مراحل اندیشه تقریب در مصر و تأسیس دارالتقریب

  • 1398/05/19 - 00:27
در سال‌ 1938 میلادی، شیخ محمدتقی‌ قمی وارد مصر شد، وی لزوم‌ رعایت‌ دعوت‌ مرحله‌ای‌ برای‌ دست‌یابی‌ به‌ هدف‌ تقریب‌ را یادآور شد. پس از شکل‌گیری اندیشه‌ تقریب‌، بسیاری‌ به‌ مبارزه‌ با آن‌ برخاستند. چاره‌ای‌ نبود که‌ قبل‌ از هر چیزی، محیط‌ برای‌ اصلاح‌ مساعد شود. بنابراین اندیشه‌ تقریب‌، این مراحل را پشت‌ سر گذاشت‌: مقدمه؛ تأسیس و ایجاد تقریب.

خلاصه مقاله
در سال‌ 1938 میلادی، شیخ محمدتقی‌ قمی وارد مصر شد وی لزوم‌ رعایت‌ دعوت‌ مرحله‌ای‌ برای‌ دست‌یابی‌ به‌ هدف‌ تقریب‌ را یادآور شد. پس از شکل‌گیری اندیشه‌ تقریب‌، بسیاری‌ به‌ مبارزه‌ با آن‌ برخاستند. توده مردم‌ انتظاری‌ نداشتند که‌ از تقریب‌ بشنوند، بنابراین‌ چاره‌ای‌ نبود که‌ قبل‌ از هر چیزی، محیط‌ برای‌ اصلاح‌ مساعد شود. بنابراین اندیشه‌ تقریب‌، این سه‌ مرحله‌ را پشت‌ سر گذاشت‌:
1. ایجاد مقدمه: از سال‌ 1938 تا سال‌ 1946 میلادی طول‌ کشید؛ در این‌ دوره‌، ریاست‌ الأزهر با شیخ مراغی‌ و شیخ عبدالرزاق‌ بود.
2. تأسیس: شیخ‌ مراغی‌ اشخاصی‌ چون‌ سلیم‌ و عبدالرزاق‌ را وارد تقریب کرد و با تصویب‌ قانون‌ تقریب‌ در سال‌ 1947 میلادی با موفقیت‌ به‌ پایان‌ رسید. سپس موجی‌ از مخالفت‌ها علیه‌ نهضت‌ تقریب‌ برخاست‌ و عبدالمجید به‌ همراه‌ یارانش‌ در پی‌ ایجاد طرحی‌ برای‌ ایجاد الفت‌ بین‌ مسلمین‌ بودند؛ تشکیل‌ جماعت‌ تقریب‌ از مذاهب‌ مختلف‌ اسلامی‌ (مذاهب‌ چهارگانه اهل‌ سنت‌ و «مذهب‌ شیعه‌ امامی‌ و زیدی‌») پیروزی‌ آشکاری‌ بود که‌ کینه‌توزان‌ را هراسان‌ ساخت‌.»
3. ایجاد تقریب: شیخ عبدالمجید سلیم‌ با حضور در دارالتقریب‌ منشأ آثار زیادی‌ شد، هم‌ از لحاظ‌ علمی‌ و اجتماعی‌، هم‌ از لحاظ‌ جلب‌ شخصیت‌های‌ جدید به‌ دارالتقریب‌ که‌ پشتوانه آینده‌ آن‌ شدند، مانند شاگردش‌ شیخ‌ شلتوت‌، و هم‌ از جهت‌ دفاع‌ مستحکم‌ در برابر حمله‌ برخی‌ شیوخ‌ الأزهر به‌ اندیشه‌ اصلاح‌گرایانه‌ در باب‌ تقریب‌ بین‌ مذاهب‌ اسلامی‌.

متن مقاله
در سال‌ 1938 میلادی، شیخ محمدتقی‌ قمی وارد مصر شد.[1] وی‌ لزوم‌ رعایت‌ دعوت‌ مرحله‌ای‌ برای‌ دست‌یابی‌ به‌ هدف‌ تقریب‌ را یادآور شد. او در سخنانی‌ که‌ 25 سال‌ بعد از آغاز تقریب‌ بیان‌ کرده‌ است‌، می‌گوید: «خداوند اراده‌ فرمود که‌ اندیشه‌ای‌ اصیل‌ و خالص‌ که‌ پیرامون‌ آن‌ تحقیق‌ و بررسی‌ انجام‌ گردیده‌ بود، به‌ صورت‌ دعوتی‌ اصلاحی‌ و دینی‌ بر عالم‌ اسلام‌ طلوع‌ کند؛ اندیشه‌ای‌ که‌ بزرگ‌ترین‌ درد و گرفتاری‌ مسلمانان‌ را که‌ تفرّق‌ و پراکندگی‌ است‌، درمان‌ می‌سازد.»
زمانی‌ که‌ اندیشه‌ تقریب‌ شکل‌ گرفت‌ بسیاری‌ به‌ مبارزه‌ با آن‌ برخاستند. توده مردم‌ انتظاری‌ نداشتند که‌ نکته‌ای‌ از تقریب‌ بشنوند، بنابراین‌ چاره‌ای‌ نبود که‌ قبل‌ از اقدام‌ به‌ اصلاح‌، محیط‌ را برای‌ اصلاح‌ مساعد کنند. به‌ این‌ ترتیب‌، اندیشه‌ تقریب‌، سه‌ مرحله‌ را پشت‌ سر گذاشت‌: 1. ایجاد مقدمه؛ 2. تأسیس؛ 3. ایجاد تقریب.

مرحله‌ ایجاد مقدماتی‌ برای تقریب‌
مرحله آغازین‌ تقریب‌، از زمان ورود محمدتقی قمی به مصر (سال‌ 1938 میلادی) تا سال‌ 1946 میلادی طول‌ کشید؛ در این‌ دوره‌، ریاست‌ الأزهر تا سال‌ 1944 میلادی با شیخ محمد مصطفی مراغی‌ و بعد از آن‌ تا سال 1948 میلادی با شیخ مصطفی‌ عبدالرزاق‌ بود. در این‌ دوره‌ عبدالمجید سلیم هم مفتی‌ دیار مصر بود[2] و هر دو رئیس‌ الأزهر، با وی‌ ارتباطات‌ گرمی‌ داشتند و در مراحل‌ تمهید و تکوین‌ از او یاری‌ جستند.
محمدتقی‌ قمی‌ درباره جایگاه‌ شیخ‌ مراغی‌ می‌نویسد: «وی‌ مردی‌ با وقار و با شخصیت‌ و دارای‌ فکری‌ منظم‌ و هماهنگ‌ و بینشی‌ وسیع‌ بود. در اولین‌ ملاقات‌، ایمان‌ او را نسبت‌ به‌ اندیشه تقریب‌ دریافتم‌، ... ما را با کسانی‌‌که‌ به‌ علم‌ و استعدادشان‌ نسبت‌ به‌ تحقیقات‌ علمی‌ اعتراف‌ داشت‌ و در آن‌ها میل‌ و علاقه‌ به‌ تقریب‌ می‌دید، آشنا کرد. او مردی‌ فعال‌ بود و در ایجاد ارتباط‌ میان‌ اشخاص‌ و اتفاق‌ بر نقاط‌ اساسی‌ سهم‌ به‌سزایی‌ داشت‌. او محیط‌ را برای‌ بعضی‌ از بزرگان‌ و علمای‌ دین‌ که‌ در صدر آن‌ها شیخ‌ مصطفی‌ عبدالرزاق‌ و شیخ‌ عبدالمجید سلیم‌ قرار داشتند آماده‌ ساخت‌.»[3]

مرحله تأسیس دارالتقریب‌
نقش‌دادن‌ شیخ‌ مراغی‌ در مرحله تکوین‌ و تجهیز تقریب‌ به‌ اشخاصی‌ چون‌ عبدالمجید سلیم‌ و مصطفی‌ عبدالرزاق‌ همواره‌ مورد تشویق‌ و اعجاب‌ محمدتقی‌ قمی‌، بانی‌ و مؤسس‌ تقریب‌ بود. با این‌ حال‌ او عبدالرزاق‌ را قهرمان‌ مرحله دوم‌، یعنی‌ تکوین‌ و پیدایش‌ تقریب‌، می‌داند.
این‌ مرحله‌ با تصویب‌ قانون‌ تقریب‌ در سال‌ 1947 میلادی با موفقیت‌ به‌ پایان‌ رسید که‌ از افراد دخیل‌ در آن‌ می‌توان‌ به‌ عبدالمجید سلیم‌ رئیس‌ هیئت‌ فتوای‌ دانشگاه‌ الأزهر اشاره‌ کرد. به‌ گفته‌ مرحوم‌ قمی‌، در این‌ مرحله‌ شیخ‌ مصطفی‌ عبدالرزاق‌ رئیس‌ الأزهر در کنار این‌ دعوت‌، ولی‌ خارج‌ از جمعیت‌ تقریب‌ باقی‌ ماند تا هنگام‌ بحران‌ بهتر بتواند آنان‌ را کمک‌ کند و در واقع‌ نقش‌ سپر دفاعی‌ را به‌ شیخ‌ عبدالمجید سلیم‌ واگذار کرد. شیخ محمدتقی‌ قمی‌ تصریح‌ می‌کند که‌ در آن‌ موقعیت‌، مصطفی‌ عبدالرزاق‌، سلیم‌ را شیخ‌ مسلّم‌ علما و افقه‌ آن‌ها می‌دانست‌. به‌ این‌ ترتیب‌، شیخ‌ سلیم‌ وارد تقریب‌ شد. در این‌ مرحله‌ مشکلات‌ زیادی‌ برای‌ تقریب‌ پیش‌ آمد، ولی‌ همگی‌ با درایت‌ و ایمان‌ و ایستادگی‌ مصطفی‌ عبدالرزاق‌، عبدالمجید سلیم‌ و محمدتقی‌ قمی‌ و... پشت‌ سر گذاشته‌ شد.
محمدتقی‌ قمی‌ می‌نویسد: «این‌ مرحله‌، مرحله‌ای‌ بود که‌ شیخ‌ بزرگ‌ عبدالمجید سلیم‌ با جهد و کوشش‌ و علم‌ و ایمان‌ به‌ جانب‌ تقریب‌ آمد. بعد از مدت‌ کوتاهی‌ شیخ‌ مصطفی‌ عبدالرزاق‌ به‌ سوی‌ پروردگار خود بازگشت‌، گویی‌ ایشان‌ رسالتی‌ برعهده‌ داشت‌ که‌ آن‌ را به‌ انجام‌ رسانید و رفت‌.»[4]
همان‌گونه‌ که‌ عبدالرزاق‌ و علمای‌ دخیل‌ در تقریب‌ پیش‌بینی‌ کرده‌ بودند، به‌ زودی‌ موجی‌ از مخالفت‌ها علیه‌ نهضت‌ تقریب‌ برخاست‌ و درستی‌ تحلیل‌ و پیش‌بینی‌ اعضا را نشان‌ داد؛ در این‌ مقطع‌ که‌ عبدالمجید به‌ همراه‌ یارانش‌ در پی‌ ایجاد طرحی‌ برای‌ ایجاد الفت‌ بین‌ مسلمین‌ بودند، به‌ تعبیر شیخ‌ شلتوت‌، محیط‌ عمومی‌ پر از سرزنش‌ها و تهمت‌ها و آمیخته‌ به‌ افترا و سوءظن‌ فرقه‌ها نسبت‌ به‌ یکدیگر گردید. تشکیل‌ جماعت‌ تقریب‌ از مذاهب‌ مختلف‌ اسلامی‌ (مذاهب‌ چهارگانه اهل‌ سنت‌ و «مذهب‌ شیعه‌ امامی‌ و زیدی‌») پیروزی‌ آشکاری‌ بود که‌ کینه‌توزان‌ را هراسان‌ ساخت‌.»[5]

مرحله‌ ایجاد‌ تقریب‌
شیخ عبدالمجید سلیم‌ با حضور در دارالتقریب‌ منشأ آثار زیادی‌ شد، هم‌ از لحاظ‌ علمی‌ و اجتماعی‌، هم‌ از لحاظ‌ جلب‌ شخصیت‌های‌ جدید به‌ دارالتقریب‌ که‌ پشتوانه آینده‌ آن‌ شدند، مانند شاگردش‌ شیخ‌ شلتوت‌، و هم‌ از جهت‌ دفاع‌ مستحکم‌ در برابر حمله‌ برخی‌ شیوخ‌ الأزهر به‌ اندیشه‌ اصلاح‌گرایانه‌ در باب‌ تقریب‌ بین‌ مذاهب‌ اسلامی‌.[6]
محمدتقی‌ قمی‌ به‌ صورت‌ فهرست‌وار درباره این‌ دوره‌ از زندگی‌ سلیم می‌نویسد: «میزان‌ علاقه‌ و دلبستگی‌ وی‌ به‌ تقریب‌ به‌ گونه‌ای‌ بود که‌ وی‌ با این‌‌که‌ پس‌ از چند سال‌ رییس‌ الأزهر شد، باز به‌ عضویت‌ خود در جمعیت‌ ادامه‌ داد و حتی‌ بیش‌تر نامه‌های‌ خود را با عنوان‌ شیخ‌ الأزهر و نائب‌ رییس‌ جمعیت‌ تقریب‌ امضا می‌کرد. در عهد او بود که‌ فصل‌ تازه‌ای‌ در ارتباط‌ میان‌ سنی‌ و شیعه‌ گشوده‌ شد. او باب‌ نامه‌نگاری‌ را با علمای‌ شیعه‌ گشود و پاسخ‌ آن‌ها را دریافت‌ کرد و برای‌ اولین‌ بار دانشگاه‌ الأزهر را که‌ منحصر به‌ مذاهب‌ چهارگانه‌ تسنن‌ بود، به‌ صورت‌ دانشگاه‌ عمومی‌ اسلامی‌ درآورد تا به‌ ماده‌ واحده‌ای‌ که‌ راجع‌ به‌ دانشگاه‌های‌ اسلامی‌ در قانون‌ اساسی‌ تقریب‌ آمده‌ بود، عمل‌ کند و او برای‌ اولین‌ بار بعضی‌ از احکام‌ و قوانین‌ شیعه‌ را که‌ در نظرش‌ از سایر قوانین‌ بهتر بود، در قانون‌ مصر در قوانین‌ مربوط‌ به‌ احوال‌ شخصی‌ وارد کرد و او بود که‌ به‌ دارالتقریب‌ پیشنهاد چاپ‌ تفسیر مجمع‌البیان‌ را داد.»[7]

پی‌نوشت:

[1]. وی‌ یک‌ روحانی‌ ایرانی‌ بود که‌ برای‌ انجام‌ امور فرهنگی‌ از سوی‌ دولت‌ ایران‌ به‌ مصر اعزام‌ شده‌ بود، اما او با الأزهر تماس‌ گرفت‌ و در نتیجه‌، با شیوخ‌ بزرگواری‌ چون‌ عبدالمجید سلیم‌، محمود شلتوت‌، محمد فحام‌، محمد ابوزهره‌، محمد غزالی‌، حسن‌ البنّا و... آشنا شد.
«تأسیس دارالتقریب در مصر»
[2]. «شیخ عبدالمجید سلیم، از بانیان تقریب در مصر»
[3]. همبستگی‌ مذاهب‌ اسلامی‌، بی‌آزار شیرازی‌، ص45- ‌66. (خدمت‌ بزرگی‌ که‌ مصطفی‌ مراغی‌ به‌ جریان‌ تقریب‌ کرد، برگزیدن‌ و شناساندن‌ افرادی‌ بود که‌ می‌توانستند در مسیر تقریب‌ مفید واقع‌ شوند و البته‌ در این‌ میان‌ شخصیت‌ علمی‌ عبدالمجید سلیم‌ چنان‌ برجسته‌ بود که‌ در صدر فهرست‌ پیشنهادی‌ مراغی‌ قرار گرفت‌.)
[4]. همبستگی‌ مذاهب‌ اسلامی‌، بی‌آزار شیرازی‌، ص45- ‌66.
«تأسیس دارالتقریب در مصر»
[5]. همبستگی‌ مذاهب‌ اسلامی‌، بی‌آزار شیرازی‌، ص246.
[6]. استراتژی‌ وحدت‌ در اندیشه سیاسی‌ اسلام‌، موثقی، ص148.
[7]. همان، ص47 و48.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.