دیدگاه سیاسی شیخ محمد غزالی در رابطه با ایران و انقلاب و امام خمینی

  • 1398/05/19 - 10:39
محمد غزالی، از علمای بزرگ الازهر، با تمام وجود قائل به تقریب میان مذاهب اسلامی بود، و شديداً تحت تأثير افكار امام خمينى قرار گرفته بود؛ او حمایت کامل خود را از انقلاب اسلامی ایران اعلام کرد؛ حكومت صدام، را خون‌ريز و سفاك می‌دانست، حتی آرزو کرد کاش می‌توانست، گروهی برای یاری شیعیان در جنگ با بعث عراق بفرستد.

خلاصه مقاله
محمد غزالی، از علمای بزرگ الازهر، با تمام وجود قائل به تقریب میان مذاهب اسلامی بود، شديداً تحت تأثير افكار امام خمينى قرار گرفته بود و در مقاطع مختلف از او ياد مى‌‏كرد. او حمایت کامل خود را از انقلاب اسلامی ایران اعلام کرد؛ حكومت صدام، را حكومتى خون‌ريز و سفاك می‌دانست، حتی آرزو کرد کاش توان آن را داشت، گروهی را گرد آورده، برای یاری برادران شیعه در جنگ با بعث عراق گسیل دارد و به همین دلیل، آماج جملات و انتقادات ناسیونالیستان عرب و سلفیان ازجمله موصلی است.
پس از فتواى تاريخى امام خمینی مبنى بر ارتداد سلمان رشدى، شيخ محمد غزالى گفت: «آرزو دارم كه اى كاش خداوند جرعه‌‏اى از شجاعت امام خمينى را به تمام علماى اسلام عطا مى‌‏كرد.»
وقتی در عاشوراى سال 1373 شمسی، بمبی در كنار ضريح مقدس امام رضا (عليه‌‏السلام) منفجر شد و 27 نفر شهيد و تعدادى مجروح شدند، وی در پيامى به دفتر حفاظت از منافع جمهورى اسلامى ايران در مصر، انزجار خود را از اقدام وحشيانه منافقين اعلام داشت.

متن مقاله
محمد غزالی بن احمد السقا، از شاگردان معروف شلتوت و حسن البنا، و از علمای بزرگ الازهر، معتقد است اختلاف میان شیعه و اهل سنت تنها در فروع است که در میان مذاهب چهارگانه اهل سنت هم موجود است. اختلاف مذاهب اسلامی در فروع، مایه پیشرفت است و نباید به تضاد و تفرقه بیانجامد. آثار او در زمینه اصلاح در جهان اسلام، نقد استبداد حاکم بر جوامع عربی، نقد تعصبات کور و رویه‌های جاهلی دوران معاصر در جوامع اسلامی است.[1]
وی که با تمام وجود قائل به تقریب میان مذاهب اسلامی بود، شديداً تحت تأثير افكار امام خمينى قرار گرفته بود و در مقاطع مختلف از او ياد مى‌‏كرد. او می‌گوید: «من حمایت کامل خود را از انقلاب اسلامی ایران اعلام می‌کنم؛ مادامی‌که ایران با اتکال به خداوند راه خویش را برای امت واحده ادامه دهد، ان‌شاءالله به اهداف خود می‌رسد.»[2]
از ديد غزالى حكومت صدام، حكومتى خون‌ريز و سفاك است. وى در اين‌باره مى‏‌گويد: «صدام يك ميليون مسلمان شيعى را به قتل رسانده؛ همان‏‌گونه كه صدهزار مسلمان سنى كرد را به قتل رسانده است. افزون بر اين، تاريخ حزب بعث در كشورهايى كه حكومت كرده، توأم با قتل و كشتار و خون‌ريزى است.» و در جریان جنگ تحمیلی عراق ضد ایران، جانب ایران را گرفت و حتی آرزو کرد کاش توان آن را داشت، گروهی را گرد آورده، برای یاری برادران شیعه در جنگ با بعث عراق گسیل دارد.[3] و به همین دلیل، آماج جملات و انتقادات ناسیونالیستان عرب و سلفیان ازجمله موصلی است.
هنگامى‌كه امام خمينى، فتواى تاريخى خود مبنى بر ارتداد سلمان رشدى را اعلام داشتند، شيخ محمد غزالى در جلسه‌‏اى ضمن تقدير از ايشان گفت: «در يكى از جلسات با عده‏‌اى از علماى قاهره، آرزو كردم كه اى كاش خداوند جرعه‌‏اى از شجاعت امام خمينى را به تمام علماى اسلام عطا مى‌‏كرد. زيرا وقتى كه در مركز فرهنگ (انگلستان) توطئه‏‌اى عليه اسلام و مسلمين ترتيب يافت و فردى بى‌شخصيت و پركينه نسبت به اسلام، شديدترين اهانت‌‏ها را به مقدس‌‏ترين انسان تاريخ، يعنى نبى اكرم (صلى‌‏الله‌‏عليه‏‌و‏آله) و همسران و اصحابش روا داشت، همه ساكت بودند و تنها او (امام خمينى) بود كه با شجاعت و شهامت، حكم ارتداد اين فرد حقير و بى‌ادب را صادر كرد.»[4]
پس از جنگ عراق با كويت، در سال 1370 شمسی، شيعيان اين كشور عليه حكومت بعث عراق قيام كردند. اين قيام كه به «انتفاضه شعبانيه» معروف است، خسارات جبران ناپذيرى بر پيكره تشيع در جنوب عراق وارد ساخت و ده‌ها هزار نفر توسط رژيم عراق به شهادت رسيدند. پس از سقوط رژيم صدام، صدها گور دسته جمعى در اطراف شهرهاى مذهبى كربلا و نجف پيدا شد و از جنايات رژيم سفاك بعثى پرده برداشت. غزالى ضمن ابراز تأسف از اين اقدام رژيم عراق مى‏‌گويد: «اين اولين بار نيست كه بعث عربى دست به چنين كارى مى‏‌زند و آخرين آن نيز نخواهد بود. قوميت عربى و بعث عربى از ساخته‌‏هاى شيطان و براى روگرداندن مردم از دينشان است. هنگامى‌كه بعث عربى به ايران حمله كرد، اعراب آن را تأييد كردند. خدا و پيامبر اسلام را فراموش كردند و مورد مؤاخذه قرار نگرفتند.»[5]
در تاريخ 30 خرداد 1373، (برابر با عاشوراى حسينى)، يكى از عوامل گروهك تروريستى منافقين در كنار ضريح مقدس امام رضا (عليه‌‏السلام) بمب‌‏گذارى كرد كه در نتيجه، 27 نفر شهيد و تعداد زيادى مجروح شدند. اين اقدام موجى از انزجار جهانى عليه گروهك تروريستى منافقين كه مورد حمايت مستقيم آمريكاست، برانگيخت. شيخ محمد غزالى در پيامى به دفتر حفاظت از منافع جمهورى اسلامى ايران در مصر، انزجار خود را از اقدام وحشيانه منافقين اعلام داشت.[6]

پی‌نوشت:

[1]. «مواضع گوناگون در قبال فتوای تاریخی شلتوت، رئیس الازهر»
«دفاع محمد غزالی از فتوای شلتوت»
«تکفیر و اختلاف در جهان اسلام، سیاست استکبار»
[2]. شیخ محمد غزالی، علی احمدی، ص50.
[3]. «وقد صرح الشيخ الغزالي في شريط مسجل بصوته أنه لو كان يستطيع إرسال فرقة من السنة لمناصرة الشيعة في حربهم مع بعث العراق لفعل ولكنه لا يستطيع كما يقول في الشريط» حقيقة الشيعة «حتى لا ننخدع»، عبدالله موصلی، ص197.
[4]. شیخ محمد غزالی، علی احمدی، ص50.
[5]. همان، ص51.
[6]. همان، ص52.
متن پیام محمد غزالی به اين شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحيم
در حالى‌كه اخبار مربوط به فاجعه انفجار در حرم مطهر امام رضا (عليه‏‌السلام) را مطالعه مى‌‏كردم، غم سراسر وجودم را فراگرفت. فاجعه‌‏اى كه موجب از بين رفتن راكعان و ساجدانى شد كه براى نماز به آن عبادتگاه رفته بودند، امّا مرگ را در انتظار خويش ديدند.
چندين منكر در آن واحد در اين ارتكاب جرم گرد هم آمدند و كارهاى خود را با رذالت و پستى در يك مكان مقدس به انجام رساندند. كشتار مؤمنين، بلا و آفتى بزرگ است و كشتار ايشان در حالى‌كه برابر خدا صف كشيده‌‏اند، بلا و آفتى بزرگ‌تر. محال است كه در قلوب اين قاتلان ذره‌‏اى ايمان وجود داشته باشد.
عاشقان مسجد در اين دوره، يادگاران خير در دنيايى هستند كه بسيارى، هواهاى نفسانى را مى‌‏پرستند و خدا را فراموش كرده، بلكه منكر ديدار قيامت و اويند. در اين مصيبت، كشته شدگان آن، شهدايى هستند كه خداى خود را در حالى ديدار كردند كه مغفرت و رضايت او را به دست آورده بودند.
اين جنايت كه در ايران روى داد، مرا به ياد ويران شدن مسجد بابرى توسط بت‏‌پرستان در هند انداخت كه موجب از بين رفتن مؤمنانى شد كه در برابر اين فتنه تا آخرين رمق مقاومت كردند؛ تا آن‌كه ارواح طيبه خود را تسليم خداى خود كردند. بله قبل از آن كه بت‌‏پرستان بتوانند خانه او را ويران كنند، مسجد تبديل به يك ويرانه شد و چه بسيار مساجدى كه تا كنون توسط كفار خراب شده است و چه بسيار شهدايى كه در اثر تجاوز به مساجد از ميان رفته‏‌اند.
از من پرسيدند چه كسى در پس اين جنايت قرار دارد؟ ترديد ندارم كه توطئه‌گران داراى هيچ دينى نيستند. استعمار جهانى موفق شد تا گروهى از مردم را كه نه به خدا اعتقاد دارند و نه به قيامت، به وجود آورد و آن‌‏ها را در جاهاى مختلف قرار دهد، تا هر از چندى مرتكب يك منكر شوند. غيظ و خشم مؤمنان را برانگيزند و حزن و اندوه را در قلوب ايشان جاى دهند. من از مسلمانان ايران مى‌‏خواهم كه صبر پيشه كنند و هشيار و بيدار باشند و هم‌چنين از تمامى مسلمانان مى‏‌خواهم كه صفوف خود را مستحكم كرده و جبهه خود را متحد سازند؛ چرا كه انتظار ندارم حيله و نيرنگ قدرت‌هاى بزرگ عليه ايشان به زودى پايان يابد؛ دولت‌هايى كه در اعلام ناراحتى و خشم خود از اسلام كوتاهى نكرده‌‏اند.
سلمان رشدى را مى‌‏بينم كه پس از ارتداد قبيح خود، در كشورهاى اروپايى و آمريكايى در رفت و آمد است تا مورد تقدير و تكريم قرار گيرد؛ بدون آن‌كه موجب حيا و شرم هيچ‌يك از اعرابى شود كه با غرب همكارى مى‌‏كنند. تا جايى كه ما اختلافات قرون اوليّه را نشخوار مى‌‏كنيم و برخى از ما به دروغ، سوگند ياد مى‌‏كنند كه شيعه قرآنى ديگر به جز قرآن ما دارند. به اين تهمت پراكنان گفتم از ابتداى تاريخ اسلام تا حال كه قرن پانزدهم است، كره زمين به جز همين قرآن را در بين هيچ‌يك از فرقه‏‌هاى اسلامى به خود نديده است. پس به مصلحت چه كسى تبليغ مى‏‌كنى كه شيعه قرآن ديگرى به جز قرآن ما دارند؟
ما مى‏‌خواهيم همه را گرد هم آوريم و اشتباهات سياسى و نظامى كه ما را در معرض تهديد قرار داده است را اصلاح كنيم. پس آيا اينك تقواى خدا، پيشه كرده‏‌ايد؟
فرانسويها از تبديل بزرگ‌ترين مسجد در الجزاير به كليسا و كشتن هزاران نمازگزار در داخل آن شرم نكردند و هم‌چنان استعمار جهانى در كمين ما نشسته است. پس چرا تلاش مى‌‏كنيد كه اين امت را پيش روى او تكه تكه كنيد و مقاومت او را در برابر استعمار مورد اهانت قرار دهيد؟»

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.