توهین بهائیت به مخالفین
بهائیت که کارنامهای سیاه در توهین به ادیان و اقوام داره، با متهم کردن جمهوری اسلامی به نفرتپراکنی و انسانیتزدایی از اقوام و مذاهب، صرفاً به دنبال پیشبرد گفتمان نفرت و راهاندازی جنگ داخلی در ایرانه.
عرفان ثابتی تئوریسین بهائیت، فقه شیعه را سرشار از خشونت خواند و روایت جمهوری اسلامی از اسلام را خشونت و فقه شیعه را به دلیل گره خوردن با قدرت، به باتلاق و لجنزار تشبیه کرد. با بررسی تاریخ، عقاید و احکام بهائیت درمییابیم که این فرقه سرشار از خشونت و توحش است و به دنبال برپایی حکومت تمامیتخواه خود در دنیا است.
نخست وزیر کانادا در پیامی عید رضوان بهائیت را تبریک گفت و کشورش را متعهد به دفاع از بهائیان ایرانی پناهنده به این کشور دانست. اما تعهد هر کشور به حمایت از بهائیان، یک طرفه بوده و بهائیت خود را تنها به حفظ منافع اتباعش ملزم میداند. افتخار میزبانی از بهائیان ایرانی برای کانادا، توأم با افتخار میزبانی از دزدهای اموال مردم ایران است.
وقتی لقب «بهائیت» را برای این فرقه به کار میبریم، برخی بهائیان، آن را توهین و نفرت پراکنی نسبت به فرقه خود میدانند؛ اما علاوه بر شیعیان، رهبران بهائی هم، مسلک خود را «بهائیت» خواندهاند. از طرفی، بهائیانی که نسبت به «بهائیت» گفتن شیعیان حساسند، خود، شیعه را فرقه ضالّه خطاب میکنند!
بهائیتی که خود را آیین محبت معرفی میکند و از نیکی با دشمن سخن میگوید، هیچ گونه انتقادی را نسبت به خود برنمیتابد. در این مقاله، داستانی از نوع برخورد سومین رهبر بهائیت با یکی از منتقدین این فرقه را میشنویم و برخورد او را با شعارهای نوع دوستی بهائیت مقایسه میکنیم.
«نازیلا قانع» گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل و عضو فرقه بهائیت، دین، اقدامات و اعمال دینداران و واکنش ایشان به بیحرمتی معاندین و منکرین و ... را به عنوان مصادیق نفرتپراکنی و خشونت بر مبنای دین تعریف کرد. عملکرد او به خوبی نشان میدهد که به عنوان یک بهائی، به دنبال تضعیف باورهای الهی و حمایت از ملحدین و دشمنان ارزشهای وحیانی است.
سازمان بهائیت در گزارش خود از زلزله ترکیه، ابتدا با تعیین اولویت خود در کمک رسانی به بهائیان زلزله زده، باری دیگر چهره خودخواه فرقه بهائی را بر همگان آشکار کرد. سازمان بهائی بیتوجه به طمع خود در پس کمک و سابقه توهین و خیانت بهائیت به ترکیه، مدعی شد که چشم امید زلزلهزدگان ترکیه به دست یاری بهائیان است!
شوقی افندی سومین پیشوای بهائیان، پس از جنگ جهانی دوم، برای ایرانی ها از درگاه الهی، نفرین و عذاب اکبر طلب کرده است! مردم مظلوم ایرانی که تحت اشغال حامیان بهائیت از شمال و جنوب بودند، تنها گناهشان این بود که به بهائیت ایمان نیاوردند! او در عین حال، برای دولتهای جنگ افروز و اشغالگر، دعای خیر هدایت و نجات از سقوط مطالبه کرده است.
چگونه بهائیت از ضالّه خواندن بهائیت توسط مسلمانان انتقاد می کند در حالی که خود بارها به عقاید اسلامی و دیگر ادیان توهین کرده و حتی لقب ضالّه را نسبت به آنان بکار برده است؟!
عبدالبهاء مردم ایران را بخاطر ایمان نیاوردن به بهائیت، عنکبوت صفت و ایراد گیر معرفی کرده است. اما هرچند این تنها توهین پیشوایان بهائی به مردم ایران نیست، ولی بی شک علت عصبانیت عبدالبهاء از ایرانی ها بخاطر حساسیت بیشتر ایشان در شناخت حقیقت بوده است. از همین رو هم ترجمه آثار خود به فارسی را ممنوع کرده اند!
بر خلاف تبلیغات بهائیت در اشاعه شعار وحدت عالم انسانی؛ در این فرقه برخی اقوام بخاطر نژادشان و پیروان تمامی ادیان بخاطر نپذیرفتن مسلک باطل بهائیت، سزاوار توهین پیشوایان بهائی شده اند.
هدف تشکیلات بهائیت از انتشار تصاویر خندان مجرمین تشکیلاتی اش اینست که به این واسطه، حسی مثبت به مخاطب القاء و در عوض هرآنکس که با قانون شکنی آن ها برخورد و یا جلوی تحرکات و کادرسازی شان را بگیرد خشن و منفور جلوه دهد. با نگاهی کوتاه به متون بهائی در می یابیم که این لبخند تنها از سر تزویر بوده و یک بهائی معتقد، چیزی جز بغض و خشم نسبت به مخالفینش ندارد.
تشکیلات بهائیت در نشست حقوق بشر سازمان ملل در ژنو به بهانه پیشگیری از نفرت پراکنی، خواستار تعیین حد و مرز برای سخن گفتن از بهائیت در فضای مجازی شد! اما چگونه بهائیتی که ادیان مختلف و برخی اقوام را آماج توهین قرار داده و علیه ایشان نفرت پراکنی کرده، حتی روشنگری پیرامون عقاید و اهدافش را نمی پذیرد؟!
پیشوایان بهائی، برگشتگان از بهائیت را پست فطرت و حامل امراض مُسری نظیر سِل دانسته که معاشرت با آنها، موجب انتقال بیماری به بهائیان میشود. این در حالیست که این ادعا، عملاً آموزهی تحری حقیقت در این فرقه را زیر سؤال خواهد برد و از سویی موجب به وجود آمدن اختلافاتی خواهد شد که در این صورت به گفتهی عبدالبهاء، نبود بهائیت بهتر است!