مذهب سران تصوف
بعضی از علماء شیعه قائل به شیعه شدن ابوحامد محمد غزالی (عالم سنیمذهب ویکی از بزرگان متصوفه) بوده و دلیل مدعای خویش را تألیف کتاب «سرّ العالمین» توسط او میدانند؛ این درحالی است که آیتالله فاطمینیا، با دلائلی انتساب این کتاب را به غزالی مردود میداند
اهلسنت طبق روایات کتابهای خود به حضرات معصومین علیهالسلام ارادت و محبّت دارند؛ بهگونهای که بعضی از محققین به آنها عنوان سنیهای دوازده امامی داده، اما این مسئله هیچگاه باعث نمیشود که این گونه افراد را جزء شیعیان به حساب آورد.
مبانی فقهی یکی از مهمترین شاخصههای تشخیصی است که می توان براساس آن، مذهب بزرگان صوفیه را بررسی کرده و نشان داد که بیشتر آنها از حیث فقهی، تابع فقه اهلسنت بودهاند؛ به همین خاطر نمیتوان آنها را جزء شیعیان به حساب آورد.
دانستن مذهب افراد شاخص و تأثیرگذار، نقش بسزائی در فهم افکار و آموزههای آنها دارد. ازاینرو برای تشخیص مذهب افراد میتوان از شاخصههای اعتقادی کمک گرفته و به راحتی زمینههای تأثیرگذار بر سخنان آنها روشن میشود.
درباره مذهب سران تصوف و عقاید ایشان سوال شده است. در جواب ایشان باید گفت اکثر سران صوفیه تا حدود قرن هشتم سنی مذهب بودند. اما بعد از آن برخی از سلسلههای صوفیه به شیعه گرایش پیدا کردند. در پاسخ به بخش دوم سوال باید گفت، عقاید همه فرقههای صوفیه با هم یکسان نیست، بلکه به نسبت عقاید ایشان با هم متفاوت است که به برخی از آنها اشاره میشود.
یکی از توجیهات فرقه صوفیه، دربارهی مذهب سران خود، که مذهبی غیر شیعه داشتند، ادعای تقیه است تا رسوائی برملاشدن سنی بودن آنان را رفع کنند، چنانچه در مورد مذهب جنید بغدادی که رجالشناسان، سنّیبودن وی را مسلم دانستهاند، گفتهاند که جنید به تقیه و پنهانکردن عقیدهی خود از دیگران رفتار میکرد.
با برملا شدن مذهب سران تصوف و آشکار شدن مخالفت مذهب آنها با مذهب ائمه اطهار (علیهمالسلام) توسط محققین، تصوف در معضل و شوک بزرگی فرورفت. اما با کمک گرفته از توجیهات مختلف درصدد رفع این مشکل برآمدند. لذا یکی از آخرین این اقدامات چنگاندازی به آراء و نظریاتی است که ذهن و فکر مریدان و مخالفین را بهوسیله ادبیات خاص از مسیر اصلی خویش گمراه کند. کما اینکه مذهب شاه نعمتالله ولی را مذهب عشق خواندهاند. یا مذهب بایزید بسطامی را نه مذهب تسنن بلکه مذهب سکر.