زرتشت و باستانگرایی
طبق تحقیقات انجام شده در دانش ژنتیک، در زمینه کروموزم ایگرگ (Human Y-chromosome DNA haplogroups) که در اصطلاح، Y-DNA haplogroups نامیده میشود، DNA مردم ایران بسیار شبیه به مردم عرب و در حقیقت از یک خانواده است! در این بررسیها، مردم ایران در گروه کروموزومی J2 و مردم عرب (در سرزمین حجاز) در گروه J1e قرار گرفته اند و هر دو از خانواده J شمرده شدند.
در تقویم و گاهشماری مزدایی سال به دو فصل عمده تقسیم میشد. تابستان بزرگ که از آغاز فروردین شروع و تا پایان مهرماه میانجامید و هفت ماه بود. زمستان بزرگ که از آغاز آبان ماه تا پایان اسفند دوام داشت و شامل پنجه یا اندرگاه میشد. در فصل زمستان بزرگ به موجب کوتاه بودن روزها، هر شبانه روز به جای پنج گاه، به چهار بخش تقسیم میشد و یک گاه، یعنی گاه ظهر تا عصر (رپیتوینگاه) حذف شده و در هاونگاه جای میگرفت.
ازدواج استقراضی: به معنای درستتر قرض دادن زن به دیگران است. نوع خاصی از ازدواج که در عصر ساسانی معمول بوده است، ازدواجی با عنوان زن عاریتی یا ازدواج استقراضی است. در توضیح ابتدایی این ازدواج چنین بیان میشود که اختیار موقت زنی به همسری فرد دومی در حالی که در قید ازدواج شوهر دیگری است. در این نوع ازدواج شوهر حق دارد زن اصلی خود را به مرد دیگری بطور موقت به همسری بدهد.
باستانگرایان میگویند: «در روزهای پایانی تابستان یک تازی شهوتران اجبارا در هر خانه ایرانی گماشته و از صبح تا غروب چشم شهوت از زن و دختر ایرانی برنمیداشت»! میگوییم پس میلیونها جوان غیور ایرانی کجا بودند؟! میگوید: اکثرا میل حمله حیوانی و تجاوز بر این تازیان حجازی غلبه کرده و به زور به ناموس ایرانیان حمله ور میشدند. سگها در مقابل حمله تازیان به زنان ایرانی، از برِ دفاع برمیآمدند و به تازیان حمله میکردند! میگوییم یعنی سگها از جوانان و مردان ایرانی غیورتر بودند؟!
احکام بسیار سخت و نابرابر اجتماعی در زمان ساسانیان، تبعیض و اختلاف طبقاتی حاکم بر زنان عادی در این دوران، عدم سهم ارث بعد از ازدواج توسط دختر و بحث تعدد زوجات توسط مرد به هر تعداد که توانایی مالی او اجازه می داده است، تنها گوشه ای از آن چیزی است که زنان در سلسله ساسانیان تحمل کرده اند.
حكمت اسلامی براى اروپاییان مايه اعجاب بود و خضوع. از موارد جالبى كه اين حالت اعجاب نصارا را نسبت به حكمت و فرهنگ اسلامى نشان مىدهد يك رساله لاتينى است از مؤلفى مجهول که در اواخر كتاب، جائى كه اشارت دارد به انبيا كه منبع وحى الهى بودهاند، نام محمد (ص) را هم در رديف نام موسى (ع) ذكر میكند و حاكى است از تاثير و نفوذ فوق العاده حكمت اسلامى در اذهان و افكار علماء و حكماء اسكولاستيك.
مردم ارمنستان، در چند مرحله علیه حکومت داریوش شوریدند، و در هر مرحلهای که سرکوب میشدند، دوباره تجدید قوا کرده و برای آزادی از یوغ هخامنشیان تلاش میکردند. باید توجه کرد که این قیامها، همگی منشأ و ریشه مردمی داشتند. داریوش، خود به مردمی بودن این قیامها اشاره صریحی دارد و در متن کتیبه، صراحتاً این قیامها، مردمی و برخاسته از توده مردم نامیده شده اند.
داريوش شاه گويد: مردی مادی به نام فرورتيش برخاست. چنين به مردم گفت که من از نسل هوخشتر هستم. پس، مادها نسبت به من نافرمان شدند به فرورتيش گرويدند، او در ماد شاه شد. داريوش شاه گويد: سپاه پارسی و مادی که تحت فرمان من بود کم بود. پس از آن من سپاه فرستادم. چنان به آنها گفتم: آن مادها را که خود را از آن من نمیخوانند بزنيد... اهورا مزدا مرا ياری کرد. به خواست اهورامزدا سپاه من، نافرمانان را بسيار بزد...
در ستون چهارم از کتیبه بیستون میخوانیم: «داريوش شاه گويد: اين [است] آنچه من به خواست اهورامزدا در همان يک سال پس از آن که شاه شدم کردم، من 19جنگ کردم. به خواست اهورامزدا من آنها را زدم»! مردم سرزمینهایی که در اشغال هخامنشیان بودند، طی حدود یک سال، 19 بار علیه حکومت شورش کردند، داریوش میگوید که قیامها را سرکوب کردم، و آنان اکنون بندگان من هستند...
به این عبارات دقت کنید: «داریوش شاه گوید... آنجا آن سپاه نَدیتَبَئیر را بسیار زدم.» «به خواست اهورا مزدا من سپاه نَدیتَبَئیر را بسیار زدم. بقیه به آب انداخته شدند. آب آنها را برد». «من نَدیتَبَئیر را در بابل کشتم.» آیا داریوش حق داشت که چنین کند؟ آیا مدیریت جامعه علاوه بر منطق، به شمشیر هم نیازمند است؟
برخی از گفته و مطالبی که در صفحات اجتماعی و دیگر گفته ها بیان می شود، چند همسری را تنها به دین اسلام اختصاص داده اند و آیین زرتشت و تاریخ ایران باستان را از این امر استثنا کرده اند. ولی آیا این امر درست هست و در ایران باستان بحث چند همسری وجود نداشته و تک همسری بوده است؟!
این کتاب به استناد بایگانی وزارت امور خارجه آمریکا بخش دیگری از روابط ایران و آمریکا طی سال های 1304 تا 1320 را نشان می دهد؛ روابطی «فرهنگی و علمی» در عرصه تحقیقات باستان شناسی. ظاهراً فرهنگ و علم و تحقیق و پژوهشهای باستان شناسی، در جهان مدرن، باید کاملاً از سیاست مستقل باشد و شرافت و پاکدامنی علمی باید مانع از نفوذ «گفتمان تاراج» در اندیشه و عمل «دانشمندان» و «باستان شناسان» و «علاقه مندان به هنر ایرانی» شود. اما ...
اگر به یکی از زیارتگاهها یا بنابر گفته خود زرتشتیان، به یکی از پیرانگاه های زرتشتیان رفته باشید، زرتشتیان و برخی از موبدان بیان میکنند که این محل، مکانی برای مخفی شدن و فرار دختران آخرین پادشاه ساسانی بوده است. در مورد فلسفه و علت ایجاد این پیرانگاه ها مقالاتی نوشته شده است. در ادامه نظری که موبدان زرتشتی به نوعی آن را قبول دارند بیان میشود.
در متن آمده است كه عُمَر به مردم گفت: «شما احتياج به زراعت و صنعت و كار كردن نداريد، شما فقط طبق آيين پيغمبر عمل كنيد... شغل اصلی شما و آنچه بايد به فرزندان عرب بياموزيد، شمشير زدن است»! واقعاً دروغگويی و بیانصافی تا كجا ؟ يك جانور چقدر میتواند بیوجدان و درنده و كذاب باشد ؟ آيا اين باستانگرايان، حقيقتاً نمیدانند كه نبیّ اعظم، محمد مصطفی (صلی الله عليه و آله) در جوانی چوپان بود؟