شعراوی و تقریب مذاهب اسلامی
شیخ محمد متولی شعراوی، (متولد سال 1911 و متوفای 1998 میلادی) در مصر بهدنیا آمد. وی از علمای بزرگ دعوت اسلامی بود؛ او در سال 1934 میلادی که رئیس اتحاد طلاب علوم دینی بود، به جهت موضعگیری علیه اشغالگران انگلیسی زندانی شد و در سال 1940 آزاد شد و از سال 1943 میلادی، شروع به تدرسی علوم دینی در مدارس دینی مختلفی ازجمله مدرسه دینی بطنطا، زرقازیق و اسکندریه؛ او در سال 1950 میلادی به عربستان منتقل شد تا دوره استادی در علوم شرعی را در دانشگاه امالقری تکمیل کند، و در سال 1963 میلادی، مدیر دفتر شیخ الازهر، حسن مأمون شد و پس از مدتی به عنوان رئیس بعثه الازهر به کشور الجزایر رفت و 7 سال در آنجا اقامت کرد و پس از بازگشت به مصر، رئیس اوقاف استان غربیه مصر و نیز دو سال وزیر اوقاف و شئون الازهر شد؛ برای تدریس در دانشگاه ملک عبدالعزیز به عربستان مهاجرت کرد؛ در سال 1987 میلادی، عضو مجمع لغت عربی مصر شد و عالمی پر تألیف بود؛ 8 سال آخر عمر خود را به نوشتن تفسیر قرآن پرداخت که تا سوره صف تفسیر کرد.
پس از مرگ وی، علمای بزرگ اهل سنت در تمجید از مقام علمی و تفسیری او مطالبی بیان کردند و مرگش را خسارت بزرگی برای جهان اسلام دانستند.
شعراوی از علمای بزرگی است که در جهت وحدت بین مسلمانان تلاش فراوانی کرده است و به شدت از اندیشههای افراطی مانند دیدگاههای تکفیری وهابیت و دیگر گروههای تکفیری بیزار بوده و در جهت رفع اتهام مسلمانان از کفر و شرک، و اثبات صحت رفتارهای مسلمانان از متون دینی، استدلالهای محکم و منطقی بیان کرده است.
شعراوی فتوای شیخ محمود شلتوت در جواز تعبد به مذهب شیعه را تأیید کرده است و حسن سعید، نظر وی را درباره شیعه، به نقل از روزنامه الاهرام مصر، سال 103، شماره 32932، چنین نقل میکند: «شیعه دوازدهامامی به امامت جعفر الصادق بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب، از استادان ابوحنیفه هستند. این گروه که به نام امامیه جعفریه و از پیروان مذاهب پاکیزه شناخته شدهاند، همانهایی هستند که شیخ مرحوم ما، شلتوت، رئیس الازهر، فتوای مشهور خود را در خصوص صحت پیروی از مذهب آنان صادر کرد و در بیان صدور این فتوا گفت: شیعه امامیه یکی از مذاهب اسلامی است که از اصول ثابت و مصادر شناخته شده برخوردار است و از راه مورد اتباع مؤمنان پیروی میکند. آری! در مصر، دستهای از احکام شیعه دوازده امامی، ازجمله بعضی از احکام طلاق و قول به وصیت واجب در میراث، در قوانین احوال شخصیه مورد استفاده قرار گرفتهاند.»[1]
پس از انقلاب اسلامی در ميان گروههای اسلامی و بيشتر دينداران مصر، تبليغات ضد تشيع گسترش يافت. در اين تبليغات مدعی بودند، شيعيان به سلف احترام نمیگذارد و الگو بودن گذشتگان را نمیپذيرند؛ اين رويارويی حتی موجب شد، از مطالعه بسياری از کتب گذشتگان، به اين اتهام که آنها شيعه هستند، يا منسوب به تشيعاند، خودداری شود و حتی فعاليت جمعيت تقريب مذاهب بازايستاد و سازمانهای شيعی منحل شدند.
در مجمع تقریب مذاهب اسلامی، مذاهب چهارگانه سنی و شيعيان امامی، زيدی و اسماعيلی عضو بودند.[2] این جمعيت با پشتيبانی علمای سرشناس مصر بهويژه، شيخ محمد متولی شعراوی، تا پايان دهه 1970 ميلادی پويا بود. در دهه 1980 میلادی و همزمان با برپايی جنگهايی در سرزمينهای اسلامی و گسترش واپسگرايی از سوی وهابیها، تشکيک در باورهای شيخ قمی از سوی مجله الاعتصام مصر طرح شد و با چاپ و پخش نامه محمد حسنين مخلوف، مفتی پيشين و وزير اوقاف وقت مصر در اين مجله که به شيخ شعراوی پيشنهاد میکرد از جمعيت تقريب بيرون آيد، اين مبارزه پررنگتر شد. پيروزی انقلاب اسلامی و توقيف مجله «رسالة الاسلام» که از سوی جمعيت تقريب منتشر میشد، به توقف کامل فعاليتهای جمعيت تقريب انجاميد.[3]
پینوشت:
[1]. ندای وحدت، ترجمه الرسول یدعوکم، حسن سعید، ص483.
[2]. «تأسیس دارالتقریب در مصر»
«فعالیت دارالتقریب مصر، برای آشنایی با مذاهب اسلامی»
«مراحل اندیشه تقریب در مصر و تأسیس دارالتقریب»
[3]. مجله دين و ارتباطات، «شيعيان مصر؛ گذشته و حال»، سال هفدهم، شماره 37 و 38، سال 1389، ص53.
افزودن نظر جدید