اجتهاد یا توجیه صحابه
خلاصه مقاله
از اصطلاحات پرتکرار در ادبیات اسلامی، اجتهاد صحابه است. این اصطلاح برای توجیه رفتار غیر انسانی برخی از صحابه، بهکار میرود؛ عالمان اهلسنت اجتهاد را به تلاش و کوشش معنی کردهاند. با توجه به معنای اجتهاد باید بیان داشت که برخی از سیره صحابه مصداق اجتهاد نبوده و اصطلاح اجتهاد، توجیهی برای تصحیح عملکردشان است. مثلاً دستور سوزاندن "فجائه سلمی" توسط ابوبکر چگونه اجتهادی است؟ اگر ابوبکر به ظاهر آیات قرآن رجوع میکرد، نمیبایست او را بسوزاند، بلکه حدودی که در آیه 33 سوره مائده برای محاربین آمده، اجرا میکرد.
متن مقاله
یکی از اصطلاحاتی که به صورت پرتکرار در قاموس ادبیات اسلامی مطرح است، اجتهاد صحابه است. هر زمان که نوبت به نقل واقعیات و عملکرد غیر اسلامی صحابه پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) میرسد، خبر از اجتهادات صحابه و مصون و ماجور بودن ایشان نیز به گوش میرسد. این در حالی است که با نگاهی دقیق به معنای اجتهاد نزد عالمان اهلسنت، پرده از واقعیت برداشته شده و برای رفتار غیر انسانی برخی از صحابه، مجالی برای توجیه باقی نمیماند.
عالمان اهلسنت در معنای اجتهاد بر روی کلمه تلاش و کوشش، تاکید دارند. به عنوان مثال ابن اثیر، معنای اجتهاد را به کاربردن تلاش در طلب امری میداند.[1] غزالی نیز بر این باور است که مجتهد تمام توان خود را در طلب علم به احکام شرعی به کار میبندد.[2]
با توجه به معنای اجتهاد، باید بیان داشت که برخی از کردارهای صحابه مصداق اجتهاد نبوده و تنها اصطلاح اجتهاد، توجیهی از سوی ایشان برای تصحیح عملکردشان است. مثلاً دستور سوزاندن «فجائه سلمی» توسط ابوبکر چگونه اجتهادی بوده است؟[3] در حالیکه خداوند به صراحت در آیه «إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ.[مائده/33] همانا کیفر آنان که با خدا و رسول به جنگ برخیزند و در زمین به فساد کوشند، جز این نباشد که آنها را به قتل رسانده، یا به دار کشند و یا دست و پایشان به خلاف یکدیگر بِبُرند و یا به نفی و تبعید از سرزمین (صالحان) دور کنند. این ذلت و خواری عذاب دنیوی آنهاست و اما در آخرت به عذابی بزرگ معذّب خواهند بود.» حکم محاربینی همچون «فجائه سلمی» را بیان کرده است. اگر ابوبکر تنها به ظاهر آیات قرآن رجوع کرده بود، باید دست از این حکم غیر انسانی بر میداشت و حتی نیازی به تلاش آن چنانه نیز نبوده است. افزون بر این نیز احادیثی از سوی پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در مذمت سوزاندن نقل شده است.[4]
پینوشت:
[1]. ابن اثیر، مبارک بن محمد، النهایه فی الغریب الحدیث و الاثر، بیجا و بیتا، ج 1، ص 319. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. غزالی، 1413 ه، ج 2، ص 101 به نقل از مقاله موسویان، سید علی ربانی، مقصود از قول صحابه، پژوهش نامه فقه و حقوق اسلامی، سال 5، شماره 10، 1391 ش، ص 78.
[3]. ابناثیر، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، بیروت، دار ابنحزم، چاپ اول، 1433 ه، ص 589. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، بیروت، دار ابن کثیر، 1407 ه، ج 2، ص 115.
افزودن نظر جدید