دارالتقریب
شعراوی، از علمای بزرگ اهل سنت مصر، در جهت وحدت بین مسلمانان تلاش فراوانی کرده است و به شدت از اندیشههای افراطی بیزار بوده و در جهت رفع اتهام مسلمانان از کفر و شرک، و اثبات صحت رفتارهای مسلمانان از متون دینی، استدلالهای محکم و منطقی بیان کرده است و فتوای شلتوت در جواز تعبد به مذهب شیعه را تأیید کرده است.
محمد غزالی، از علمای بزرگ الازهر، با تمام وجود قائل به تقریب میان مذاهب اسلامی بود، و شديداً تحت تأثير افكار امام خمينى قرار گرفته بود؛ او حمایت کامل خود را از انقلاب اسلامی ایران اعلام کرد؛ حكومت صدام، را خونريز و سفاك میدانست، حتی آرزو کرد کاش میتوانست، گروهی برای یاری شیعیان در جنگ با بعث عراق بفرستد.
محمد غزالی، از علمای بزرگ الازهر معتقد است، اختلاف میان شیعه و اهل سنت تنها در فروع است که در میان مذاهب چهارگانه اهل سنت هم موجود است؛ آثار او در زمینه اصلاح در جهان اسلام، نقد استبداد حاکم بر جوامع عربی، نقد تعصبات کور و رویههای جاهلی دوران معاصر در جوامع اسلامی است.
محمد غزالی، از شاگردان معروف شلتوت و از علمای بزرگ الازهر، فتوای شلتوت را در جواز تعبد به مذهب شیعه تأیید کرده و به شدت مدافع تقریب بین مذاهب بود، معتقد بود اختلاف میان شیعه و اهل سنت تنها در فروع است که در میان مذاهب چهارگانه اهل سنت هم موجود است.
فتوای صریح شلتوت، در جواز تعبد مذهب شیعه، یکی از تأثیرگذارترین فتاوای تقریبی دوران معاصر است.(1379 قمری) مواضع گوناگونی در قبال این فتوا شکل گرفت. بسیاری از علمای بزرگ، این فتوای تاریخی را مورد تأیید قرار دادند؛ برخی در آن تشکیک و آن را نفی کردهاند، برخی شلتوت را به جهل متهم کردهاند و برخی میپرسند چرا شیعیان فتوای مشابه صادر نکردهاند.
محمد الفحام از عالمان و فقیهان بزرگ اهل سنت مصر و از اعضای اصلی دارالتقریب، رئیس الازهر و عضو فرهنگستان قاهره بود؛ وی که رویکرد تقریبی بارزی داشت، به ایران آمده است و با علمای شیعه دیدار داشته است و از حامیان فتوای شیخ شلتوت در جواز تعبد به مذهب شیعه بود.
شیخ محمود شلتوت، در مورد امکان تقلید از مذهبی غیر مذاهب اربعه گفت: «اسلام پیروی از مذهب معینی را واجب نکرده است؛ مذهب جعفری، مذهبی است که تعبد به آن، همچون دیگر مذاهب اهلسنت، شرعاً جایز است؛ مسلمانان باید از تعصبهای نابجا در قبال مذاهب معین، رهایی یابند.» بسیاری از علما و فقهای بزرگ، این فتوای تاریخی را تأیید کردند.
در سال 1938 میلادی، شیخ محمدتقی قمی وارد مصر شد، وی لزوم رعایت دعوت مرحلهای برای دستیابی به هدف تقریب را یادآور شد. پس از شکلگیری اندیشه تقریب، بسیاری به مبارزه با آن برخاستند. چارهای نبود که قبل از هر چیزی، محیط برای اصلاح مساعد شود. بنابراین اندیشه تقریب، این مراحل را پشت سر گذاشت: مقدمه؛ تأسیس و ایجاد تقریب.
شیخ محمود شلتوت، عالم حنفی مصری، عضو جمعیت علمای اعلام، مجمع اللغه، سرپرست مباحثات فرهنگی دانشگاه الازهر، و در نهایت رئیس دانشگاه الازهر شد؛ وی ترک تعصّب و نقش عالمان را از عوامل وحدت میدانست و معتقد بود میتوان با این موارد در برابر سوءاستفاده دشمنان اسلام ایستاد و اهداف دین را برآورده ساخت.
یکی از پیشگامان تقریب و بیداری اسلامی، شیخ عبدالمجید سلیم متأثر از استادش، محمد عبده، گامهای مهمی در راستای منویات و تفکرات او برداشت؛ وی تدریس و ریاست الازهر، قضاوت، عضویت در دارالافتاء و هیئت کبار العلما را در کارنامه دارد و با اهتمام تمام در دارالتقریب فعالیت کرد.
توجه به آموزههای تقریبی دین مبین اسلام، و شرایط منطقهای و جهانی جهان اسلام، احساس نیاز به وحدت اسلامی را برای بزرگان تقریب ازجمله شیخ عبدالمجید سلیم، شیخ محمود شلتوت، شیخ محمدحسین کاشفالغطاء، آیةالله عبدالکریم زنجانی و آیةالله العظمی بروجردی و دیگران ملموس کرد و در سال 1947 میلادی، به تأسیس دارالتقریب قاهره انجامید.