مولوی عبدالحمید
به بهانه ترور ساختگی مولوی عبدالحمید، محمداسماعیل صلاحی پیامی صادر کرد تا بتواند از این موقعیت، نهایت سوءاستفاده را کند. صلاحی با معرفی جمهوری اسلامی به عنوان مسبب حادثه تلاش کرد تا بغض خویش را بار دیگر به جمهوری اسلامی ایران نشان دهد و مسبب ترور ساختگی را مسئولین جمهوری اسلامی ایران معرفی کند. این در صورتی است که روح حاکم بر قوانین کشور، فقه شیعه میباشد که اجازه چنین کارهایی را نمیدهد.
برخی علمای اهل سنت که دلبستگی مذهبی به طالبان دارند، به جای اینکه از موضع رئیس جمهور در پیگیری حقابه هیرمند قدردانی کنند، با تندی به ایشان نهیب زده و این هشدار را غیر دیپلماتیک خواندند؛ در حالی که طالبان با ادعای خشکسالی و نبودن آب، به قرارداد عمل نمیکند و کارشناسان ایرانی را برای تأیید ادعای خود نمیپذیرد. با چنین افرادی چگونه باید گفتگو کرد؟ آیا راهی جز هشدار و ضرب الاجل یکماهه باقی میماند؟
محمد اسماعیل صلاحی با انتشار تصویر دیدار خود با مولوی عبدالحمید در تلاش است که به جامعه القا نماید که جریانهای ضد انقلاب اسلام با یکدیگر همگرایی دارند، درصورتی که این همگرایی ظاهری است.
مولوی عبدالحمید که بیش از دو ماه است در آتش اغتشاشات می دمد، اکنون که وقت اجرای حدود محاربانی شده است که تحریک او باعث آن شده است، این مجازات را غیرشرعی میخواند؛ درحالیکه در روایت صحیح اهل سنت و آیه ۳۳ سوره مائده، حکم اعدام، یکی از مجازات های محارب دانسته شده است.
در قضایای اخیر کشور کاملاً مشخص است که تجمعات برپا شده شاخصه اعتراض مدنی نداشته و اغتشاش و محاربه است و باید با مسببان و مباشران آن برخورد شود؛ مولوی عبدالحمید که هر هفته بر آتش این اغتشاشات میدمید، خود را بیرون گود فرض کرده و خیرخواه نشان میدهد و توصیه به اعدام نکردن میکند؛ در حالیکه الگوی حکومتیاش هر سال اعدامهای بسیاری انجام میدهد.
بررسی رویدادهای اخیر استان سیستان و بلوچستان که همراه اغتشاشات در سراسر کشور بود، حاکی از قربانی شدن مذهب اهل سنت در سیاست بازی ها بود.
اغتشاشات اخیر در کشور سبب شده تا افراد بسیاری که جزء خواص جامعه هستند، دچار لغزش های فراوانی شوند. آشوب های اخیر در زاهدان که بعد از خطبه های نماز جمعه مولوی عبدالحمید صورت گرفته، منجر شد تا بسیاری از مردم، فریب اغتشاشگران و گروهک های تروریستی را بخورند و آسیب های غیر قابل جبرانی به جامعه اهل سنت وارد شود.
مخالفین نظام جمهوری اسلامی ایران با ایجاد بهانه در کشور و ساماندهی شورش هایی، تجزیه ایران و سقوط نظام را طلب کردند. بصیرت در این زمان، دور کردن مردم از اغتشاش و عدم دعوت به آن است، نه اینکه با بیانات احساسی و مطالبات همیشگی در این زمان حساس، جوانان اهل سنت را به اغتشاش و خشونت بکشانی.
عبدالحمید به عنوان دفاع از اهل سنت، با انتقاد از افزایش اعدامها در سیستان و بلوچستان، اعدام غیر مورد قصاص را مطابق همه فرق اسلامی ندانست و تجدیدنظر مسئولان در قوانین جزایی را خواستار شد؛ در حالیکه طبق مبنای اهل سنت مخالفت با حاکم جایز شمرده نشده و حکومتهای مورد تأیید عبدالحمید (طالبان و عربستان) با کوچکترین بهانه، مخالفین خود را اعدام کرده، به قتل میرسانند.
بعضیها به زعم خود گمان میکنند سياستهای جنبشی که از ابتدا به صورت جهادی برای مبارزه با دشمنان اشغالگر افغانستان ایجاد شد، ولی در ادامه به یکی از گروههای تروریستی منطقه تبدیل شده، امروز عوض شده است؛ در حالیکه دیدگاه آنان تنها با وعده وعیدهایی در جلوی دوربین عوض شده و قتل و کشتار در میان شهرها و روستاها، همان روند قبلی را دارد.
سخنان عجیب مولوی عبدالحمید، به عنوان امام جمعه اهلسنت شهر زاهدان، به صورت فزایندهای در حال افزایش است. او اخیراً به رد صلاحیت نامزدهای اهلسنت کرمانشاه اعتراض کرده است، در حالیکه رد صلاحیت در این استان، ارتباطی به قومیت و مذهب ندارد!
مولوی عبدالحمید، امام جماعت مسجد مکی، و امام جمعه اهل سنت زاهدان، تاکنون نامههای به ظاهر آرامی به رهبر جمهوری اسلامی نگاشته، و تفسیر آن مطالب را در خطبهها، سخنرانیها، مصاحبهها و کلیپهایی که در کوی و برزن پر میشود، بیان کرده؛ ازجمله گلایه شدید از تبعیض، درخواست تغییر قانون اساسی و رئیس جمهور سنی