سرانجام كار صبح ازل و سرنوشت پيروان او
و اما صبح ازل، كه مي ديد پيروانش به راه و روش بهاء مي پيوندند، هيچگونه كوشش مثبتي نمي كرد و به همان رياست بر اقليت قناعت كرده بود. او، مردي بود قانع و درويش مآب، تا پايان عمرش بر بابيان پيرو خود، كه پس از جدائي از بهائيان به نام «ازليان» خوانده مي شدند، رياست و پيشوائي داشت. او، تا آخر عمرش در شهر «ماغوساي» واقع در جزيره ي قبرس، به سر برد و در سال 1330 قمري در آنجا وفات كرد.
بابيان يا «ازليان» پس از صبح ازل و به ضعف و انقراض نهادند، اگر چه پس از صبح ازل حاجي ميرزا هادي دولت آبادي، كه از شاگردان صبح ازل بود، و پس از او هم حاجي ميرزا يحيي دولت آبادي، كه در تهران به سر مي برد پيشوائي و امامت ازليان را به عهده داشتند، ولي پس از آنها ازليان از سر زبانها افتادند و در گمنامي به سر بردند و يا اصلا منقرض شدند؟ و يا بازماندگان به نام «بابي» باقي مانده اند.