اشو
«راجنيش چاندرا موهان» که بعدها به «اُشو» معروف شد، مدعی عرفان و فيلسوف نمای معاصرِ هندی بود؛ وي مدّعی روشن ضميری و هدايت افراد برای رسيدن به خوشبختی، آرامش و آزادی شد.
اشو سعی میکرد هرگونه محدوديتی را بردارد تا جايی که ازدواج و خانواده را بَد دانسته و معتقد بود که در باب مسائل زناشويی همه انسانها بايد مانند حيوانات زندگی کرده و محدوديتی در روابط جنسی نداشته باشند.
اشو در کتابهایش به نفی مذهب و شریعت میپردازد و انسانهای مذهبی را عصیانگر معرفی میکند. وی در مقابل تمام سنتها، آیینها و ادیان میایستد و همهی آنها را دستاویزی بنا شده برای فریب مردم بیان میکند. این درحالی است که خود دروغ جدیدی را معرفی میکند و برای مخاطبینش سنتی نو بپا میکند.
مکتب اشو یکی از مکاتبی بود که پیروان زیادی به خود جذب کرد. یکی از توصیههای او جهت دوری از مشکلات رقص و لودگی است. وی میگوید: اگر مردم بتوانند کمی بیشتر به رقص آواز بپردازند مشکلاتشان به تدریج ناپدید میشود. این همان عصیانی است که اشو در قالب عرفان و معنویت به خورد مخاطبین خود میدهد.
خانواده یکی از اولین و مهمترین نهادها موجود در اجتماع است. هرگونه آسیبی که به این نهاد وارد شود، بنیان جامعه به خطر میافتد. اشو تشکیل خانواده را نوعی بردگی به حساب میآورد. برهمین اساس برای پرورش کودکان، کمون را پیشنهاد میکند تا دیگران در آرامش و شادمانی باشند.
یکی از مبانی فکری اشو که بسیار بر آن تأکید دارد، عشق است. وی براین باور است که با سکس میتوان به معنویت رسید. روشی را که وی تشریح میکند، روابط آزاد و بیقید و شرط بین زن و مرد است که هیچ تعلقی به هم نداشته باشند. خطری که این نوع تفکر دارد تنها بنیان خانواده را نشانه گرفته است که جز هرزگی حاصلی ندارد.
یکی از اصولی که اشو در مکتب انحرافی خودش بر آن تاکید بسیار دارد، نفی ذهن است. وی پیروانش را از استدلال بر خدا نفی میکند و معتقد است که ذهن نمیتواند کلی نگر باشد. یکی از شگردهای که در فرقههای انحرافی دنبال میشود نفی هرگونه تعقل و تفکر است. تا بتوانند به حیات خود ادامه دهند.
اشو، شخصیتی است هندی که گسترش تعالیم خود را مرهون آمریکاست. او بیش از هفتهزار سخنرانی داشت اما هیچگاه کتابی ننوشت، تمام تعالیم او در این سخنرانیها بیان شده است. وی دارای شخصیتی شهوتران، متکبر و مغرور بود و خود را همطراز و یا بالاتر از مسیح میدانست. اصول اصلی تعالیم او را عشق، سم بودن نفس، نفی ذهن، درونگرایی، مراقبه و...