اعتقادات
خلیفه دوم با تقسیم بدعت به بدعت حسنة و سیئة| و به عبارتی" زیبا و نازیبا" معنای این گناه مسلم و نکوهش شده در قرآن و گفتار نبی اکرم صلی الله علیه و آله را به انحراف کشانید و در این واژه بدعت ایجاد نمود.
از افکار احمد بن حنبل چنین برمیآید که وی برای باز شناسی سره از ناسره و حق از باطل، متکی به آراء و عقاید مردم سه قرن نخست ، در آغاز اسلام میباشد.او برای اثبات مدعای خود به حدیث نبوی خیر القرون قرنی استناد میکند.
سلفیان بر این عقدهاند که سه قرن نخست و ابتدایی آغاز اسلام جزء بهترین زمانها بوده و مردم آن اعصار نیز جزء بهترین مردمان روزگار بوده اند و لذا صحابه و تابعان و حتی تابعان تابعان آنان را دارای ارزش واحترام خاصی میدانند و از این سیصد سال به خیر القرون یاد میکنند.
کلام خود را با این سوال شروع میکنیم که آیا همه صحابه رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم قابل تکریم هستند و قابلیت الگو شدن برای مسلمین را دارند؟ با توجه به آیاتی از قرآن که اشاره به فرار بعضی از ایشان از میدان نبرد دارد، مسلما جواب منفی خواهد بود. برای روشن شدن مطلب به ذکر این آیات میپردازیم.
سلفیان معتقد به الگو بودن جمیع صحابه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای امت میباشند و در این راستا پیروی از ایشان را مجاز دانسته و بر این اساس گمان میکنند با متابعت هر یک از ایشان به فلاح و رستگاری خواهند رسید. اما در بررسی قرآن و کلام وحی به مواردی بر میخوریم که بعضی از صحابه مورد نکوهش خدا و رسولش قرار گرفتند و یا اینکه در قرآن و روایات صراحتا به فسق ایشان تاکید شده است.
دنیا طلبی و تن دادن به خواهشهای نفسانی مسئلهای است که اگر انسان با آن مبارزه نکند و بر نفس خویش فائق نیاید، در هر حالی ممکن است گریبانگیر انسان شود. حتی در میدان جنگ و در رکاب پیامبر، آنجا که شخص باید از همه تعلقات دنیایی دست بشوید و برای تحکیم و پاسداری از دین اسلام و حفظ جان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، جان خود را در طبق اخلاص قرار دهد، شیطان به سراغ او میآید و در همان صحنه قتال حس دنیا دوستی را در نظرش متبلور میکند و او را از مسیر و هدف اصلی باز میدارد.
در ابتدا ذکر این نکته لازم است که خداوند انسانها را به تدبر در آیات الهی فرا خوانده و گرچه روخوانی آن هم سفارش شده، لکن ارزش واقعی برای کسانی است که در آیات قرآن مجید تدبر و تفکر میکنند. بنابراین ما (شیعه) برای درک بهتر آیات قرآن، خود را موظف به تدبر در آن میدانیم. سلفیها در جهت ستایش بیقید و بند همه صحابه رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم آیاتی از کلام الله مجید را دستاویز خود قرار دادهاند که در این نوشته به توضیح و تدبر در آن آیات خواهیم پرداخت.
یکی از شبهاتی که برخی از دشمنان اسلام به ویژه وهابیت به شیعیان وارد میکنند، اتهام جمع آوری قرآن در عصر رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) برای انکار فضائل خلفاست. مسئله گرد آوری قرآن در عصر رسول گرامی اسلام را به وسیلۀ أدلهای میتوان اثبات کرد که در ادامه به توضیح آن خواهیم پرداخت ولی قبل از آن به سوء ظن سؤال کننده و ادعای واهی آن و کلام خداوند در این زمینه خواهیم پرداخت. خداوند متعال میفرماید: « یا ایها الّذین آمنوا اجتنبوا کثیرا من الظّنّ إنّ بعض الظنّ إثم ». «ای افراد با ایمان از بسیاری از گمانها بپرهیزید که پارهای از گمانها گناه است ». خداوند متعال در این آیه انسانهای با ایمان را از سوء ظن نسبت به یکدیگر بر حذر داشته است. بنابراین ادعای جمع آوری قرآن در عصر پیامبر انکار فضیلتی از خلفا نخواهد بود و این مطلب از دلائلی که در ذیل خواهد آمد روشن میگردد.
ما در این مقال به نکته ای اشاره خواهیم کرد و آن اینکه برای تعریف و تمجید از یک شخص و یا یک گروه، نباید به صورت گزینشی عمل کرد و فقط تعریف های گفته شده برای ایشان را مطرح کرد و اگر چنانچه نکوهشی از ایشان هم آمده باید بیان شود تا در نهایت صلاحیت آن فرد و یا گروه مورد ارزیابی دقیق قرار گیرد. سلفی ها برای ستایش صحابه و اعتقاد به الگو قرار دادن بی چون و چرای همه آنها بعضی از آیات قرآن مجید را دستاویز خود قرار دادهاند که اشاره به تعریف و یا بیان فضیلتی برای بعضی صحابه در یک مقطع خاص دارد. ما در این مقال به نکتهای اشاره خواهیم کرد و آن اینکه برای تعریف و تمجید از یک شخص و یا یک گروه، نباید به صورت گزینشی عمل کرد و فقط تعریفهای گفته شده برای ایشان را مطرح کرد و اگر چنانچه نکوهشی از ایشان هم آمده باید بیان شود تا در نهایت صلاحیت آن فرد و یا گروه مورد ارزیابی دقیق قرار گیرد.
یکی از شبهاتی که وهابیت به شیعه وارد میکنند این مسئله است که چرا شیعیان در حالی که بخشی از عقاید و احکام را از قرآن و سنّت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) میگیرند، در بیشتر موارد به روایات امامان خود اعتماد می کنند، مگر منبع علوم و آگاهیهای امامان شیعه چیست؟ اگر شیعه بر روایات امامان خود اعتماد کامل دارد، بدان سبب است که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) آنان را حجت دوم پس از کتاب خدا شمرده و در حدیث معروف ثقلین میفرماید: « انّی تارک فیکم الثّقلین کتاب الله و عترتی »؛ « من در میان شما دو گوهر گرانبها به عنوان امانت باقی میگذارم که عبارتند از کتاب خدا و عترتم.»
یکی از شبهاتی که برخی از دشمنان اسلام به شیعه وارد میکنند این است که می گویند : چرا تعداد امامان شیعه 12 تاست نه کمتر نه بیشتر؟ در این مقاله به بررسی این موضوع و پاسخ آن می پردازیم. موضوع امامت در منطق شیعه به مردم واگذار نشده، و همۀ موضوعات آن مربوط به ذات اقدس اله و رساندن آن از سوی پیغمبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) است؛ بنابراین علت حصر امامان به دوازده تن از جمله موضوعاتی است که فلسفه آن برای ما روشن نیست.
معمولا هر گروه و فرقهای در راستای اعتقاد به مذهب خود، دلایلی را میآورند. سلفیان هم از این قاعده مستثنی نیستند. ایشان نیز برای اعتقادات خود به دلیلهایی از قرآن مجید تمسک جستهاند که ما در این مقال به نمونهای از آنها اشاره خواهیم کرد و در انتها نیز، به نقد آن خواهیم پرداخت. سلفیون چنین ادّعا میکنند که تمام اصحاب پیامبر دارای صفات برجسته بوده و عاری از هر گونه خطا و اشتباهی هستند و برای گفتار خود به این آیه از کلام الله مجید تمسک میکنند: «مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّـهِ ۚ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ ۖ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّـهِ وَ رِضْوَانًا ۖ سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ۚ ذَٰلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ ۚ وَ مَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ ۗ وَعَدَ اللَّـهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا».
گاهی اوقات اتهامات ناروایی از سوی برخی دشمنان اسلام به ویژه وهابیون به شیعه نسبت داده میشود مثلا میگویند: شیعیان برای تأیید و مستحکم کردن مذهب خود آیات متشابه قرآن را به تأویل میبرند!
در توضیح این مطلب ناگزیر باید قدری دربارۀ لزوم تأویل برخی از آیات سخن بگوییم تا روشن شود تأویل برخی از آیات، مورد اتفاق همۀ علمای اسلام است. توضیح این که قرآن، آیات خود را به دو گروه تقسیم میکند و میفرماید: « هو الذی أنزل علیک الکتاب منه آیات محکمات هنّ امّ الکتاب و اخر متشابهات »؛ « اوست که کتاب ـ را بر تو نازل کرد. بخشی از آن « محکم » است که اساس و ریشه کتاب است و قسمتی از آن « متشابه » می باشد »
یکی از شبهاتی که وهابیت به شیعه وارد میکند این مسئله است که امام با « نبی » چه تفاوتی با هم دارند که پیامبر اسلام را « نبیّ » و علی و فرزندان او را امامان خود میدانید؟ در این مقاله به پاسخ این شبهه میپردازیم