مکاتب اهل سنت
در منطق اسلام کسانیکه حق را بیان دارند، جایگاه ویژهای دارند، اما اگر این حقایق، به ضرر فرقه و مذهبی خاص باشد، یقیناً مورد هجمه و سب و ناسزا قرار میگیرد، آن شخصی که انصاف را بیان داشته است، که ابن ابی الحدید یکی از این افراد است.
عصمت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) اقسام گوناگونی دارد. عصمت در دریافت وحی که مورد پذیرش عالمان اسلامی قرار گرفته است؛ عصمت در ابلاغ وحی که با مخالفت روبرو گشته است، در حالیکه اگر عصمت در ابلاغ وحی مورد قبول قرار نگیرد، هدف از بعثت پیامبران زیر سوال خواهد رفت.
شیعیان در روایات صریح پیامبر ذیل برخی از آیات، به کسانی اطلاق میشود که دارای مناقب و فضائلی هستند، ازجمله اینکه این گروه، از پیروان اهل بیت پیامبر و در رأس آنان، حضرت علی(علیهالسلام)، کسانی هستند که در دنیا و خصوصاً در آخرت جایگاه ویژهای دارند.
بین شیعه و اهل سنت همیشه اختلاف عقیدتی وجود داشته و هر مذهب با استدلال، سعی میکند تا از عقاید خود دفاع کند و طرف مقابل را مجاب به پذیرش نظرات خود کند، اما برخی از مغرضین افراطی تهمتهایی را نه تنها به علمای شیعه، بلکه به امامان معصوم از اهل بیت پیامبر هم نسبت دادهاند.
أحمد بن حنبَل، یکی از امامان چهارگانه فقهی اهل سنت است، او از خواص اصحاب شافعى بوده و پيوسته ملازم وى بود. نَسَب او به ذُوالثدیه رئيس خوارج منتهى مىگردد، دو مورد از عقاید احمد بن حنبل که در بین باقی عقایدش شاخص است، یکی جریان قدم و حدوث قرآن و دیگری نقش او در عقیده تربیع خلفا در بین اهل سنت.
أحمد بن حنبل، یکی از امامان چهارگانه فقهی اهل سنت است، او از خواص اصحاب شافعى بوده و پيوسته ملازم وى بود. نَسَب او به ذُوالثدیه رئيس خوارج منتهى مىگردد، در مورد شخصیت احمد بن حنبل اختلافاتی در بین اهل سنت وجود دارد؛ مریدانش غلو بسیاری کردهاند و مخالفانش عیوبی برای او برشمردهاند.
ابوزرعه و ابوحاتم، به دلیل عقاید بخاری، که آن را غلط میپنداشتند، از او نقل نمیکردند، سبکی این شیوه را در جرح و تعدیل نکوهش میکند؛ ذهبی نیز نام بخاری را به دلیل جرح او توسط ابوزرعه و ابوحاتم در کتاب المغنی فی الضعفاء آورده است که این کار او توسط مناوی بسیار نکوهش شده است.
در میراث حدیثی اهلسنت دو گونه روایت در باب حکومت حاکم جائر وارد شده است. برخی از روایت بر مساله سرسپردگی بر دستورات حاکم جائر دارد و برخی نیز حاکم جائر را مستحق آتش میداند. روایت دسته دوم با آیات قرآن همسو است؛ اما برادران اهلسنت روایت دسته اول را برگزیدهاند.
بخشی از آیات قرآن کریم دربردارنده ویژگیهای پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) است. آیه 42 سوره توبه نیز از این امر مستثنی نبوده و به اذن پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) برای عدم ورود منافقین به جنگ تبوک پرداخته است. برخی با بهانهجویی در صدد تنقیص پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) با توجه به این آیه هستند که صحیح نیست.
آیه 23 سوره شوری یا همان آیه مودت بر لزوم محبت ورزیدن بر اهلبیت دلالت دارد. برخی با اتکا بر روایت ضعیف، کلمه قربی در این آیه را بر معنای تقرب به خداوند حمل کرده و محبت ورزیدن به اهلبیت را زیر سوال میبرند. این در حالی است که کتب لغت قربی را به معنای خویشان دانسته است.
آیه مودت (23 سوره شوری) اجر رسالت پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) را محبت اهلبیت (امام علی، حضرت زهرا، حسنین (علیهمالسلام)) قرار داده است. این در حالی است که سوره شوری مکی است و ازدواج امام علی و حضرت زهرا پس از مکه است. در جواب باید گفت که برخی از آیات سوره شوری همچون دیگر سور مدنی است.
برای اثبات عصمت اهل بیت موارد متعددی از قرآن و روایات وجود دارد. آیات فراوانی وجود دارد که عصمت ائمه اطهار را ثابت می کند و نیازی به استدلالات عقلی نیست. همچنین روایات بسیاری که حجت را بر همگان تمام کرده است. یکی از این روایات روایت الحق مع علی و علی مع الحق است.
ابنحجر با تمسک به فراز اخیر روایت دوازده خلیفه یعنی «کلهم یجتمع علیه الناس» بر قول خود پافشاری کرده و مدعی است که بر لیست اسامی خلفای مورد عقیده وی، اجماع صورت گرفته است. این در حالی است که ضمن اعتراف علمای اهلسنت بر ضعف روایت، اجماعی بر اسامی مذکور اقامه نشده است.
به واقع باید چه کسانی را جانشین پس از پیامبر دانست؟ اهلسنت مدعی هستند که با توجه به روایت (یکون بعدی اثنیعشر خلیفه)، خلفا همان امویان هستند که هرج و مرج نیز در پایان حکومت ایشان بوده است. این در حالی است که هرج و مرج و خونریزی در اواسط حکومت آنها بوده است و این روایت بر دوازده امام قابل تطبیق است.