اجتهاد سطحی و آبکی وهابیت
.
پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ اجتهاد نزد وهابیت، بسیار سطحی و آبکی است. آنان رجوع به روایات و برداشت جامد و متعصبانه از دین را اجتهاد میدانند. وهابیان با این عقیده که فقط ائمه مذاهب اربعه توانایی اجتهاد را دارند و بقیه نباید اجتهاد کنند، با تمام توان و قدرت مبارزه میکنند، زیرا اجتهاد را حقی برای همه مردم میدانند. محمد بن عبدالوهاب در رابطه با اجتهاد ائمه اربعه میگوید: «از سنّتهایی که شیطان جعل کرده است، این است که قرآن و سنّت را فقط مجتهد مطلق درک میکند و مجتهد کسی است که باید دارای صفات آنچنانی باشد. این صفات آنقدر زیاد است که ممکن است، بهطور کامل در ابوبکر و عمر هم پیدا نشود، ... شکر خدا که این شبهه شیطانی که از ضروریات عامه گشته، از جهات متعددی مردود و باطل است.»[1]
وهابیت با تسهیل در شرایط اجتهاد، آن را به گونهای معرفی کردهاند که هر کس سواد اندکی داشته باشد و بتواند به کتاب و سنت مراجعه داشته باشد را مجتهد میدانند. به همین جهت هر گروه و شخصی طبق فهم خود عمل کرده و چیزهایی را حلال یا حرام اعلام میکند.
لقمان امینی، که مدتی از عمر خود را در بین وهابیان و با عقاید آنان گذرانده است، در رابطه با کیفیت اجتهاد آنان میگوید: «خود اجتهادی، در بین وهابیت، باعث شده بود که در خیلی از موارد، اختلاف فاحشی بین آنان بهوجود آید. تقریباً هر چند نفر، عقیده جداگانهای برای خودشان داشتند، حتی در مسئله تکفیر، که معمولاً وجه اشتراک بین همه وهابیها بود، هم اختلافاتی وجود داشت. اختلاف به حدی بود که برخی از وهابیها «امام شافعی» را _ به جهت اینکه تارک الصلاه را کافر نمیدانست_ تکفیر کرده و میگفتند: در ایمان امام شافعی شک داریم. حتی کار به جایی رسیده بود که برخی ایستادن پشت چراغ قرمز را نیز کفر میدانستند؛ یا از پرداخت وجه مصوب تاکسیرانی امتناع میکردند. برخی سوار اتومییل نمیشدند، دستشان را با مواد شوینده نمیشستند و به جای آن از خاک استفاده میکردند، از صندوق مسجد سرقت میکردند، از آیفون برای منازل استفاده نمیکردند، استفاده از بلندگو، میکروفن و تلویزیون را حرام میدانستند، تصویربرداری با دوربین عکاسی و موبایل را حرام میدانستند، جشن تولد و خرید شیرینی از جایی که کیک تولد درست میکرد، خوردن چایی، دلستر، نوشابه، شکلات، کاکائو و ... را نیز حرام میدانستند.[2] حرمت همه این موارد به این جهت بود که آنان خود را مجتهد دانسته و طبق اجتهاد و فهم ناقص خود از دین، حکم حرمت را برای این موارد صادر میکردند.
پینوشت:
[1]. الدرر السنیة، محمد بن عبدالوهاب، ج1، ص174، دارالهدی، سعودی، 1414.
[2]. امینی لقمان، دام تکفیر، کلام ماندگار، تهران1395ش، ص31-32
افزودن نظر جدید