زرتشت و باستانگرایی
باغبان برای پربار شدن درختانِ باغش بايد به درختان آب داده و به آنان رسيدگی كند و به سراغ شاخ و برگهای آفتزده رفته آنان را برچيند و درون آتش بيندازد. ليكن خشونت اسلام نيز همانندِ رفتارِ باغبان با شاخ و برگهای آفتزده از سر محبت است. بايد آفت و آفتزده را اصلاح كرد و اگر قابل اصلاح نبود، بايد از بين بُرد، تا باغ را نجات داد و اين محبت است. عين رحمانيت است...
آیا زرتشت مورد ادعای جامعه زرتشتی است؟ یا بر طبق نظر بعضی اندیشمندان غربی و روایات دینی ما زرتشت پیامبر نبوده است و ادعای نبوت داشته است. بلکه طبق روایات اهل بیت داماسپ نام داشته است؟ پس ما وجود پیامبر را برای ایران باستان پذیرا هستیم اما در فرد (پیامبر) مورد نظر با زرتشتیان اختلاف داریم.
داریوش شاه گوید: این است آنچه که من در دومین و سومین سال، پس از آنکه شاه شدم، کردم. سرزمين اووجا Ûvja (عيلام، كه همان خوزستان و ايلام امروزی است) نافرمان شد. بندهی من، گَـئوبَرووَه با خوزیان جنگ کرد. پس او، خوزیان را بِزَد و تار و مار کرد و سردار آنها را گرفت. او را به نزد من آورد و من او را کشتم. پس از آن کشور از آن من شد. داریوش شاه گوید: آن خوزیان بیوفا بودند و اهورامزدا از سوی آنها پرستش نمیشد.
داریوش شاه گوید: من با سپاه به سوی سَکائیه رهسپار شدم... پس از آن من سکاها را بسیار زدم و سردار دیگری از آنان را گرفتم. او دست بسته به نزد من آورده شد و او را کشتم. آنگاه چنانچه میل من بود سردار دیگری برایشان برگزیدم. پس از آن، کشور از آن من شد. داریوش شاه گوید: آن سکاها بیوفا بودند و اهورامزدا از سوی آنها پرستش نمیشد. به خواست اهورامزدا هرطور میل من بود، همانطور با آنها کردم.
داریوش شاه گوید: پارت و هيركان نسبت به من نافرمان شدند. خود را از آنِ فرَوَرتیش (Phraortes) خواندند. ویشتاسپ پدر من، در پارت بود، مردم او را رها کردند [و] نافرمان شدند. پس از آن ویشتاسپ با سپاهی که پیرو او بود رهسپار شد. در شهر ویشپازاتیش (Višpauzatiš) در سرزمين پارت، آنجا با پارتیها جنگ کرد. اهورامزدا مرا یاری کرد. به خواست اهورامزدا، ویشتاسپ آن سپاه نافرمان را بسیار زَد (تار و مار كرد).
آیا میتوانسته است برای افرادی عادی چنین برنامه صورت بگیرد و در داخل کوه قرار گیرند؟ آیا نمونههایی از این واقعه برای هیچ یک از بزرگان آیین زرتشت اتفاق افتاده است؟ آیا اعراب با مرکبهای سواری خود نتوانستهاند بعد از تعقیب این دخترها و خانواده شاه ایران، بر او دست پیدا کنند؟ و سوالاتی دیگری که در مورد این ادعای موبدان در ذهن خوانندگان شکل میگیرد.
در سال 8 هجری و در روزی از روزها، در ايامی كه حكومت مركزی امپراتوری ساسانی در فساد و تباهی دست و پا میزد، سيبخت به رتق و فتق امور در حوزه حاكميت خود مشغول بود، كه نامهای برای او آوردند. از محمد بن عبدالله بنده و فرستاده خدا... طراوت كلام پيامبر در قلب «سيبخت زرتشتی» لرزش ايجاد كرد و بر عمق جانِ او نشست و به اراده خدا، چنان او را متحير نمود كه دعوت پيامبر را لبيك گفته، مسلمان شد.
برخی مدعی هستند که کورش بختیاری بود! اما این ادعا، سخنی بیربط و حقیقتاً ادعایی نادرست است. مردم بختيارى عموماً تركيبى از دو قوم باستانى عيلامى و گوتى هستند. در اكثر مناطق بختيارى نشين ايران، آثار مربوط به عيلاميان مشاهده مىشود. از ديگر سوى، يافتههاى علمى گوياى اين است كه مردم زاگرس نشين به طور كلى شباهت بسيارى به قوم باستانى گوتى دارند. قابل توجه اينكه گوتیها و عيلاميان از اقوام آريايى نبودند.
وقتی در آیین زرتشت سخن از روزه میشود، موبدان و سخنگویان این آیین در جمع دیگر ادیان و بخصوص مسلمانان بیان میدارند که مقوله روزه در آیین زرتشت به مانند دیگر ادیان وجود دارد. جامعه زرتشتیان در توصیف روزه چنین بیان میدارند که هر فرد زرتشتی در آیین زرتشت چهار روز هر ماه، باید از خوردن گوشت حیوانات امتناع کند.
به گزارش پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب، در بیست و هفتمین سالگرد درگذشت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (ره)، جمعی از زرتشتیان ایران به همراه نمایندگان ادیان توحیدی با حضور در مرقد مطهر امام راحل (ره) و نثار تاج گل، یاد و خاطره ایشان را گرامی داشتند.
منابع اروپايی با وجود تعصبات ضد صفوی، اقرار دارند كه [پيش از توطئه زرتشتيان عليه ملت ايران] زرتشتيان در حكومت صفوی از آرامش نسبی برخورد بودند، و تمايلی نداشتند كه به خارج از ايران مهاجرت كنند. اما پس از خيانت زرتشتيان به ايران، آن هم در وضعيتی كه كشور از غرب و جنوب و حتی شرق، تحت تازش و هجمه دشمنان بود، ورق برگشت.
دوازدهمین همایش بینالمللی دکترین مهدویت با موضوع «پیشگوییهای آخرالزمان از دیدگاه ادیان ابراهیمی» از ساعت ۸ بامداد پنجشنبه، ۳۰ اردیبهشتماه ۱۳۹۵ خورشیدی با حضوراندیشمندان ادیان ابراهیمی و هموندان انجمن موبدان زرتشتی تهران کار خود را در مدرسهی امام کاظم (علیه السلام) در شهر قم آغاز کرد.
عموم دین پژوهان بر این باورند که اعتقاد به نجات دهندگان نهایی، در آیین زرتشت ریشه دارد اما برخی از موبدان آن را رد میکنند و این تفکر را نتیجه نفوذ اندیشههای یهودی در آیین زرتشت میدانند. چنان که موبد موبدان رستم شهزادی در کتاب مجموعه سخنرانیهای خود چنین معتقد است. او اندیشه اعتقاد به نجات دهندگان نهایی در آیین زرتشت را ثمره نفوذ تعالیم دینی یهودیان در باره منجی آخرالزمان میداند.
بحث منجی در آیین زرتشت، به مانند دیگر مباحث این آیین، دارای شک و شبهه هست. عدهای بیان دارند که در آیین زرتشت موعود و منجی هست و در زمانهای مشخصی خواهند آمد. ولی بیان شد که در طول تاریخ زرتشتیان بنابر باور خود انتظار داشتند ولی انتظار آنها هنوز هم باقی است و وعده موبدان آنها به نوعی تا به حال به حقیقت نرسیده است.