ترک نماز
حدیثی به پیامبر اکرم به دروغ نسبت داده شده که اگر کسی هیچ نمازی نخوانده و قضای نمازهایش را بهجا نیاورده، در آخرین جمعه ماه رمضان، 4 رکعت نماز کفاره (در هر رکعت پس از حمد، 15 سوره قدر و 15 سوره کوثر) بخواند، و این عمل از نمازهای فوت شده او و والدین و زن و بچه و اقوامش کفایت میکند.
طاهری در یکی از سخنرانیهای خود شاگردانش را امر به ترک نماز میکند و این کار را کشیدن ترمز دستی تلقی میکند. بعد از اینکه این صوت وی با انتقادهای شدید روبرو شد و ضد دینی بودن این فرقه برملا شد، شاگردان وی دست به توجیح کلام طاهری زدند تا شاید بتوانند اندکی از روسیاهیهای این فرقه ضاله را تطهیر کنند.
در منابع معروف اهل سنت، مانند صحیح مسلم، بخارى، سنن ترمذى، موطّا مالک، مسند احمد، سنن نسائى، مصنف عبدالرزاق و کتب دیگر، که همه از منابع مشهور و شناخته شده اهل سنّت است، حدود سى روایت درباره جمع میان نمازظهر و عصر یا مغرب و عشاء، بدون سفر و مطر (باران) و خوف و ضرر نقل شده است.
اکثر پیروان فرقه اهل حق علیرغم اعتقاد به اصل نماز با ادله بیپایه و اساس این فریضه الهی را ترک و برای آن اهمیتی قائل نیستند. یکی از بهانههای اهل حق بر ترک نماز این است که خدمت به خلق خداوند خود عبادت است و دیگر نیاز به ادای نماز بهعنوان عبادت نیست.
یکی از تمایزات عرفای حقیقی با صوفیان در مسئله نفس است. صوفیان برخلاف عرفای حقیقی اعتقادی به کنترل نفس نداشته و معتقدند که نفس را باید در هر مسئله ای سرکوب کرد. زیرا کمال انسان در سرکوب نفس است، اگرچه آن خواهش نفسانی نماز و روزه باشد.