جلوگیری از فراگیری فرهنگ مطالعه، توسط رهبران بهائی!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در یکی از برنامههای شبکه تلویزیونی «نوین تیوی» وابسته به فرقهی بهائیت، برنامهای با عنوان فرهنگ مطالعه پخش شد. کارشناس این برنامه، ابتدا در تعریف مطالعه؛ مطالعه را عبارت از دریافت مطلب از طریق خواندن متنهای نگارش شده دانست. وی در ادامه پس از بیان فضیلتهای امر مطالعه و آگاهیبخشی آن، افزود، یکی از نشانهای مستبدین، جلوگیری از بالا رفتن آمار مطالعه و فراگیری آن، در جوامع است.[1]
با توجه به مفهوم سخنان کارشناس بهائی، مبنی بر فضیلت مطالعه و فراگیری علم در این برنامه، باید گفت که این اظهارات دقیقاً، بر خلاف تعالیم و سخنان پیشوایان این فرقه است. در ادامه به چند مورد از این اظهارات که در مقابله با فراگیری فرهنگ مطالعه و علمآموزی است، میپردازیم.
علیمحمد شیرازی پیشوای بابیت و مبشر فرقهی بهائی، مطالعهی برخی از کتابها و فراگیری علوم موجود در آنها (نظیر اصول و منطق) را بر پیروان خود، حرام اعلام کرده است.[2] وی همچنین حکم به سوزاندن تمامی کتبی که غیر او نوشته، کرده است.[3]
حسینعلی نوری، پیامبر خودخواندهی بهائی نیز، در جاهای مختلف، به صورت مستقیم و غیرمستقیم باب مطالعه و علمآموزی را به روی پیروان خود میبندد. وی در اظهاراتی از بهائیان میخواهد، گوش و عقل خود را تعطیل و بدون مطالعه و تحقیق و با جهالت مطلق، حرفهای او را بپذیرند: «کور شو تا جمالم بینی و کر شو تا لحن و صوت ملیحم را شنوی و جاهل شو تا از علمم نصیب بری و فقیر شو تا از بحر غنای لایزالم قسمت بیزوال برداری. کور شو، یعنی از مشاهدهی غیر جمال من و کر شو، یعنی از استماع کلام غیر من و جاهل شو، یعنی از سوای علم من، تا با چشم پاک و دل طیب و گوش لطیف به ساحت قدسم درآیی».[4]
وی همچنین بر آثار و نوشتههای خود به صورت مطلق، مهر تأیید زده و مخالفت با آن را جایز نمیداند: «اگر بهاءالله به سمت راست حکم چپ و به جنوب حکم جهت شمال کند، حکمی بر حق است».[5] حتی کار به جایی میرسد که رهبر فرقهی بهائی، علت به زندان افتادن خود را ما حصل مطالعه، که همان فراگیری علم باشد میداند: «یا أیُّهَا السَائِل فَاعلَم بِأنَّ النَّاس یَفتَخِرُون بِالعِلم و یَمدَحُونَهُ ولکِن العَبد اشکُو مِنهُ لولاه ما حَبَسَ البَهاء فی السِجن عَکا بِالذلَّةِ الکُبری.[6] ای سؤال کننده! بدان که مردم به دانش افتخار میکنند و آن را میستایند، ولی این بنده از آن شکایت دارم، اگر علم و دانش نبود، بهاء در زندان عکا با بزرگترین ذلت و خواری زندانی نمیشد».
با توجه به سخنان کارشناس بهائی، که مقابله با فرهنگ مطالعه را عادت افراد مستبد معرفی کرده بود، سران بهائی نیز جزء این مستبدین هستند. علت جلوگیری از توسعه فرهنگ مطالعه توسط رهبران بهائی نیز، آنست که ایشان از باز شدن چشم و گوش پیروان خود، مبنی بر کذبشان هراس داشته و به همین منظور، از آن جلوگیری کردهاند. به راستی اگر جلوگیری از فراگیری فرهنگ مطالعه، حکمی عقلی است، چرا بهائیان در تبلیغات خود آن را مذموم و نشانهی مستکبرین میشمارند و اگر تنها حکمی شرعی است، چرا سران بهائی به مقابله با آن پرداختند!
پینوشت:
[1]. شبکه تلویزیونی نوین تیوی، نام برنامه: فصل مشترک، مهمان برنامه: بهروز ثابت.
[2]. علیمحمد شیرازی، بیان فارسی، ص 130.
[3]. همان، ص 198.
[4]. حسینعلی نوری، ادعیه حضرت محبوب، بیجا: بینا، بیتا، صص 427 و 428.
[5]. حسینعلی نوری، اشراقات، نسخه خطی، بیتا، ص 17.
[6]. حسینعلی نوری، مجموعه الواح مبارکه، قاهره: مطبعهی سعادتريال 1338 ق، ص 5.
افزودن نظر جدید