ازدواج با محارم
فرقه بهائیت در راستای اباحه گری خود، تا یک قرن و نیم پس از ادعای پیامبری حسینعلی نوری، تصمیم گیری در رابطه ازدواج با محارم را به پیروانش واگذار کرده بود. سرانجام چند سال پیش تحت فشار افکار عمومی ناچار به ممنوع کردن ازدواج با محارم و تعریف از محارم، به محارم در اسلام می شود.
دیاکونوف مورخ مشهور تاریخ ایران باستان مینویسد که در سال دوم میلادی، فرهاد پنجم با مادر خویش موزا که اصالت رومی داشت، عقد ازدواج بست. برخی عقیده دارند که این موضوع حاکی از گسترش زرتشتیگری در سرزمین پارت میباشد..
اسپندارمذ، معشوق پدرِ خود (اهورامزدا) بود، آن هم عشقی که در شریعت الهی، پلید و ناپاک خوانده شده و امروزه هیچ ایرانی مسلمان، بلکه حتی ایرانیانِ نامسلمان نیز حاضر به گرامیداشتِ آن نیستند. عجیبتر اینکه سران جامعه در عصر ساسانیان اصرار داشتند که این عشق نامتعارف (روابط جنسی میان پدر و دختر) به رسم آنچه بین اهورامزدا و دخترش گذشت، در جامعه نیز پیاده شود.
زرتشتیان در جامعه ایران و هندوستان، از جهت ژنتیکی با مشکلات و بیماریهای بسیای دست و پنجه نرم میکنند. دلیل این مشکلات ژنتیکی و نقص در سیستم ایمنی بدن زرتشتیان آن است که در شریعت زرتشتی، ازدواج با محارم (مادر، خواهر، دختر و...) کردار نیک است. هرچند زرتشتیان به ادعای خودشان، امروز دیگر این گونه ازدواجها را ندارند اما آثار این رفتار، در ژن آنان باقی مانده است.
استاد عبدالحسین زرینکوب از بزرگترین تاریخ شناسان معاصر ایران نیز در کتاب «تاریخ مردم ایران» مینویسند که خویذوَگدَس (همبستری با محارم) در جامعه ساسانی رواج داشت که پس از ورود اسلام به ایران این رسم، محدود و ممنوع شده و رفته رفته از میان رفت.
موبدان زرتشتی در گذر هزاران سال همواره مروّج خَُوَِیدوده (ازدواج با محارم) بودند. حتی برای مشروعیت بخشیدن به این مسئله توجیهاتی نیز ارائه کردند. در متون تاریخی و ادبی هم مصادیقی فراوان از این موضوع (ازدواج با محارم) وجود دارد، چنانکه اصل این مطلب امری ثابت شده است و هیچ یک از اوستاشناسان و زرتشتیپژوهان معتبر و منصف در آن تردیدی ندارند. جالب است بدانیم که موبدان زرتشتی اصرار فراوان داشته اند که بگویند زرتشت خود مروّج خَُوَِیدوده (ازدواج با محارم) و بسیار علاقهمند به این امر بود!
دینکرد دایرة المعارف بزرگ دین زرتشتی و از مهمترین متون پهلوی در شرح و تفسیر و تلخیص اوستا است. فصل هشتادم کتاب سومِ دینکرد، نه تنها ازدواج با محارم را کرداری نیک معرفی کرده، بلکه مصادیقی از آن را به همراه دلایلی بر نیک بودن این عمل بیان داشته است. عنوانِ کرده (باب) هشتادم، از کتابِ سوم دینکرد چنین است: «اعتراض یک یهودی بر هیربد در عیب دانستنِ خُـوَیدودَه یا نیز اعتراض یک یهودی بر هیربد دربارهی....
دینکرد به عنوان یکی از مهمترین متونِ پهلوی (که توسط بزرگترین موبدان زرتشتی در عصر اسلامی و از روی اوستای ساسانی نوشته شد)، اصل خُوَیدوده (ازدواج با محارم) را تأیید نمود و حتی برای اثبات مشروعیت آن دلائلی (هرچند عجیب) ارائه کرد. اکنون زمان آن است که درباره خُوَیدودهی پدر-دختر در آیین زرتشتی سخن بگویم. در کتاب سوم دینکرت، میخوانیم: «<خداوند> خود، پدر سپَندَرمَذ، زمین است؛ همان زمینی که....
دینکرد به عنوان یکی از مهمترین متونِ پهلوی (که توسط بزرگترین موبدان زرتشتی در عصر اسلامی و از روی اوستای ساسانی نوشته شد)، اصل خُوَیدوده (ازدواج با محارم) را تأیید نمود و حتی برای اثبات مشروعیت آن دلائلی (هرچند عجیب) ارائه کرد. اکنون زمان آن است که درباره خُوَیدودهی مادر-پسر در آیین زرتشتی سخن بگویم. در کتاب سوم دینکرت، میخوانیم: «<خداوند> خود، پدر سپَندَرمَذ، زمین است؛ همان زمینی که
دینکرد (از مهمترین متون پهلوی) به صراحت تمام و با ذکر مصادیق و توضیحاتی روشن، ازدواج با محارم را مصداق کردار نیک معرفی کرده است. اکنون زمان آن رسیده است که به بیان مصادیق و جزئیاتی از این مسئله، بپردازیم. یکی از مهمترین گونههای خُوَیدودَه (ازدواج با محارم)، همخوابگیِ برادر-خواهر است. دینکرد در توجیه این ازدواج میگوید: «ایزد آفریدههایش را هم نر و هم ماده آفریده است؛