ثروت
توزیع عادلانه ثروت قبل و بعد از انقلاب قابل مقایسه نیست. عدد جینی این مسئله، قبل انقلاب 4 بوده و بعد از انقلاب به زیر یک رسیده است....
جای پرسش است که چرا برخی از کسانی که مدعی وطنپرستی هستند و دَم از آریایی بودن میزنند (مخصوصاً بسیاری از براندازان خارجنشین)، هیچ گاه علیه جنایات انگلیس و سایر استعمارگران، سخنی نمیگویند و یا ابراز احساس نمیکنند؟
قانون جذب مدعی است به هرچیزی فکر کنید همان را جذب می کنید، لذا با فکر به فقر و کمک به فقرا باعث فقیر شدن خود می شوید؛ با این مبنا، افراد را از تفکر به فقر و کمک به فقرا منع می کند.
مروجان قانون جذب معتقد هستند علت فقر و مظلوم واقع شدن مردم خود آنان هستند چون به جای تفکر در مورد ثروت و رفاه به فقر می اندیشند و طبق آموزه قانون جذبب، انسان به هرچه بیندیشد همان را به دست خواهد آورد. کتاب راز بیان می دارد:«هیچ چیزی را تجربه نمی کنید مگر آنکه به آن فکر کرده باشید.»
شبه معنویت تفکر نوین متوجه شد مردم خلأ معنوی دارند و نیاز به شاد زیستن دارند. لذا با توجه به نیاز مردم آموزه هایش را ارائه داد، مثلاً بحث مثبت اندیشی و بهبود کیفیت زندگی را مطرح و بیان داشت با استفاده از نیروهای ذهنی می توانید بهبود روابط و زندگی شاد و بدون استرس را به دست بیاورید.
تفکر نوین، رشد معنوی را با شاخص کاملاً مادی می سنجد. این باورها معنویت هماهنگ با نظام سرمایه داری را بیان می کند. تفکر نوین می گوید شاخص معنویت، سلامتی و ثروت است. یعنی کسی که ثروت بیشتر و سلامتی کامل تری دارد، انسان معنوی تری می باشد.
عموم کسانی که وارد دوره های موفقیت و ثروت می شوند و برای مطالب این روانشناسان خودخوانده هزینه می کنند، پس از چند مدت خواهند فهمید که جز بازی با افکارشان و غرق کردن در تصورات، چیزی عایدشان نشد.
طبق آموزه های «کلمه ایمان» خداوند می خواهد مردم همیشه سالم، ثروتمند و خوشحال باشند. طبق نظرات این گونه افراد تفکر و گفتن کلمات صحیح و با ایمان، خدا را وادار می کند تا آن ها را تحقق ببخشد. برخی سخنرانان انگیزشی ایرانی به تقلید از تفکر جنبش «کلمه ایمان» سعی در ترویج این تفکرات در کشورمان دارند.
طرفداران قانون جذب در بسیاری از مباحث صورت گرفته مدعی هستند که این قانون در آموزههای اسلامی نیز وجود داشته و در روایات معصومین قانون جذب مورد تاکید قرار گرفته است. تمام ادعای قانون جذب را میتوان در این جمله خلاصه کرد، تمام چیزهایی که انسان میتواند تصور کند، به سوی او جذب خواهند شد؛ و این جذب صرفاً توسط انسان و به صورت مستقل صورت میگیرد.
اقطاب صوفیه گدایی را امری واجب برای مریدان خویش بهشمار می آوردند، چراکه آن را وسیلهای برای تهذیب نفس و خارج کردن طمع دنیا از دل می دانستند.اقطابی که مریدان خویش را برای قطع طمع دنیایی به گدایی وادار میکردند و برخی از آنها از همین راه، ثروتمند شدند، اگرچه گیرنده خوبی بودند ولی برخی از آنها دست دهندهای خوبی نداشتند و نهایت خساست را نسبت به مریدان خویش به خرج میدانند.
دراویش گنابادی خود را فقیر میخوانند و ادعا میکنند که واژه فقر برای ایشان تداعی کننده ترک دنیا و نیاز به معنویات و قرب به خداوند متعال است. ولی این واژه هیچگونه سنخیتی با بزرگان و دراویش این فرقه نداشته است. چرا که ثروت نجومی بزرگان این فرقه به انحاء مختلف از راه ظلم به مردم و همچنین سرکیسه کردن مریدان به دست آمده است. 300 میلیون پول نقد صالح علیشاه تنها گوشهای از ثروت نجومی این فرقه و این خاندان است.