از گریستن در غم از دست دادنِ عزیزان، نهی کرده و بازمیدارند. در حالیکه دستاوردهای نوین علم بشری اثبات میکند که گریه سبب آرامش جان آدمی است. اشک ریختن سبب تخلیهی بار سنگین هیجانات عصبی، و در نتیجه موجب تسکین روحی و جسمی انسان میشود. در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) میخوانیم...
در سرزمین من دختران و زنانی هستند که صدای دردها و رنجهایشان کمتر به گوش مردمان رسیده است، به ویژه دخترکانی که نالهی پرسوزشان در میان خروش گردبادهای تاریخ شنیده نشد. زمان هرچه پیشتر میرود، اندک اندک، صدای آن نالهها از اعماق تاریخ به گوشهای تشنهی حقیقت میرسد، اما هنوز هستند کسانی که وقیحانه در پی خاموش کردن آن نالهها برای همیشه اند، از جمله مبلغین و مروجین زرتشتیگری و باستانگرایی با وقاحت تمام، به انکار حقایق میکوشند که به راستی خیانتی بزرگ به تاریخ و رنجهای این ملّت است...
برپایهی زرتشتیگری، دفن مردگان و قرار دادن اجساد زیر خاک ممنوع است. بر همین اساس پیروان این آیین از عصر باستان تا چند دههی پیش، اجساد مردگان را درون دخمهها(در بیابان) و یا بر فراز کوهها رها میکردند تا خوراک لاشخورها گردند[1]. در شاهنامه نیز بارها به این رسم اشاره رفته است[2]. جهانگردان بسیاری نیز از این رسم در میان زرتشتیان سخن گفتهاند...
اسلام به جهت پاک نگاه داشتن جامعه از آلودگی، روسپیگری (فحشاء) و زنا را حرام کرده است. اما به راستی دین زرتشتی چه موضعی درباره روسپیگری زنان گرفته است؟ آنچه در این مقاله میآید اسنادی بر رفتار خشونتبار دین زرتشتی با زنان روسپی است. پاسخی محکم به جریانات باستانگرا که از عقائد خود کمترین اطلاعی ندارند...
برخی از جریانات باستانپرستان و زرتشتیگرا در فضای مجازی، در جهت ضربه زدن به اسلام و مناسک اسلامی، سجده در مقابل خدا را به تمسخر کشیدهاند. این نوشتار پاسخی است که با یاوهگوییهای این اشخاص. چه اینکه در دین زرتشتی و سنتهای ایران باستان، سجده در مقابل آتش و نیز در مقابل پادشاهان و اشراف امری مرسوم بوده و هست...
در واقع مبلغان واقعی و رسالت داران راستین عالم، تفاوت ماهوی در نوع دعوت خویش نداشتهاند اما با توجه به نوع شریعت خود و مقتضیات زمانی و مکانی و استعداد مخاطبان، تفاوتهایی در شیوهها و مدلهای دعوت اتخاذ کردهاند.
بنا بر فقه زرتشتی، و بر پایهی متن پهلوی اِمید اشَوَهیشتان، اگر یک زرتشتی، مسلمان شود، و حاضر به بازگشت نباشد، میبایستی اعدام و همهی اموالش مصادره گردد.
سنگسار در جامعه و آیین زرتشتی نیز به وفور وجود داشته است. هرچند امروزه جامعهی زرتشتیان به دلیل نداشتن اهرم سیاسی و حکومتی، از اجرای قوانین خود مهجورند، لیکن اصل وجود سنگسار به عنوان یک مجازات رایج را میتوان در متون تاریخی و دینیِ زرتشتی به روشنی مشاهده نمود.