ارتداد صحابه
اهل سنت معتقدند که صحابه بهترین افراد برای الگوگیری و تبعیت پذیری هستند. این در حالی است که در منابع معتبر اهل سنت به دنیا پرستی و دنیا طلبی آنان اشاره شده است. نمونهای از این موارد را مشاهده کنید.
عبدالحمید مدعی شده که صحابه با آنکه بهشت نرفته بودند، اما بهشت را کاملاً درک میکردند و آن را میدیدند؛ در این کلیپ پاسخ به این ادعا را ببینید.
بخاری در صحیح خود با اذعان به ارتداد و بازگشت به دوران جاهلیت بعضی از صحابه، به مقدسات اهل سنت توهین میکند، اما علمای وهابی با بیتوجهی به کلام بخاری، شیعیان را به خاطر اقرار به ارتداد عدهای از اصحاب پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) کافر میدانند.
معنای ارتداد بعد از رحلت رسولخدا (صلیاللهعلیهوآله) یکی از مسائل مهم ما بین شیعه و اهلسنت است. ارتداد در روایات شیعه به معنای عدم پذیرش ولایت امیرالمومنین (علیهالسلام) میباشد در حالیکه شخص منکر ولایت همچنان مسلمان است و احکام اسلام بر او حمل میشود. اما ارتداد در روایات اهلسنت به معنای خروج از دین و کفر است.
وجود نازنین پیامبر اکرم در همه حال برای مردم مسلمان و حتی غیر مسلمان سراسر برکت و رحمت بوده است. ایشان در همه حال متذکر اوامر الهی و نواهی آن به مردم خصوصاً به اصحاب خود میشد. یکی از این موارد پیشگویی ایشان به وعده عذاب الهی برای برخی اصحاب است. این تذکرات را که از آینده ایشان خبر میداد برخی نپذیرفته و مرتد شدند.
«شیخ عبدالله بن جبرین» از علمای وهابی غالی و افراطی عربستان که در فتواهای ایشان اثری از یک نمونه اعتدال صریح یافت نمیشود، در یکی از فتواهای خود شیعیان را به چهار دلیل کافر میداند؛ او به شیعیان تهمت میزند و میگوید: به سنت پیامبر و احادیث صحیحین طعنه میزنند و به احادیث این دو کتاب عمل نمیکنند، چون روایات این کتابها از صحابه نقل شده و صحابه را کافر میدانند.
ماجرای قتل اصحاب رده یکی از ننگین ترین حوادث تاریخی صدر اسلام است که بعد از وفات جانسوز نبی مکرم اسلام رخ داد. این اتفاق ناگوار در واقع اولین حادثهای است که بعد از انحراف حکومت وقت از مسیر اصلی خلافت رخ داده است. اگر خلافت رسول خدا در مسیر خودش امتداد پیدا میکرد، هرگز چنین رخ داد تلخی واقع نمیشد.
علمای شیعه معتقدند ارتدادی که در برخی روایات به صحابه نسبت داده شده، بهمعنای کفر و بازگشت به بتپرستی نیست، بلکه به معنای شکستن پیمان ولایت و بیعت در روز عید غدیر و نافرمانی پیامبر (ص) در امر خلافت است و شیعیان نسبت به صحابهی پیمان شکن، از کارشان تبری میجویند، همانگونه که پیامبر از کار اشتباه خالد تبری جست.
بر همه ثابت است که پیامبر اکرم چقدر برای هدایت افراد دلسوزانه تلاش میکرد تا جایی که خداوند فرمود:«گويى مىخواهى جان خود را به خاطر اينكه آنها ايمان نمىآورند از شدت غم اندوه هلاک کنی[شعراء/3]» وهمچنین نبی مکرم اسلام مامور به دعوت بودند و کسی را مجبور نمیکرد به تبعیت. قطعا در هدایت انسانها، همه هدایت نمیشوند و مختارند.