جذب ثروت
گوش سپردن به ندای درون که این همه در قانون جذب نسبت به آن تاکید شده و برآورده شدن و عینیت پیدا کردن تمام آروزها و خواسته های انسان به آن منوط شده است؛ حقیقتی جز تلقین برخی توهمات، لذت های نفسانی و خواسته های مادی و دنیایی چیز دیگری نیست.
یکی از استنادات مدعیان و مروجان قانون جذب آیه «وسخر لکم ما فی السماوات و ما فی الارض[جاثیه،13] و آن چه در آسمان ها و زمین است تمام را مسخر شما گردانید.» است. برخی از مروجان داخلی قانون جذب با استناد به این آیه مدعی هستند، طبق این آیه از قرآن، تمامی آن چه در آسمان ها و زمین است برای انسان بوده و این انسان است که باید با قدرت ذهن و تجسم خود آن ها رابه سوی خود جذب کند.
آزمندیان از جمله مدعیان قانون جذب در داخل کشور است. این فرد برای اثبات قانون واهی جذب به آیات سوره مبارکه قدر استناد می کند. باید گفت، برداشت های این چنینی دلیلی جز ناآگاهی و عدم تخصص این قبیل افراد در زمینه علوم و معارف قرآنی ندارد.
یکی از آیاتی که مروجان تفکر نوین و قانون جذب برای تایید ادعای خود به آن استناد می کنند، عبارت است از آیه: «ادعونی استجب لکم[غافر/60] بخوانید مرا تا اجابت کنم خواسته شما را.» در قانون جذب نه تنها این قبیل آیات (که در حقیقت بیان کننده ایمان و حقیقت توحید است) به صورت دقیق و درست معنا نمی شوند، بلکه در این قانون، درخواست از خدا در حد یک مطلوب ذهنی، تنزل داده شده و یک عمل صرفاً ذهنی به حساب می آید.
رابینز میگوید که نباید تفکر منفی داشت و نباید عصبانی شد! مگر میشود نسبت به بعضی افراد بغض نداشت؟ عصبانی نبود؟ انسان در زندگی روزمره به اشخاصی بر میخورد که خوی حیوانیت دارند و هرلحظه سعی دارند که به اعتقادات، فکر، راه و زندگی ما ضرر بزنند. حال نباید نسبت به اینها با دید منفی نگاه کرد؟ البته شاید هدفی که رابینز و همفکرانش دنبال میکنند یکی از اهداف استکبار باشد که انسانها خوی حیوانیت آنها را نبینند و با دید منفی به آنها نگاه نکنند.