نفی خانواده در مکتب اشو
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اسلام برای تأسیس و تحکیم نهاد سرنوشتساز خانواده و پیشگیری از فروپاشی آن، رهنمودهای بسیار مهمی عرضه کرده است. تأمـل در این رهنمودهـا و مقایسـهی آنها با آنچه در سایر مکاتب دربارهی خانواده گفتهاند، بهروشنی آشـکار میشود که این نهاد، ریشه در وحی الهی و فطرت انسانی دارد. خداوند میفرماید: «مردان و زنان بیهمسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را. اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود، آنان را بینیاز میسازد.»[نور/10] اشو اساساً ساختار خانواده را بر اساس مالکیت و بردهداری میداند، بر این اساس مخـالفت خود را با ازدواج سـر میدهـد چراکه میگویـد ازدواج بردگی است و مخالف آزادی فردی. درحالی که اسـلام، نظام خانواده و آیین همسـرداری را نه آیین بردهداری بلکه بر اساس آیات قرآن مالکیت را فقط از آن خالق انسان میداند. «وَلِلَّهِ مُلْكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ ۖ وَإِلَى ٱللَّهِ ٱلْمَصِيرُ [نور/42] و از برای خداست حکومت و مالکیّت آسمانها و زمین؛ و بازگشت (تمامی موجودات) بسوی اوست!» بر همین اساس شکل جدیدی غیر از ازدواج را برای یک زندگی جمعی پیشنهاد میکند و نام آن را کمون میگذارد، تا تربیت و پرورش کودکان را کمونها برعهده بگیرند. و دلیل این نظریه را، کسب آرامش و شادمانی میداند. با اینگونه تفکرات در مییابیم، اشو از سلامت عقلی برخوردار نبوده، زیرا مخاطبینش را به نابودی میکشاند.(بانک جامع جنبشهای نوظهور، ص 129)
پینوشت:
بانک جامع جنبشهای نوظهور، مرکز تحقیقاتی قائمیه، نشر موسسهی قائمیه، 1385.
افزودن نظر جدید