اصول دوازده گانه بهائیت
یکی از برنامههای آیین بهایی که به موضوع فقر و محرومیت پرداخت، پس از اشاره به اصل تعدیل معیشت، افزود: معضل فقر و غنا وقتی از جنبهی شخصی حل نگردد، به جنبهی اجتماعی سرایت پیدا میکند. اما لازمهی تحقق این اصل، در درجهی اول، پایبندی رهبران دینی به سادهزیستی میباشد. این در حالیست که شوقی افندی هیچگاه به این موضوع پایبند نبوده است.
کارشناسان بهائی، با اشاره به تعلیم تعدیل معیشت در بهائیت، تلویحاً اسلام را مروج و مؤیّد فقر معرفی کردند. این در حالیست که راهکارهای فراوانی در اسلام برای مقابله با فقر و جلوگیری از دو قطبی شدن جامعه بیان شده است. از آن گذشته رهبران بهائی، با احکامی نظیر حلّیت رِبا، در جهت مخالف این مسیر حرکت و تنها به ابراز شعار اکتفا نمودهاند.
از جمله تعالیمی که بهائیان آن را اصل مترقی مسلک خود میدانند، تطبیق دین، با علم است. هرچند که پیامبرخواندهی این فرقه، اظهاراتی در تناقض با این اصل داشته، اما عبدالبهاء آن را به او نسبت داده است. گذشته از آن، میان بافتههای باب و بهاء با علم، سازگاری نبوده و تمام عالمان بیطرف، آثار آنها را مَملو از اَغلاط نوشتاری و محتوایی میدانند!
یکی از ویژگیهای پیامبران الهی، عدم ابتلا به تناقض و شعارزدگی در سیرهی آنها میباشد. پیشوایان فرقهی بهائیت با آنکه خود را منسوب از جانب خدا و هدفشان را وحدت عالم انسانی معرفی نمودند؛ اما با توهین، تحقیر و اهانت به برخی اقوام، مذاهب و ملّتها، از نقض کنندگان بزرگ شعار وحدت عالم انسانی به شمار میروند.
تحرّی حقیقت، که بهائیت مدعی ابداع آن است، فطری، منطقی و عقلانی است. اسلام تقلید را در اصول اعتقادی ممنوع، ولی در فروع احکام جایز میداند. حتّی بهائیان نیز احکام و دستورات زیادی دارند که باید از آن تقلید کنند. سوال اینجاست: آیا اینکه سران بهایی امر کردهاند کور شو، کر شو، گوش از استماع اقوال منتقد ببند، نشان از تحری حقیقت است؟
از جمله تعالیم فرقهی بهائیت که در تبلیغات آنها بسیار مورد استفاده قرار میگیرد؛ شعار وحدت عالم انسانی است. شعار وحدت عالم انسانی در حالی مطرح میشود که رهبران بهائیت گفتههایی متفاوت پیرامون برخی قومیتها و نژادها به زبان آوردهاند. به طور مثال حسینعلی نوری مردم شام و سوریه را به دور از عنایت خداوند و آنان را نَحس معرفی میکند!
یکی از مهمترین تعالیم دوازدهگانهی بهائیت، تعلیم «تحرّی حقیقت»، به معنای حق جویی و دوری از تقلید است. بهائیان از طرفی معتقدند هر فردی که به بلوغ رسید باید جویای حقیقت باشد. ولی از طرفی مدعیاند که بهاءالله، آموزش بهائیت به ساکنان اسرائیل را ممنوع اعلام کرده است. لذا مشخص میشود بهائیت یک دین الهی نیست، بلکه یک فرقهی گمراه است.
بهائیان همواره رهبر خود را منادی وحدت عالم انسانی معرفی میکنند. این در حالیست که با مشاهدهی کلام رهبران بهائی، به خلاف آنچه بهائیان، سعی در معرفی خود دارند میرسیم. حسینعلی نوری در خصوص ترکزبانها گفته است: «از تُرک زبانها دوری کن، اگرچه پدرت باشد. چرا که اگر دوستت بدارد، خواهدت خورد و اگر دشمن بدارد خواهدت کشت».
از جمله شعارهای رهبران بهائی که در تبلیغات این فرقه بسیار مورد استفاده قرار میگیرد، پرهیز از بدگویی و دشمنی با اغیار است. با مشاهدهی رفتار رهبران این فرقه درمییابیم که ایشان، نه تنها از کینهتوزی با دشمنان خود پرهیز نکرده، بلکه حتی نسبت به نزدیکان خود کینهورزی کردهاند؛ پیروان این فرقه نیز، ادامه دهندهی مسیر پیشوایانشان هستند.
در یکی از برنامههای شبکه نوین تیوی که به موضوع فرهنگ مطالعه پرداخته بود، جلوگیری از فراگیری فرهنگ مطالعه را عادت مستبدین معرفی کرد. این در حالیست که پیشوایان بابی و بهائی ایشان، همواره پیروان را از مطالعهی آثار غیر خود بر حذر داشته و حکم به سوزاندن آثار دگراندیشان، کرده و تنها راه رستگاری را مطالعهی آثار خود دانستهاند.
بهائیان سعی دارند اکثر مکاتب فکری و مذاهب را تنها مدعی نفی نژادپرستی معرفی کنند و فرقهی خود را پیشگام حقیقی مبارزه با نژادپرستی معرفی نمایند. این در حالی است که با بررسی سخنان رهبران بهائی، نظیر انسان ندانستن غیر بهائیان و یا حیوان خواندن مردم آفریقا، ادعای نفی نژادپرستی این فرقه، با چالشی اساسی روبهروست.
در یکی از برنامههای شبکه آئین بهائی، علت برخورد پیروان ادیان الهی با دگراندیشان را ایمان غیر متکی به استدلال در ایشان معرفی کرده و خود را در این زمینه از سایر ادیان مستثنی معرفی میکنند. ذکر این ادعا در حالی است که رهبران فرقهی بهائی، در زمینهی برخورد با مخالفین و قطع ارتباط با آنها، گوی سبقت را از پیروان سایر ادیان ربودهاند.
عباس افندی، دومین رهبر فرقهی بهائی، یکی از تعالیم پدر خود را صلح عمومی معرفی کرده و در این خصوص، نزاع با دشمن و حتی دشمنی با شیطان را جایز نمیداند. اینها همه در حالی است که او در «رساله مدنیه» خویش، خواستار خرید تسلیحات مدرن غربی برای ایران شده و در برخی موارد، کشورگشایی را امری نیک معرفی میکند!
در طول جنگ جهانی اول، به رغم اعلام بیطرفی ایران در این جنگ، برخی از شهرهای ایران از جمله همدان، به اشغال روسها درآمد. پس از اشغال این شهر، بهائیان همدان برای سربازان قاتل روسی جشن و پایکوبی کردند. پس از شکست روسها در همدان و جایگزینی آنها با ارتش غاصب عثمانی، بهائیان دقیقاً همین بازی خیانتکارانه را در مقابل ایشان انجام دادند.