کپی برداری در بهائیت
پیامبرخواندهی بهائیت، برای آنکه سُستی ظاهری و باطنی سیاهمشقهای خود را پنهان کند، بهائیان را مأمور به آهنگین خواندن سیاهمشقهای خود کرده تا شنونده کمتر متوجه غلطها و سُستی و پوچی آنها شود و خاطرش کمتر مشمئز گردد. زیرا همانگونه که روشن است، آواز خوش هر عبارت بیمعنایی را دلپذیر میسازد.
پیامبرخواندهی بهائیت هنگام تشریع حکم زکات، مدعی شد تفصیل آن را به زودی بیان خواهد کرد. اما احکامی که قرار بود به زودی توسط او بیان شود، در زمان شوقی افندی، به زمانی نامعلوم حواله داده شد! از طرفی چگونه پیشوایان بهائیت علّت نسخ اسلام را احکام قدیمی آن معرفی نمودند در حالی که تمام احکام خود را از آن کپیبرداری ناقص کردهاند؟!
پیامبرخواندهی بهائیت در حالی مطالعهی یک خط از شِبه آیات خود را بهتر از قرائت تمامی کتابهای اولین و آخرین میدانست که حتی در یک کپیبرداری ساده از آیات قرآن نیز عاجز بوده است. کپیبرداریهایی که بعضاً با غلطهای فاحشی همراه بوده؛ همان غلطهای فاحشی که پس از چندینبار از اصلاح شِبه آیات بهاء، همچنان خودنمایی میکنند!
پیشوایان بهائیت موضوع تساوی زن و مرد را به عنوان یکی از اختراعات خود معرفی میکنند. این در حالیست که اگر مرادشان از تساوی، جنبهی انسانیت باشد که اسلام پیش از بهائیت به آن تصریح کرده است. اگر هم مرادشان از تساوی برخی جنبههای حقوقی و مسئولیتی (مثل تساوی در ارث یا تصدی برخی مناصب) است، که در بهائیت هم، چنین تساوی وجود ندارد!
وحید رأفتی (نویسندهی بهائی)، در راستای توجیه کپیبرداری پیشوایان بهائی از آثار و اشعار دیگران، این اقدام را اولینبار در تاریخ ادیان الهی بر شمرده که زینتبخش آثار پیشوایان بهائی هستند! این در حالیست که به اعتراف پیامبرخواندهی بهائی، اگر قرار باشد آثار پیامبران همچون متون بشری باشند که دیگر نمیتوان به آنها کلام الهی اطلاق کرد!
از جمله احکامی که پیشوایان فرقهی بهائیت از دین مبین اسلام اقتباس کرده و با اندک تغییراتی آن را به نام خود ثبت کردهاند؛ حکم تیمُم است. همچنان که آنان در نحوهی گرفتن تیمم، تنها به خواندن ذکری بسنده کردهاند! این در حالیست که گویا سرکردگان بهائیت، در هنگام اعمال تغییرات خود، از حکمت الهی در جعل اینگونه احکام غافل بودهاند!
سرکردگان فرقهی بهائیت، تلاشهای بسیاری برای کمرنگ نمودن قیام عاشورا انجام دادهاند. در این راستا جناب اشراق خاوری، اقدام به معادلسازی قیام عاشورا در بابیت کرده است. جناب خاوری ضمن یزیدی خواندن مردم ایران، جنایات بابیان شورشی، در قتلعام و غارت مردم بیگناه اطراف قلعهی شیخ طبرسی را نادیده میگیرد!
مبلغان بهائی مدعی شدند: «بهاءالله ذکری را به زندانیان در سیاهچال آموخته بودند که یک دسته میگفتند، قل الله یَکفی مِن کُلِّ شَیء و دستهی دیگر جواب میدادند، و علی الله فلیتوکّل المتوکّلون». اما همانگونه که میدانیم، این ذکر نیز همچون سایر ادعیه و تعالیم بهائیت، کپیبرداری پیشوایان بهائی، از سایر ادیان و مکاتب فکری و ثبت آن به نام خود بوده است.