تداوم فیض الهی
فرقه بهائیت، دلیل اجماع را از اساس، در خاتمیت پیامبر خدا (ص) رد میکند و توجهی به منشأ اجماع ندارد! اما بنا بر عقیده شیعه، پس از پیامبر خدا (ص)، حضرات معصومین (ع) واسطه فیض الهی هستند و هیچ گاه انسانها، از فیض الهی محروم نشدهاند. به علاوه اگر فیض الهی را منحصر در بعثت پیامبران بدانیم، بهائیان هم 130 سال از این فیض محروم هستند!
بهائیت که به اشتباه، تداوم فیض الهی را لازمه نزول مستمر پیامبران و ادیان جدید می دانست؛ در جایی از اساس، وجود موعودی پس از خود را رد کرده و در جایی دیگر، تاریخی برای موعود پس از بهائیت اعلام می کند که حتی تصور آن هم ممکن نباشد!
پیشوایان بهائی در حالی دریافت فیض الهی را تنها از طریق بعثت پیامبران و تجدید ادیان ممکن میدانند که با ادعای خاتمیت خود، عملاً راه فیض ادعاییشان را مسدود کردهاند. اما ممکن است بهائیان اعضای انتخابی نهاد بیت العدل را جایگزین دریافت فیض معرفی کنند که در پاسخ میگوییم این نهاد حتی بر مبنای بهائیت نیز مشروعیت ندارد.
پیشوایان بهائی در حالی فیض الهی را منحصر در ارسال پیامبران و تجدید ادیان میدانند که مدعی پیامبری بهائیت در کتاب اقتدارات، خود را آخرین پیامبر معرفی کرده و هر مدعی پس از خود را دروغگو دانسته و در کتاب اقدس، بعثت پیامبری تا هزار سال پس از خود را غیرممکن دانسته و عبدالبهاء نیز هر روز این هزار سال را هزار سال دانسته است.
بهائیان با منحصر دانستن تأمین نیاز معنوی بشر و تداوم فیض الهی در نزول ادیان جدید، تلاش دارند تا خاتمیت اسلام را رد کنند. اما به راستی چرا باید تداوم فیض الهی تنها با عَرضهی دینهای جدید تحقّق یابد؟! آیا این امکان وجود ندارد که خداوند حکیم دین کاملی را به عنوان برنامهی جاودانهی سعادت بشر در اختیار او قرار دهد؟!