حکومت
در طول تاریخ، غالباً مستکبران بر مستضعفان سلطه داشته و حکومت، در دست آنها بوده است؛ اما طبق وعدههای قرآنی این جریان ناهنجار، در انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) راه نیستی میپوید و طبقه قدرت مند از اریکه قدرت به زیر کشانده میشوند و مستضعفین مراکز قدرت را در دست گرفته و حاکم میشوند.
آموزه های فرقه اهل حق نگاه صریح و شفافی به مسائل سیاسی از جمله حکومت نداشته و پیران و مرشدان این فرقه معولا خود را درگیر حکومت ها نکرده اند و بر اساس مبانی اعتقادی، انگیزه ای برای تشکیل حکومت ندارند.
متأسفانه دراویش و صوفیه در کنار شریعت اسلامی پدیدههایی بنام طریقت و حقیقت را اختراع کردهاند. شریعت را پوسته طریقت و طریقت را پوسته حقیقت میدانند و معتقدند که شریعت و طریقت هر دو وسائل رسیدن به حقیقتند. مراد از طریقت آداب سیر و سلوکی است که خودشان ابداع کردهاند و مراد از حقیقت مرحله رسیدن به خداست.