حکومت مستضعفان بر جهان
.
پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ قرآن کریم در آیاتی چند، محورهای مهمی را بیان کرده که یکی از آنها طبقه مستضعف است. در طول تاریخ به جز دوران کوتاهی، آن هم در جوامع خاص، قدرت مالی، سیاسی و نظامی همواره در دست طبقات مستکبر، برتری طلب و سلطه جو بوده است. آنها با دست یابی به منابع ثروت و کالاها، سلطه خود را بر خلق خدا استوار میساختند. اما طبق وعدههای قرآنی این جریان ناهنجار، به طور اصولی و واقعی و نه شعاری و ادعایی، در انقلاب نهایی تاریخ، راه نیستی میپوید و طبقه قدرتمند از اریکه قدرت به زیر کشانده میشوند و ضعیفان و فرو دستان، مراکز قدرت را در دست گرفته و به راستی حاکم میشوند.
وعده موعود و امامت و امارت مستضعفین در آخرالزمان در کلام الهی چنین آمده است:« وَ نُریدُ أن نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأرْضِ وَ نَجْعَلَهُمُ أئِمّة وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارَثین؛[ قصص/5] و ما اراده داشتیم که بر آن طایفه ضعیف و ذلیل کرده شده در آن سرزمین منّت گذارده و آنها را پیشوایان (خلق) قرار دهیم و وارث (ملک و جاه فرعونیان) گردانیم» شكى نيست كه هرگاه ارادهى الهى بر تحقّق امرى تعلّق گيرد، آن مسئله قطعاً عملى خواهد شد و هيچ مانعى نمىتواند سدّ راه آن گردد، قرآن مىفرمايد: «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ؛[يس/82] همانا فرمان اوست كه هرگاه چيزى را اراده كند كه باشد، پس آن چيز خواهد بود و محقق خواهد شد»
همانگونه که قرآن، عالم رستاخیز را به «خافِظَةٌ رافِعَة؛[واقعه/3] پست کننده [کافران] و رفعت دهنده [مؤمنان] است» معرفی می نماید، این انقلاب نیز مانند انقلاب و رستاخیز قیامت است، چنان که در قیامت به راستی نیکان و انسانهای وارسته به منزلت و جایگاه شایسته خویش دست مییابند و انسان نماها سقوط میکنند و به کیفر میرسند. همان طور که انقلاب قیامت، گروهی را بالا میبرد و گروهی را از اریکه قدرت به زیر میکشد، انقلاب جهانی و نهایی موعود آخرالزمان نیز چنین میکند؛ یعنی بدون هیچ کم و کاست و یا سهل انگاری و چشم پوشی، سلطه طلبان قدرت مند را به زیر افکنده و فرو دستان محروم را بر مراکز قدرت حاکم میسازد. در پرتو تعالیم خاص و ناب آن معلم الهی، توحید راستین آموزش داده شده و راه مستقیم الهی روشن میشود، خداشناسی و خداجویی به اوج شکوفایی میرسد و این است معنای انقلاب راستین و رابطه انسان با خدا.
اساسا حاکمیت مستضعفان که به معنای حاکمیت معیارهای درست انسانی است، تحوّلاتی ریشهای در همه ابعاد زندگی پدید میآورد و در نتیجه، زندگی راه درست خویش را مییابد و انسانها همه به شایستگی زندگی میکنند. در حکومت مستضعفین، دین خدا در همه ابعاد زندگی انسانی، نقش اصلی را برعهده دارد و مادیت و معنویت و بُعد این دنیایی و آن جهانی زندگی انسان را سامان میدهد. دین در متن زندگی مردم است نه جدا از آن؛ این موضوع در اصل عقیده به مهدویت کاملاً نهفته است؛ موعودی که برای گسترش عدالت در جوامع انسانی قیام میکند و اوضاع ستم بار و آشفته زندگی بشری را از میان میبرد، دنیای مردم را به نظم میآورد و آخرت ایشان را نیز اصلاح میکند. مطابق برخى از روايات، اصلاحات حضرت مهدى(عجلاللهفرجه) فراگير بوده و شامل همه افراد روى زمين خواهد شد. به فرموده امام حسن(علیه السلام)« خداوند در آخرالزمان مردى را بر مىانگيزاند كه بوسیله او تمام منحرفان و فاسدان، اصلاح می گردند».[1]
بنابر این اندیشه، حذف دین از زندگی دنیایی و منحصر کردن دین به حوزه مسائل آخرتی، با عقیده به موعود آخرالزمان و اعتقاد به حکومت جهانی امام زمان(عجلاللهفرجه)، به کلی ناسازگار است، چون بیشترین تأکیدی که در تعالیم اسلامی شده موضوع عدالت با همه شاخه های آن به ویژه عدالت اجتماعی در حکومت آخرالزمان است نه اصل خدا باوری یا پرهیز پیشگی و دین داری فردی، درونی و روحی.[2]
پی نوشت:
[1]. عاملى، شيخ حر، محمد بن حسن، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، اعلمى، بيروت، 1425 ق، ج 5، ص 145
[2].اسحاقی، حسین، سپیده امید، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ص58
افزودن نظر جدید