اجتهاد
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیها میگویند دشمنانشان به آنها اتهام میزنند؛ مثلاً محمد بن عبدالوهاب مینویسد: من مجتهد نیستم و از امامان چهارگانهی اهلسنت تقلید میکنم، اما به دروغ میگویند که من کتابهای مذاهب را باطل میدانم؛ از مذاهب اهلسنت تقلید نمیکنم و ادعای اجتهاد دارم
محمد بن عبدالوهاب ادعا میکند که مجتهد نیست و مقلد امامان چهارگانه اهلسنت است، ولی در نظریه وی در توحید میگوید، قبل او کسی آن را نفهمیده و این فهم، تفضل خدا به او است؛ با این نظریه حکم فقهی تکفیر بسیاری از مسلمانان را صادر کرده و باعث کشته شدن مسلمانان شده است؛ بنابراین در ادعای مقلد بودنش و این نظریه تکفیری او، تناقض است.
ابن تیمیه در موضوع اجتهاد و تقلید با اهل سنت مخالف است و اجتهاد اهل سنت را تقلید و قبیح میداند.
القاعده یکی از جریانهای فکری سلفیه است، ولی برخی از اعضای این گروهک، بر خلاف آموزههای سلفیه، موضوع تقلید از میت را مطرح کردهاند.
تاویل از جمله کلماتی است که در پشت آن افرادی همچون خالد بن ولید، در ماجرای قتل مالک بن نویره، مخفی شدند. با عمیق شدن مباحث اسلامی، روی واقعیِ تاویل آشکار گشت و به این خاطر، اهل سنت در راستای توجیه عملکرد بزرگان خود از کلمهی اجتهاد به جای تاویل بهره بردند.
اهل سنت همواره عملکرد صحابه را در پوشش اصطلاح اجتهاد ایشان مخفی کردهاند. این در حالی است که رفتار خلیفه اول با فجائه، نه با تعریف اجتهاد میخواند و نه با آیات و روایات.
وهابیت ادعای اجتهاد مطلق دارند در حالی که به اقرار خودشان تابع احمد بن حنبل هستند و چند کتاب فقهی حنبلی بیشتر نخواندهاند. از سویی ادعای اجتهاد دارند و از سویی خود را تابع احمد میدانند.
وهابیت با تسهیل در شرایط اجتهاد، آن را به گونهای معرفی کردهاند که هر کس سواد اندکی داشته باشد و بتواند به کتاب و سنت مراجعه داشته باشد را مجتهد میدانند. به همین جهت هر گروه و شخصی طبق فهم خود عمل کرده و چیزهایی را حلال یا حرام اعلام میکند. برخی از آنان حتی ایستادن پشت چراغ قرمز راهنمایی را نیز حرام میدانند.